بیکزاده: به خاطر استقلال ممنوعالخروجم
استقلال با هاشم بیکزاده روزهای پر فراز و نشیبی را تجربه کرد.
فرهیختگان: استقلال با هاشم بیکزاده روزهای پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. مدافع دو پایی که همواره عصای دست مربیان بود. چه آن زمان که صمد مرفاوی سکان هدایت آبیها را در دست داشت، چه وقتی که پرویز مظلومی روی نیمکت آبیها نشست و چه زمانهایی که امیر قلعهنویی مرد اول نیمکت بود.
هاشم در همه حال گزینه این مربیان بود و در غالب پستها نیز دیده میشد. حتی در برههای بیکزاده که در دفاع چپ و راست بازی میکرد در دفاع میانی هم دیده شد. او به معنای واقعی بازیکنی بود برای همه پستها حتی میتوانست در میانه زمین هم بازی کند. هاشم بیکزاده پس از سالهای پرهیاهو حالا دوران نسبتا آرامی را در تیم بادران تهران پشت سر میگذارد. بیکزاده به تیمی پیوسته که فرهاد کاظمی را بهعنوان سرمربی روی نیمکت خود میبیند. هاشم میخواهد آخرین دستاوردش در فوتبال را با همین تیم در کتاب خاطراتش ثبت کند؛ صعود به لیگ برتر.
در یک بازه 5، 6 ساله غالبا در صدر اخبار دیده میشدی. بخصوص روزهایی که کارلوس کیروش تو را به تیم ملی هم دعوت کرد. مدتی است اما دیگر از آن هاشم بیکزاده پرسر و صدا خبری نیست.
رسم فوتبال همین است. روزی در اوج هستی و روزی هم فوتبالت تمام میشود و آرام آرام از یاد میروی. البته من با هواداران استقلال و تیم ملی همچنان رابطه خوبی دارم. برایم لذتبخش است که هنوز وقتی من را میبینند با من عکس میگیرند. این نشان میدهد از یادها نرفتهام.
الان برای بادران بازی میکنی؟
بله، تصمیم گرفتهام این سالهای آخری شاگرد آقا فرهاد باشم. بادران تیم خوبی است. ما تلاش میکنیم به لیگ برتر برسیم. جو مطلوبی در تیم بادران حاکم است و آن چیزی که باعث شده من در این تیم خوب تمرین کنم و با آرامش کارم را ادامه دهم همین فضا است. امیدوارم بتوانم کمکی به این تیم بکنم و به لیگ برتر صعود کنیم.
مثل روزهای اوجت آمادهای؟
(میخندد) من برای هر تیمی بازی کردم سعی کردم با بهترین شرایط بدنی وارد زمین شوم. الان هم فکر میکنم در بهترین فرم بدنی هستم و آمادهام. ما تمرینات ویژهای را سپری کردیم و بازیهای تدارکاتی مناسبی هم پشت سر گذاشتهایم. احساس میکنم این تیم توانایی رسیدن به لیگ برتر را دارد.
دوست داریم با تو به دورانی برویم که در استقلال بازی میکردی. آن تیم رویایی فصل دوازدهم که قهرمان لیگ شد یادت هست؟
واقعیت این است که دلم برای آن روزها تنگ شده است. آن تیم دیگر تکرار نمیشود. اگر هم بشود سالها طول میکشد. آن تیم در همه سطوح بهترینها را داشت. از بازیکنان گرفته تا مدیران. یادم میآید ۱۱ بازیکن اصلی ما ملیپوش بودند و هر وقت تمرینات تیم ملی شروع میشد تمرین استقلال سوت و کور میشد چون نیمی از تیم به تمرینات تیم ملی میرفتند.
ما آن زمان بازیکنان بزرگی در استقلال داشتیم و به همین دلیل بود که پیدرپی جام هم میآوردیم. باور کنید اگر آن تیم حفظ میشد استقلال هنوز هم جام میآورد اما نمیدانم چه شد که آن مجموعه از هم پاشید و بازیکنانش به یکباره از تیم رفتند. برایم هنوز هم جای سوال است و وقتی شرایط آن روزها را با امروز مقایسه میکنم به این نتیجه میرسم که استقلال نسبت به آن زمان خیلی عقب افتاده است. آن تیم به قدری خوب بود که اگر کمی شانس میآورد به فینال لیگ قهرمانان آسیا هم میرسید اما نشد...
در سالهای اخیر، استقلال اما دایم تغییرات را تجربه کرده است. بازیکنان و مربیان زیادی آمدهاند و رفتهاند. در 3 فصل اخیر 32 بازیکن از استقلال جدا شدهاند و در آستانه شروع لیگ نوزدهم تا اینجا 15 بازیکن فصل هجدهم در فهرست فصل نوزدهم نیستند.
من به طور جدی خبرهای مربوط به استقلال را پیگیری میکنم و در جریان همه چیز هستم. استقلال تغییرات زیادی داشته و برای یک تیم بزرگ خوب نیست که هر فصل این همه تغییرات داشته باشد. وقتی تیمی به ثبات میرسد باید شاکلهاش حفظ شود و هر فصل نهایت ۴، ۵ بازیکنش را از دست بدهد اما در استقلال هر فصل تعداد زیادی میروند و تعداد زیادی میآیند و طبیعی است که در این شرایط تیم موفق نشود.
تیمهای سالهای اخیر که پیدرپی ناکام بودهاند به شدت با آن تیم رویایی لیگ دوازدهم و حتی یک فصل قبل از آن مقایسه میشوند.
بله اما این قیاس درست نیست چون کارکردن را برای مجموعه کنونی سخت میکند. الان استقلال تازه سرمربیاش را شناخته و بازیکنان جدیدی آمدهاند و باید به آنها زمان داد. مطمئنا تیمی که این همه تغییرات داشته نمیتواند به قهرمانی برسد. اگر هم برسد به سختی است. به اعتقاد من چند سال زمان میبرد تا این تیم سر و شکل بگیرد و اینطور نیست که ما در استقلال و پرسپولیس با بازیکنان جوان و کمتجربه بتوانیم نتیجه بگیریم.
استقلال و پرسپولیس تیمهایی معمولی نیستند و باید درباره آنها حرفهای تصمیم گرفت. از این همه تغییرات، هم بازیکن لطمه دیده و هم مربی و هم باشگاه. امیدوارم یک جایی این همه تحولات تمام شود چون همه ما استقلالیها از ناکامیها خسته شدهایم و دوست داریم تیممان قهرمان شود. حرف من این است که استقلال بازیکن بزرگ میخواهد.
چند وقت پیش شنیدیم باشگاه بودی. ماجرای خاصی داشت؟
(قدری مکث میکند) من سعی کردهام ارتباطم را به شکل دوستانه حفظ کنم و گاهی به باشگاه میروم. البته حضورم به خاطر مشکلاتی بوده که برایم ایجاد شده. من به خاطر باشگاه استقلال ممنوعالخروج شدهام و حتی حسابهایم هم مسدود شده چون ۲۰۰ میلیون از طلبم را پرداخت نکردهاند. این طلب مربوط به مالیاتم بود که باشگاه باید میداد اما تا امروز پرداخت نکردهاند و پیگیریهای من هم نتیجهای نداده است. امیدوارم هرچه زودتر این مساله حل شود چون برایم مشکلساز شده است.
در روزهایی که غیر رسمی از فوتبال ملی خداحافظی کردی کارلوس کیروش هم از تیم ملی جدا شد. او به تو علاقه خاصی داشت و بازیات را میپسندید. الان مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی شده. تو این مربی بلژیکی را گزینه خوبی برای تیم ملی میبینی؟
هنوز زمان لازم است تا ویلموتس را بشناسیم. آن زمان که کیروش در فوتبال ایران بود همه تفکراتش را میشناختند و حتی با خصوصیات اخلاقیاش آشنا بودند. کیروش سالها در فوتبال ایران بود و نتایج خوبی گرفت. درست است که قهرمان جام ملتها نشد اما ۲ بار ما را به جام جهانی برد. کیروش مربی خوبی بود و همین الان ویلموتس دارد با سیستم کیروش بازی میکند و من چیزی از آن فوتبال هجومی که میگویند ندیدهام.
از ویلموتس مربی موفقی در میآید؟
قطعا این مربی تواناییهایی دارد که سرمربی تیم ملی شده اما برای اینکه به درستی ارزیابیاش کنیم باید صبر کنیم. ویلموتس تازه اول راه است و برای هماهنگ کردن تیم ملی با تفکراتش قطعا نیاز به زمان دارد. امیدوارم در آینده او هم موفق شود و با تیم ملی به دستاوردهای مهمی برسد.
ارسال نظر