استاداسدی: با دیدن استراماچونی کیف میکنم
علیاکبر استاداسدی را باید یکی از بامزهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران بنامیم؛ بازیکنی که در عین ناباوری و درحالی که فوتبال ملیاش را خیلی دیر آغاز کرد، اما ۵۱ بازی ملی هم در کارنامهاش دارد.
فرهیختگان: علیاکبر استاداسدی را باید یکی از بامزهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران بنامیم؛ بازیکنی که در عین ناباوری و درحالی که فوتبال ملیاش را خیلی دیر آغاز کرد، اما ۵۱ بازی ملی هم در کارنامهاش دارد. استاداسدی عصر شنبه گذشته میهمان تمرین امیدها بود و در کنار همبازی قدیمیاش یعنی حمید استیلی که این روزها مدیر تیم امید است، ساعاتی تمرین تیم فرهاد مجیدی را از نزدیک تماشا کرد و فرصتی شد تا دقایقی را با مدافع اسبق تیم ملی درخصوص اتفاقات روز فوتبال ایران صحبت کنیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با استاداسدی را در ادامه میخوانید.
از تیم ملی امید شروع کنیم. به صعود این تیم به المپیک امیدی هست؟
کار امیدها سخت است. این تیم باید بازی تدارکاتی زیادی برای هماهنگی انجام دهد. با این حال، فرهادی که من دیدم خیلی باانگیزه است و بهنوعی کارش درست است، ضمن اینکه حمید استیلی هم بهعنوان یک فرد باتجربه بالای سر این تیم قرار دارد و فکر میکنم شرایط برای این تیم بهخوبی پیش برود. فرهاد مجیدی آنانگیزه لازم را دارد، اما برای موفقیت کار زیاد دارند که البته در صحبتهایی که با استیلی داشتم، وی برنامه این تیم و بازیهای دوستانهای را که قرار است تیم ملی امید در آینده برگزار کند، برایم تشریح کرد که با این وضعیت قطعا موفقیت هم سراغ این تیم خواهد آمد.
مجیدی را در قوارههای سرمربیگری تیم امید میبینید؟
چرا نباشد؟ او جوان و باانگیزه است و در کلاسهای مربیگری نیز شرکت کرده و چندهفتهای هم در استقلال سرمربی بود. یک چیزهایی در فرهاد مجیدی دیدهام و با توجه به انگیزهای که دارد، میتواند در تیم امید موفق باشد.
شما در تیم ملی با مجیدی همبازی بودهاید. کاریزمای مربیگری از آن زمان در وجود فرهاد بود؟
آن زمان فرهاد بسیار جوان بود و دوست داشت تا سنین بالاتر بازی کند. فرهاد تکنیکی بود و قدرتی نبود، اما از همان زمان نیز انگیزه زیادی برای موفقیت از خودش بروز میداد. فرهاد با توجه به جثهای که داشت، یک تمامکننده حرفهای بود و نمیتوانست بیاید وسط زمین بجنگد. با این حال، تجربه لازم را با حضور در کلاسهای مربیگری کسب کرده و مشخص است سرش به سنگ خورده و از عملکردش در تمرین مشخص بود که برای موفقیت امیدها برنامه و انگیزه لازم را دارد.
به تیم ملی بزرگسالان برسیم. جابهجایی در راس کادرفنی و حضور ویلموتس به جای کیروش را چطور ارزیابی میکنید؟
جابهجایی باید انجام میشد، چون کیروش خودش هم نمیخواست بماند. از سوی دیگر، مربی خوبی جایگزین شده است و ویلموتس را خیلی باانگیزه دیدم. ویلموتس از کیروش هم باانگیزهتر است و فکر میکنم بتواند با این بازیکنانی که داریم نتیجه لازم را بگیرد. کیروش در سالهای ابتدایی خوب بود، اما کمکم به حاشیه رفت و برخی مسائل وی هم در ۴ سال دوم رو شد.
البته برخی گفتند اخلاق کیروش از آن زمانی بد شد که با بالادستی فدراسیون فوتبال یعنی وزارت ورزش و حتی مراجع سیاسی بالاتر بست.
بله؛ همین است. کیروش فهمید چه خبر است که فدراسیون نمیتواند پول بدهد و میتواند پولش را از همان نهادها بگیرد. از آن بهبعد بود که هرکاری که خودش دلش میخواست، انجام میداد و حتی بازیهای تدارکاتی را هم خودش میبست. ۴ سال اول در تیم ملی بود و برای ۴ سال دوم یاد گرفت چه کار کند.
شایعهها و شائبههایی را که علیه کیروش درخصوص توصیههایش به برخی بازیکنان ملیپوش برای رفتن به تیمهای خاص وجود داشت، شما تایید میکنید؟
این شایعات بود و هنوز هم هست و خیلیها هم این کارها را انجام میدهند. الان فوتبال ما طوری شده که آدم میماند چه کاری کند. من هم این حرفها را شنیدهام، اما چون اهلش نبودم، خوشم هم نیامد پیگیری کنم. هرچه باشد کیروش برای تیم ملی خیلی زحمت کشید و خوب هم نتیجه گرفت.
اگر الان بازی میکردید و کیروش هم سرمربی تیم ملی بود، این مربی شما را به تیم ملی دعوت میکرد؟
نمیدانم. تیم ملی سلیقهای است. همان زمان وقتی علی پروین سرمربی تیم ملی بود هم من به تیم ملی دعوت شدم. البته من فوتبالم را دیر شروع کردم و آن زمان به اردوها نمیرفتم. آن زمان بازیکن شهرستانی با بازیکنان استقلال و پرسپولیس خیلی فرق میکرد. فرض کنید آن زمان که از استقلال پیشنهاد داشتم، اگر در این تیم بازی میکردم، برای تیم ملی هم راحت بودم.
چرا به استقلال نرفتید؟
من دیر فوتبالم را شروع کردم و ۹ سال هم در ماشینسازی بازی کردم. تازه در ۳۱ سالگی به تیم ملی دعوت شدم و دیگر در این سن نمیشد به استقلال بروم. اتفاقا مذاکره هم کردیم و با دو سه نفر مشورت کردم، اما گفتند سن تو زیاد است و چون ذوبآهن خوب پول میدهد به این تیم برو و همین موضوع باعث شد ۴ سال هم در اصفهان بازی کنم و حتی بازوبند کاپیتانی این تیم را هم ببندم. آن زمان که قراردادها اینطوری نبود و نهایتا ۱۰ میلیون میدادند. ماشینسازی که اصلا پولی نمیداد و چون کارمند این شرکت بودیم، فقط حقوق میگرفتیم و واقعا مفت بازی میکردیم.
اما به نسبت الان فوتبال برای هواداران و حتی بازیکنان شیرینتر و جذابتر بود.
واقعا همینطور است. با سوریه و مالدیو بازی میکردیم و ۱۰۰ هزار نفر میآمدند. الان تیم ملی بازی دارد، به زور نصف ورزشگاه پر میشود. البته مشکلات اقتصادی هم وجود دارد. الان تمرینات تیم ملی هیچکس نمیرود. مثلا سایت فدراسیون اعلام میکند که کسی نیاید ولی اگر نگویند هم تماشاگری نمیآید. جالب اینکه حتی اعلام میکنند که خبرنگاران هم نیایند! چرا نیایند؟ اگر خبرنگاران در تیم ملی نباشند، چه کسی باشد؟ آدم از برخی صحبتها میماند. چرا خبرنگاران فقط ۲۰ دقیقه باید در تمرین باشند؟ خبرنگار باید از اول تا آخر تمرین حضور داشته باشد. میگویند حاشیه زیاد است! کدام حاشیه؟
به خاطر همین مسائلی که در فوتبال است به سمت مربیگری نمیروید؟
فوتبال دست مافیاست. یا باید پول خرج کنی که دنبال مربیگری باشی یا واسط خوب داشته باشی. سال گذشته در شهرداری تبریز بودم، اما هیچ قراردادی با ما نبستند و میگفتند چون کارمند شهرداری هستی باید با همان حقوق مربیگری کنی. با ماهی ۴ میلیون حقوق یک سال در شهرداری تبریز بودم و با دو میلیارد تیم را جمع کردیم و امسال هم شنیده میشود که شهرداری تبریز هم دیگر قصد تیمداری ندارد.
حتی از زنوزی کمک خواستم چون حیف است این تیم با جوانهای خوبی که دارد، منحل شود. واقعا در این فوتبال مشخص نیست کی به کی هست! حاشیهها زیاد است. یک مربی در یک تیم نتیجه نمیگیرد، اما ۶ ماه بعد به یک تیم دیگر میرود، چون در آن دایره هست و همیشه انتخابها هم در همان دایره میچرخد.
اگر او مربی خوبی بود در همان تیم قبلی نتیجه میگرفت. شما ببینید چه رفتاری با علی دایی کردند. وقتی علی دایی را اذیت کنند، ما که دیگر جای خود را داریم. البته صحبت بود که دایی سرمربی تراکتورسازی شود که همان زمان گفتم همه کارهای علی در تهران است و از این شهر برای مربیگری خارج نمیشود.
به تراکتور اشاره کردید. این تیم با وجود این همه هزینه چرا موفق نمیشود؟
زنوزی خوب خرج میکند، اما دنبال مربیان اسمی میرود که انگیزه لازم را ندارند. زنوزی عاشق پیرمردهاست، مربیانی که میآورد با عصا میآیند و با عصا هم میروند. الان دنیزلی بالای ۷۰ سال دارد. ۳ مربی قبلی بالای ۲۱۰ سال داشتند. اینها اسم دارند، اما انگیزه ندارند. الان مربی استقلال را ببینید، آدم کیف میکند او را میبیند. جوان و باانگیزه و فکر میکنم خوب نتیجه بگیرد.
درباره رفتن برانکو چه صحبتی دارید؟
او هم قبل از اینکه به پرسپولیس بیاید، بیکار بود.
اما در بازگشت دوباره به ایران موفق بود.
برانکو خوششانس است. البته تیم خوبی بست و ۴ سال شاکله تیمش را حفظ کرد و بازیکنانش هم تلاش زیادی کردند.
همچنان به خاطر گل به خودی که به ژاپن در مقدماتی جامجهانی 98 زدید، سر زبانها هستید و مدام خاطره این گل توسط بازیکنان مختلف تیم ملی آن زمان تعریف میشود. به جز آن گل، باز هم گل به خودی زده بودید؟
نه. البته در تبریز بحث است که دو نفر گلهای عجیبی به عابدزاده زدهاند. یکی جواد شالچی که در بازی استقلال و تراکتورسازی از نقطه کرنر به عابدزاده گل زد و یکی هم گل به خودی که من زدم. البته گل من دقیقه یک بود و عابدزاده آنقدر به این گل فکر کرد که چطور آن را زدهام، آخر سر سکته کرد. همان روز در رختکن گفتم که اگر با گل من ژاپن صعود میکرد، مجسمه من را میساختند و در این کشور نصب میکردند.
نظر کاربران
شما چی جور خبر پخش میکنید.تیتر میزنید استاد اسدی گفته با دیدن استراماچونی کیف میکنم.لطفا متن خودتون بخونید یا ببینید اصلاکلمه استراماچونی توش پیدا میشه.فقط چرت می نویسید.
تو کوری ب بقیه چه ربطی داره .نوشته زنوزی مربیان پیر میاره ک انگیزه نداره اما از دیدن استرا کیف میکنه و فکر میکنه نتیجه بگیره.کور نباشی میبینی
چقد تو مسخره ای هر وقت اسمشو میشنوم یاد گلش به خودنون برابر ژاپن میفتم.خیلی دفاع مسخره ای بود نمیدونم چجوری دعوت میشد تیم ملی
ولی کسی با دیدن تو کیف نمی کنه!!