ویسی: حاضرم کمک کنم، اما شرط دارد
عبدالله ویسی جدیدترین نامی است که به تیم ملی امید سنجاق شده است.
فرهیختگان: عبدالله ویسی جدیدترین نامی است که به تیم ملی امید سنجاق شده است. سرمربی فصل قبل تیمهای نفت مسجدسلیمان و شاهین بوشهر، بعد از رساندن نماینده بوشهر به لیگ برتر با این تیم برای ادامه همکاری به توافق رسید، اما اعلام کرد بهرغم اینکه رسما از طرف فدراسیون با او صحبت نشده ولی در شرایطی حاضر است هدایت تیم المپیک را در آستانه مسابقات انتخابی قبول کند. گفتوگو را با ویسی در ادامه میخوانید.
گویا شما هم کاندیدای سرمربیگری تیم ملی امید شدهاید. خودتان در اینباره خبری به دستتان رسیده است؟
بله. از فدراسیون فوتبال و کمیتهفنی خبر رسیده که جزء گزینههای سرمربیگری تیم امید بودهام. بعد از آن قرار شد با من صحبت شود، اما هنوز این اتفاق رخ نداده است و نمیدانم مشکل کجاست. با این حال، تیم ملی مملکت ماست و وظیفه داریم به آن کمک کنیم. باید تمام جوانب را بسنجیم، نهاینکه تفکرات شخصی را دخالت دهیم. به هر حال با من به صورت غیررسمی صحبت شده، اما رسما خیر. من با تمام وجود حاضر به کمک کردن هستم.
به غیر از شما چند مربی دیگر هم کاندیدا شده بودند که هرکدام به دلایلی حاضر به قبول این پست نشدند.
تفکر «مرغ همسایه غاز است» را باید به دست فراموشی بسپاریم. برای مربی ایرانی هیچوقت پول نیست، اردو نیست اما برای مربی خارجی همهچیز فراهم میشود. با این شرایط نهتنها من بلکه هیچ مربی دیگری حاضر به همکاری نمیشود. اگر امکانات فراهم باشد، من با تمام وجود پای کار خواهم بود. باید مسائل مالی را در نظر گرفت و بهراحتی از کنارش رد نشد. مربیای که به تیم ملی امید میآید؛ دستمزدش حدود ۸۰ درصد کاهش پیدا میکند.
مربی خارجی ۶ میلیارد پول میگیرد و مربی داخلی ماهی ۵۰ میلیون تومان. بعد اگر اعتراض کنید، میگویند باید عرق ملی داشته باشیم. چرا این را به مربی خارجی نمیگویند؟ اگر واقعا میخواهیم به المپیک برویم و انتظار حدود نیمقرنی را به اتمام برسانیم، ۲۰ درصد از وقت و انرژیای را که برای تیم بزرگسالان میگذاریم، برای تیم امید بگذاریم.
من چند سال پیش هم گزینه تیم امید بودم و آقای کاشانی با من حرف زد و همین حرف را زدم. گفتم ۲۰ درصد از تمرکزی را که روی تیم کیروش دارید، برای ما بگذارید اما دیگر خبری از آنها نشد.
یکی دیگر از بحثهایی که وجود دارد این است که زمان کافی برای تیم امید وجود ندارد و ما باید در سید چهارم حضور داشته باشیم و همین باعث شده قبول کردن سرمربیگری این تیم ریسک بالایی داشته باشد.
تیم ملی زمان نمیخواهد. بازیکنان باید دور هم جمع شوند و مدیریت خوبی داشته باشند. تا جایی که میدانم باشگاهها هم همـکــاری میکنند و بازیکنانشان را در اختیار تیم امید میگذارند. درمورد سیدبندی هم در هرصورت ما برای المپیکی شدن باید با تیمهای قدرتمند پیکار کنیم.
در سید یک هم فقط ازبکستان حضور دارد که قدرتمند است. اینقدر توانایی داریم که بتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم. اما بازهم میگویم باید شرایط مهیا شود و همدلی وجود داشته باشد. بهطور مثال اینطور نشود که دو مربی استقلالی و پرسپولیسی بیاوریم تا مساوات رعایت شود. این کار گول زدن مردم و راضی کردن عدهای خاص است.
اگر قرار باشد به تیم امید بروید با شاهینیها چه میکنید؟ مردم بوشهر شما را خیلی دوست دارند.
با بوشهریها صحبت کردم. قرار است از انتهای خرداد تمریناتمان را آغاز کنیم و برنامههایم را هم ارائه کردهام. اما بحث تیم امید یک بحث ملی است و باید در نظرش داشته باشیم. خودم جنوبی هستم و دوران فوقالعادهای را در شاهین پشتسر گذاشتهام. برای ادامه همکاری با آنها مشکلی ندارم و دوست دارم همچنان کار کنم.
نظرتان درباره ویلموتس چیست؟ میتواند به پیشرفت فوتبال ایران کمک کند؟
به نظرم هرکسی را که مربی تیم ملی میشود، باید حمایت کرد. ملیت آن فرد هم اصلا مهم نیست. اگر مربی ایرانی انتخاب میشد، بهتر بود، چراکه شناختش از تیم و جامعه بیشتر بود، اما با ویلموتس هم میشود به موفقیت رسید. ایشان با اینکه در دو سال اخیر تیم نداشتند، اما شناختهشده هستند. باید به او احترام بگذاریم. مانند زمان کیروش بازهم به تمرینات تیم ملی سر میزنم و از تمرینات نتبرداری میکنم.
سوال آخر؛ در این فصل خشونت در فوتبال ایران به اوج خود رسید. حتی به جام رمضان و فوتبال بانوان هم کشیده شد. مربیان و مدیران علیه هم مصاحبه کردند. روی سکوها مدام شاهد درگیریهای خونین و شعارهای زشت بودیم. درون زمین هم اوضاع بهتر نبود. چه اتفاقی برای فوتبال ایران افتاده است؟
دیروز مطلبی درباره آنتونیو کونته، سرمربی جدید اینتر خواندم. کانون هواداران باشگاه اینتر در نامهای به او گفته بود اینجا یوونتوس نیست و ما به هر قیمتی جام نمیخواهیم. ما شرافت و فیرپلی میخواهیم. ببینید اگر تفکر ما هم اینگونه باشد، هیچوقت به مشکل نمیخوریم و در جهان نمونه میشویم. بعضی مربیان بعد از اینکه نتیجه نمیگیرند خیلی از مسائل را رو میکنند و به حواشی دامن میزنند تا خودشان را قایم کنند.
خیلی از مدیران عملکرد بدشان را توجیه میکنند. نتیجهگرایی باعث رخ دادن این اتفاقات میشود و ما به یک فرهنگسازی بزرگ نیازمندیم. زد و خوردها به فوتبالیستهای دختر ما هم کشیده شده است. یکی از آنها چنان سیلیای زد که من وقتی دیدم گفتم او مطمئنا پسر است! مگر میشود یک دختر چنین ضربهای را بزند؟ در مسابقات جام رمضان هم صحنههای چندشآوری را دیدم. چطور میشود دو مربی کنار زمین با هم دست میدهند و گل تقدیم میکنند اما در سالن اینگونه به جان هم میافتند؟
همهچیز در فوتبال به هم ریخته است. به یک مدیریت قوی نیاز داریم. اگر جنگ بشود، همه ما برای کمک به ایران میرویم و کنار هم قرار میگیریم پس چرا به خاطر فوتبال باید این رفتارها را انجام دهیم. برای برد و باخت دنبال انجام دادن هرکاری نباشیم. در دینمان الگو داریم؛ بیاییم در فوتبال هم الگو برای خودمان داشته باشیم و به رفتار آنها فکر کنیم.
نظر کاربران
الفاتحه برای بچه سرراهی یعنی تیم امید