خداحافظی دروسی؛ زیباترین غزل دفتر گلادیاتورها
آخرین گلادیاتور هم رفت تا روز به روز حلقه وفاداری در فوتبال تنگتر شود.
سایت نود: کتابهای تاریخی به ندرت درباره منشا تولد گلادیاتورها هم عقیده هستند.اواخر قرن اول قبل از میلاد در انگلیس یا سال ۳۱۰ قبل از میلاد در جنوب ایتالیا و در جشن بزرگداشت پیروزی بر سامنیتها...
تاریخ تولد گلادیاتورهای رومی هر زمانی که بود تاریخ پایانشان ، نه سال ۳۱۵ توسط امپراطور کنستانتین بود و نه موسیقی فوقالعاده هانس زیمر برروی تیتراژ پایانی فیلم ریدلی اسکات و نه وداع گلادیاتور ماکسیموس با بازی درخشان راسل کرو در سال ۲۰۰۰. ۱۴ می ۲۰۱۹ با اعلام امپراطوری رم این بار در قامت یک باشگاه فوتبال ، رسما پایان دوران گلادیاتور پروری این امپراطوری اعلام شد تا برای آخرین بار در ۲۶ می و در میدان بزرگ شهر ، المپیکو، آخرین گلادیاتور، در نبردی تن به تن برابر سربازان پارما ، شرافتمندانه بجنگد و شرافتمدانهتر در بین تشویق و اشک و افسوس هوادارانی که او را کاپیتان آینده میدانستند، با عشق ۱۸ ساله خود وداع کند.
جنون فوتبال هر چند از کودکی در خانواده دروسی شایع بود اما تبدیلش به عشق در کالبد سنگین و هیبت مردانه دنیله زمانی اتفاق افتاد که 18 ساگی را سپری میکرد و برای اولین بار آن هم در لیگ قهرمانان مقابل اندرلخت پا به توپ شد.
شروع قصه رمانتیک
2 بار قهرمانی در جام حذفی و یک قهرمانی در سوپرجام ایتالیا با جلوروسی، برای پسری که بهترین بازیکن جوان سال ۲۰۰۶ سری A انتخاب شده بود و با ۱۱۷ بازی ملی در رده چهارم فوتبال ایتالیا قرار داشت و با ۲۱ گل زده امتیاز آورترین هافبک تاریخ این کشور بعد از جنگ جهانی دوم لقب گرفته بود، کم و ناچیز به نظر میرسید.
دروسی دنبال فتح اسکودتو بود و این آرزو در فصل هجدهم حضورش، در ششصد و پانزدهمین بازی و با ۶۳ گل نشانده به تور دروازهها، با اعلام عدم تمدید قراردادش از سمت رم رنگ باخت.هافبک کامل گرگهای قرمز نه به خاطر شکستن رکورد ۳۱۸ بازی جوزپه جیانینی و ۳۳۸ بازی گوئیدوماستی برای رم و نه رساندن رکورد ۶۰۰ بازی خود به گلادیاتور دیگر رمی ها، فرانچسکو توتی، بلکه به خاطر عشق ، غرور و تعصب و وفاداریش به باشگاهی که با آن بزرگ، مرد و پدر شد در قلب هواداران ماندگار ماند.
دنیله دروسی شاید به خاطر تکلها و پاسهای دقیق ۸۳ درصدیاش، هوشیاری و قدرتش، توانایی گلزنی بالا، بازیخوانی فوق العاده، مهارت بازی با توپ، بازی هوایی و شوتهای از راه دور و همه فن حریف بودنش در کارهای دفاعی و فاز تهاجمی با فرانک لمپارد و استیون جرارد مقایسه شده و البته مشهور اما بدون شک محبوبیتش را مدیون رگهای متورمش روی نیمکت آتزوری برای رساندن ایتالیا به جام جهانی روسیه، صداقتش در بازی برابر مسینا در سال ۲۰۰۶ و ماجرای برخورد توپ به دست و رفتار جنتلمنانه و تبریکش به کاروان سوئد به مناسبت صعودشان به جام جهانی است.
دروسی ۳۵ ساله بعد از ۱۸ فصل بازی برای امپراطوری بی تاج و تخت رم در حالی ۲۶ می آخرین سمفونی هماهنگ و خوش ریتم مختص خودش را در سری A می نوازد که نسل بازیکنان وفادار تک باشگاهی مثل تونی آدامز، فرانکو بارسی، جوزپه برگومی، پائولو مالدینی، رایان گیگز و فرانچسکو توتی در دنیای ارقام و اعداد نجومی و خوش رنگ باشگاهها شاید با او منقرض شود و شاید هم هنوز امیدی باشد تا ایگر آکینفیف روسی با ۱۶ فصل بازی برای زسکا، لوییس پررین فرانسوی با ۱۶ فصل حضور در سناتین ، برنو سوریانو با ۱۳ فصل حضور در ویارئال و توماس مولر با ۱۱ سال بازی در بایرن مونیخ همچنان عشق و وفاداری را در مستطیل سبزهمیشه جذاب معنا کنند.
حالا اما دنیله دروسی میرود تا غزل ناتمام گلادیاتورهای عاشق تاریخ را برای همیشه تمام کند؛ آن هم نه با عناوین و جامهایی که در دست دارد، بلکه با خاطراتی که رویای هواداران را به واقعیت تبدیل کرد؛ رویایی که باعث میشود عاشقان فوتبال باشگاهی را انتخاب کنند، با آن همراه شده و در پیروزی و شکست اشک بریزند یا سر از پا نشناسند و در یک کلمه زندگی کنند و دست از حمایت برندارند؛ رویایی که نوعی خاص از بازیکن را به دنیا میآورد؛ یکی مثل دنیله دروسی.
ارسال نظر