خاطره تلخ و عجیب نکونام از دوران نوجوانی
جواد نکونام میگوید او دچار سوختگی سختی شد و حتی در معرض مرگ نیز قرار داشت اما با پشتکار، خود را وارد مسیر پر پیچ و خم حرفه ای کرد.
ورزش سه: جواد نکونام امشب در برنامه عصر جدید حضور یافت و در مقابل داوران و شرکت کنندگان صحبت هایش را اینطور آغاز کرد: کسانی که در استعدادهایی که دارند پافشاری میکنند و کار بیشتری را انجام میدهند قطعا دوام و موفقیت آن ها بیشتر است.
جواد نکونام با بیان یک خاطره عنوان کرد: یک اتفاقی برای من افتاد و هیچکس نمیداند و دوست دارم اینجا بگویم تا همه مردم و کسانی که میخواهند برای آینده و زندگی خود نگاه مثبتی داشته باشند این را بدانند کلاس دوم ابتدایی بودم در خانه بازی میکردیم که یک اتفاقی افتاد یک سوختگی پیدا کردم، آن زمان، زمان جنگ بود، من را بردند بیمارستان و کارهای درمانی ام طی میشد که یک روز پدرم آمد ملاقاتم وقتی میخواست برود من به او گفتم بابا نرو. گفتم یا بمان یا من را هم با خودت ببر.
آنجا دکترها به او گفتند که یک تعهد باید بدهی چون شما اگر ایشان را چه ببرید و چه نبرید، میمیرد. پدرم هم گفت مشکلی نیست اگر قرار است چیزی شود در خانه خودمان بشود بهتر است. که ما آمدیم خانه. در خانه میخواستیم فوتبال بازی کنم اما راه رفتن هم سخت بود برایم، مثلا فوتبال بازی میکردم یک هو میخوردم زمین. میگفتند راه نمیتوانی بروی چطور میخواهی فوتبال بازی کنی؟ که میگفتم دوست دارم باید بازی کنم.
نکونام درباره یکی از خاطرات خود از دنیای فوتبال هم گفت: یادم است دو سال فوتبال بازی کردیم، نوجوانان نفت و سایپا، رفتیم سر تمرین و تمرین کردیم که گفتند نه آقا شما برو خانه تان، ما فکر میکردیم چون بازیکن این تیم هستیم حداقل برای ذخیره ما را برمیدارند اما مربی گفت که ما برای قهرمانی میجنگیم و شما در آن حد نیستید.
وی افزود: من فکر میکنم آن اخراج خیلی به من کمک کرد، چون اگر میماندم و بازی نمیکردم نمیشد، اما رفتم یک جا و توانستم بازی کنم و من را به یک مسیری برد که توانستم به این مسیر پر پیچ و خم بروم.
نظر کاربران
روزی که از تیم ملی خدافظی کردی جشن گرفتیم،،یه جور میگه انگار خاطرات مارادونارو داره میگه
جواد جون این خاطراتی که تعریف کردی که چی؟همینقدرکه درکنار کی رش بودی بسه نکنه میخوای چپق چاق کن ویلموس بشی؟