آمار ناامیدکننده مهاجمان استقلال
استقلال امسال به اندازه یک کتاب حرف ناگفته دارد و به همین اندازه نیز حرف درباره حواشیای که دستانداز این تیم شدند تا آبیپوشان ۶ سال بعد از آخرین فتح جام، در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ برتر بعد از آن ۶ سال، در این فصل نیز امیدهایشان برای رسیدن به قهرمانی بسیار کمرنگتر از هر زمان دیگری باشد.
فرهیختگان: استقلال امسال به اندازه یک کتاب حرف ناگفته دارد و به همین اندازه نیز حرف درباره حواشیای که دستانداز این تیم شدند تا آبیپوشان ۶ سال بعد از آخرین فتح جام، در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ برتر بعد از آن ۶ سال، در این فصل نیز امیدهایشان برای رسیدن به قهرمانی بسیار کمرنگتر از هر زمان دیگری باشد.
اینکه بر استقلال در فصل جاری چه گذشت، خود مطلب جداگانه دیگری را میطلبد که در این مقال هرگز نمیگنجد و شاید با ساعتها بحث و کارشناسی بتوان دلایل ناکامیهای آبیپوشان در لیگ، جامحذفی و لیگ قهرمانان آسیا در فصل جاری را به بحث گذاشته و موشکافانه به بررسی موانع نتیجهگیری این تیم پرداخت.
چرایی رفتن شفر و آمدن فرهاد مجیدی بهعنوان سرمربیان فصل جاری استقلال از یکسو و نحوه بسته شدن این تیم و بسیاری از اتفاقات دیگر، سوالها و ابهامات زیادی را در اذهان هواداران ایجاد کرده که پاسخ دادن به آنها قطعا از وظایف اصلی مدیران این باشگاه پرطرفدار به شمار میرود، اما تحلیل بسیاری از اتفاقات نگرانکننده و تداوم روند آنها و اینکه چرا در طول فصل هیچ تفکری برای رفع نقایصی که دیدن آنها با چشم عادی هم امکانپذیر بوده، انجام نشده است را میتوان به کارشناسان سپرده و حتی در رسانهها با توجه به دادههای آماری به آنها پرداخت.
اولین مشکل استقلال
استقلال امسال بدون تعارف در یارگیری خوب عمل نکرد. البته خوب یا بد بودن نگاه به این داستان قطعا یک امر سلیقهای به شمار میرود و نمیتوان به صورت مطلق به آن پرداخت، اما مقایسه رفتنیها و آنهایی که آمدند، قطعا کفه ترازو را به سمت رفتنیهایی مانند تیام، ابراهیمی، حسینی و جباروف سنگینتر میکند و اولین مشکل از به هم خوردن ترکیب استقلال و ساختار و انسجام این تیم برای آغاز فصل جدید رقم خورد.
این تیم سالهاست که در نیمفصلهای دوم بهترین نتایج را گرفته و مدام و به صورت پیدرپی چوب ناکامیهایش را در نیمفصل اول میخورد، اما امسال علاوهبر این موضوع، یک عامل دیگر هم در نتایج استقلال و اینکه چرا این تیم در کسب چهارمین قهرمانیاش در ادوار لیگ برتر و همچنین حذفی و آسیا ناکام ماند، تاثیرگذار بوده و همچنان هست؛ عدمحضور تمامکنندهای قهار و چارچوبشناس شاید مثل مامه تیام!
آبیپوشان و بزنگاههایی که از دست رفت
استقلال برای فصل جدید به دنبال از دست رفتن مامه تیام، مهاجمانی مثل روحالله باقری، الحاجی گرو، مرتضی تبریزی و مرتضی آقاخان و در ادامه گادوین منشا و ایسما را خرید و جالب اینکه از همه آنها روی هم به اندازه نصف مامه تیام خروجی درنیامد تا این تیم و هوادارانش در حسرت یک تمامکننده قهار در برخی دیدارهایی که برای استقلال حکم بزنگاههای قهرمانی را داشت، بسوزند و بسازند! دیدارهایی مثل بازی با پرسپولیس، سایپا و شاید تراکتورسازی و حتی پدیده که آبیپوشان به همین دلیل موفق عمل نکردند تا امروز نسبت به دو تیم دیگر صدرنشین، از قهرمانی دورتر باشند.
همه اینها درحالی است که استقلال در فاز دفاعی امسال بسیار موفق عمل کرده و تا قبل از دیدار با همنام خوزستانی فقط و فقط ۱۰ گل دریافت کرده بود که این خود یک رکورد منحصربهفرد و عالی برای این تیم محسوب میشد. پس تا اینجای کار یکی از چند فاکتور برای رسیدن به قهرمانی در جمع آبیپوشان وجود داشت تا خط دفاعی منسجم و قدرتمند این تیم، آبیها را نسبت به یک فصل خوب امیدوار کند.
مدافعان مستحکم و سختگیر با حضور دو گلر با رکوردهای مرتبط با کلینشیت این تیم را از این حیث به یک تیم رویایی مبدل کرده بود، اما جای سایر فاکتورها در پازل قهرمانی استقلال کم بود تا این تیم امروز حسرت روزهایی را بخورد که بدون گل زده، میدان را ترک کرده و نتوانسته ۳ امتیاز را کسب کند.
چرا سایه قهرمانی برای استقلال کمرنگ شد؟
نیمفصل اول لیگ برتر برای استقلال با حضور مهاجمانی مثل گرو فاجعه بود و این تیم با ۱۸ گل زده به کار خود در نیمفصل اول خاتمه داد که اگر دیدار هفته پایانی با سپیدرود نیز حذف شود، این آمار بیشتر شبیه فاجعه ۱۳ گل زده در ۱۴ بازی میماند، یعنی میانگینی کمی کمتر از یک گل زده در هر بازی که این میانگین هرگز برای شاگردان شفر راضیکننده نبود تا جایی که این تیم با رتبه نازل پنجمی و ۶ امتیاز اختلاف نسبت به صدر جدول به کار خود پایان داد، درحالی که در ۸ بازی نیمفصل اول نیز گلی را به ثمر نرساند.
در نیمفصل دوم اما با حضور ایسما و هماهنگ شدن تبریزی و البته حضور هافبک همهکارهای مانند پاتوسی ورق برگشت و این تیم موفق شد در ۱۳ بازی ۲۰ گل به ثمر برساند، اما همان معضل نداشتن تمامکننده تمامعیار باعث شد در این تیم همه بازیکنان جور گلزنی را بکشند تا جایی که دربرگیرندگی گلزنان استقلال به رقم عجیب ۱۷ بازیکن برسد!
در این مقال خیلی به اتفاقات نیمفصل اول کار نداریم اما از آبیپوشان این توقع میرفت که با اضافه شدن منشا و ایسما و حضور مهاجمی مانند تبریزی، این نقیصه برطرف شود که این اتفاق نیز محقق نشد.
۲۰ گل استقلال در نیمفصل دوم توسط ۱۲ بازیکن به ثمر رسید اما نکته تاسفآور داستان سهم مهاجمان نوک این تیم در این تعداد گل به ثمر رسیده بود و جالب اینکه پاتوسی بهعنوان هافبک از همه مهاجمان این تیم بیشتر گلزنی کرد.
۳ گل زده از تبریزی، همین تعداد گل از ایسما و فقط یک گل از منشا باعث شد در نیمفصلی که استقلال تا اینجای کارش فقط ۶ گل دریافت (میانگین مناسب کمی کمتر از یک گل برای هر ۲ بازی) و در خط دفاع بسیار خوب عمل کرده، با این مهاجمان بیدقت و البته فاز هجومی ناامیدکننده، امروز بعد از ۶ سال باز هم از رسیدن به کسب عنوان قهرمانی مایوس باشد.
نظر کاربران
والله ششتقتلال همون ششتقلاله
چاره ی همه ی اینا فقط دو نفر هستن. قلعه نویی و تیام
ازبودیمیرچخبرازاون هم مطالب بنویس ببینیم چی توچنته داشته چقدرقردادش بوده به اندازه پولی که گرفته بازی کرده ؟یاازدلالی برانکوبگیدچه بازیکنایی روقالب تیم حکومتی کرده
پاسخ ها
از شوفر چه خبر؟؟ میگن شده شوفر مینی بوس بنز مدل 57
خخخخخخخ