نگاهی به سیر تکاملی بازیکنانی همچون صلاح و نیمار،
چگونه چشمگیرترین پُستها در فوتبال تغییر کردند؟
نیمار و صلاح جزو بازیکنانی هستند که در پست کناری بازی می کنند و اکنون در قلمرو برترین های این ورزش قرار دارند.
وبسایت نود: زمانی بهترین و درخشان ترین پست ها معطوف به نقاط میانی (مرکزی) بود، چه در دفاع و چه در حمله. اگر یک مدافع میانی بودید که در دهه ۹۰ میلادی بازی می کردید، قطعاً بازی فرانکو بارزی را تحسین می کردید. در اواخر همان دهه، نوبت به ظهور مهاجمان مرکزی قدرتمند رسید. خیلی ها رونالدوی برزیلی را الگوی خود در خط حمله قرار می دادند.
اما اکنون زمانه عوض شده است. نه مهاجمان مرکزی همچون دهه 90 در چشم هستند و نه وظایف و مسئولیت هایشان در زمین، قابل مقایسه با آن دوران نیست. اکنون دیگر کمتر مهاجمی را می توان همچون رونالدوی در اوج پیدا کرد. امروز اگر به دنبال ستاره های در چشم مستطیل سبز و یا الگوهای فوتبالیست های جوان و کودکان باشید، آن ها را در پست های کناری زمین پیدا می کنید. ستاره ها از نقاط مرکزی به گوشه های زمین گرایش پیدا کرده اند.
سه تن از بهترین بازیکنان فصل گذشته فوتبال اروپا، مسی، صلاح و رونالدو هر سه در پست هایی متمایل به کناره های زمین نقش ایفا می کردند یا حداقل در بخش های مهمی از دوران فوتبالی شان در طی سال های گذشته در این پست بازی کرده اند. به طور مشابه در لیگ برتر نیز وضعیت همین طور است.
دو تن از موثرترین بازیکنان لیگ برتر از ابتدای فصل گذشته، لروی سانه و استرلینگ بوده اند که هر دو در پست های کناری نقش ایفا می کنند، این دو روی هم ۴۰ گل زده اند و ۳۶ پاس گل ارسال کرده اند. در آلمان نیز وضعیت همین طور است. در این فصل سانچوی جوان آنقدر خوب کار کرده که به دورتموند برای حضور در کورس قهرمانی کمک کند. آرین روبن نیز هرچند پا به سن گذاشته ولی یکی از ستاره های جهان در یک دهه اخیر بوده که او هم به خاطر بازی در پست کناری و در عرض زدن هایش شهره است.
بیش از یک دهه قبل، اوضاع این طور نبود. بسیاری از ستاره های بزرگ تیم ها و باشگاه های فوتبال جهان، در پست های میانی بازی می کردند. آن دوران زمانی بود که شماره 10 ها (پست هافبک هجومی یا پشت مهاجم) بر فوتبال سلطه داشتند. برزیل رونالدینیو و سپس کاکا را داشت. بازیکنانی که دستشان به توپ طلا رسید. پرتغال روی کاشتا را داشت. در ایتالیا بازیکنانی مانند باجو، دل پیرو، توتی و زولا چهره شدند.
به علت قدرت تمام کنندگی یا خلاقیت این بازیکنان در یک سوم هجومی خودی (یک سوم دفاعی تیم رقیب) آن ها بدل به خطرناک ترین بازیکنان زمین می شدند، بر اساس همین قدرت بود که تیم های رقیب به این نتیجه رسیدند که برای مهار چنین بازیکنانی نه یک هافبک دفاعی که می بایست دو هافبک دفاعی را در جلوی خط دفاع خود به کار گیرند. همین موضوع دلیلی شد بر این که بازیکنان ستاره و خلاق به کناره های زمین تمایل پیدا کنند.
با این تغییر در پست، حالا مدافعین تیم های رقیب با تردیدی همیشگی روبرو هستند. آن ها نمی دانند در مقابله با چنین بازیکنان اغلب سرعتی، دریبل زدن و خلاق، باید روی به پرس آورند یا فضا را در اختیار آن ها قرار دهند و عقب نشینند. در هر دو مورد امکان ضربه به تیم وجود دارد. این تغییر برای بازیکنان خلاق، مزیت های دیگری هم داشته، به طور مثال آن ها می توانند مدافعین کناری را روی دست خود راه بیندازند یا با استفاده از کارهای ترکیبی به قلب دفاع حریف بزنند.
1-2 دهه قبل، بسیار مرسوم بود که تیم ها از بازیکنان کناری کلاسیک در ترکیب خود استفاده کنند. بازیکنانی که به جای بازی در نزدیک محوطه جریمه حریف (همچون بازیکنان عصر کنونی) عادت به بازی در لبه خط طولی زمین داشتند. ستاره هایی مثل گیگز و فیگو دوران درخشانی هم داشتند. اما امروز کمتر بازیکنانی را می توان در ابعاد این دو ستاره یافت. شاید پریشیچ یکی از معدود بازیکنانی با ویژگی های بازی همچون گیگز یا فیگو باشد که متخصص بازی در کناره زمین است.
امروز بازیکنان کناری اگر هم در کناره زمین بازی کنند، تمایل به عرض و نزدیک شدن به محوطه جریمه را دارند و یا اگر هم در کناره زمین دیده شوند، برای کارهای ترکیبی و بازی با مدافع پشت سر خود است، همینجاست که نقش مدافعین کناری هم در فوتبال امروز بیشتر مهم جلوه می کند (درمقایسه با ۱-۲ دهه قبل که مدافعین میانی چهره بودند) در فوتبال امروز بازیکنانی نظیر مارسلو، دنی آلوز و مندی که قدرت نفوذ زیادی دارند، خیلی در چشم هستند.
در عین حال، مهاجمان شماره 9 امروز دنیای فوتبال نیز درک کرده اند که شاید بهترین روش برای ضربه زدن به تیم حریف، نفوذ از کناره ها باشد. در مقایسه با یک دهه قبل که مهاجمان شماره 9 مهاجمان مرکزی و ایستایی بودند که متخصص محوطه جریمه محسوب می شدند.
امروز مهاجمان سعی می کنند از شلوغی محوطه جریمه پرهیز کنند، چرا که به این باور رسیده اند بهترین روش برای به اشتباه انداختن مدافعین حریف یا مغلوب ساختن آن ها ورود به محوطه جریمه در لحظه آخر است. تیری آنری در دوران حرفه ایش نمونه بارزی از این موضوع بود. او در اکثر دقایق مسابقه خارج از محوطه جریمه دیده می شد و سعی می کرد از بیرون( به خصوص از کناره ها) به محوطه جریمه حریف نفوذ کند. امروز هم بازیکنانی نظیر گرت بیل و توماس مولر چنین رویه ای را در پیش گرفته اند.
یک مثال خوب دیگر، نیمار است. ستاره ای که قدرت گلزنی خوبی دارد ولی متمایل به کناره زمین کار می کند. او در فصلی که بارسلونا سه گانه را فتح کرد در 51 بازی موفق به زدن 39 گل شد. البته درخشش نیمار در آن فصل به واسطه ترکیب خوبی بود که او با مثلث هجومی بارسا ساخته بود. لیونل مسی با قدرت دریبلینگ و خلاقیت خود مدافعین میانی را مشغول می کرد، لوئیز سوارز به واسطه توانایی هایش در گلزنی، تهدیدی برای مدافعین حریف بود و این فرصت برای نیمار فراهم می شد تا از کناره ها به قلب دفاع حریف بزند.
حالا هم مستعدترین جوان دنیای فوتبال - کیلیان امباپه - بازیکنی است که شبیه به هم نسل های خود علاقه به نفوذ از کناره ها دارد. به نظر می رسد این رویه فعلاً هم ادامه دارد و نسل مهاجمانی مثل شوچنکو منقرض شده و باید شاهد ستاره هایی باشیم که علاقه به نفوذ از کناره دارند.
ارسال نظر