۸ آذر و داستان یک صعود
رسیدیم به روز هشتم آذرماه؛ سالروز صعود تیم ملی به جام جهانی. رویدادی که در تقویمهای ورزشی همان حکمی را پیدا کرده که دیگر مناسبتهای مندرج در تقویم؛ یک رویداد فراموششده.
فرهیختگان: رسیدیم به روز هشتم آذرماه؛ سالروز صعود تیم ملی به جام جهانی. رویدادی که در تقویمهای ورزشی همان حکمی را پیدا کرده که دیگر مناسبتهای مندرج در تقویم؛ یک رویداد فراموششده. هشتم آذرماه سال ۷۶، تیم ملی بعد از درخشش خیرهکننده در مرحله مقدماتی انتخابی و بعد از دست دادن امتیازات حساس بازیهای آخر، راهی پلیآف شد.
در مرحله پلیاف با ژاپن بازی کردیم و بعد از شکست مقابل این تیم به مصاف استرالیا رفتیم. صعود ایران در بازی برگشت رقم خورد؛ جایی که تساوی دو بر دو، ما را راهی فرانسه کرد. از آن روز سالها گذشته. بازیگران آنروز بعضی همچنان در عرصه فوتبال فعالند و برخی نه. محمد مایلیکهن و داریوش مصطفوی قصههای خود را دارند. مصطفی هاشمیطبا همچنین.
مرحوم ایویچ که بعد از این بازی به ایران آمد و هدایت تیم ملی را برعهده گرفت، دیگر بین ما نیست. والدیر ویرای برزیلی که سرمربی تیم ملی شده بود، بعد از آن بازی از تیم ملی جدا شد اما در فوتبال آسیا و منطقه جایگاهی پیدا نکرد. چندبار او را در رفت وآمدهایش به تهران دیدم و هر بار بیشتر متوجه درستی تصمیم صفاییفراهانی شدم.
شومنی بود برای خودش. روز هشتم آذرماه فوتبال ایران بعد از 20 سال دوری از جام جهانی برای نخستینبار بعد از انقلاب و دومینبار در تاریخ خود به این مسابقات راه یافت.
در همان مرحله مقدماتی بود که تعدادی لژیونر پیدا کردیم. باید تشکر کرد از محمد مایلیکهن که از تیم سال قبلش بازیکنان زیادی به اروپا راه یافتند. بعد از جام جهانی بازیکنهای بیشتری به اروپا رفتند. بیشترین میزان لژیونر در آسیا را داشتیم. با این همه جایگاهمان را به سادگی از دست دادیم.
چند سال بعد حتی چهار یا پنج بازیکن ما هم در اروپا نمانده بودند و همه به فوتبال امارات منتقل شدند. فوتبال باشگاهی و ملی ما هردو همزمان سقوط خود را آغاز کردند. بعد از سالها، هنوز نتوانستیم آنروزها را تکرار کنیم.
وقتی علیدایی و کریم باقری و خداداد عزیزی و مهدی مهدویکیا و مهرداد میناوند و مهدی پاشازاده و علیرضا منصوریان و چندتای دیگر را در اروپا داشتیم و پشتبند آنها خیلیهای دیگر صف کشیده بودند تا عازم اروپا شوند. تنها دو سه سال بعد، رحمان رضایی و علی سامره و وحید هاشمیان و خیلیهای دیگر به این جمع اضافه شدند.
از آنها که به دسته دوم آلمان رفتند یا عازم اتریش و جاهای دیگر شدند که اصلا اسمی نبردیم. یادش بخیر. روزهای خوبی بود. سکوهای شلوغ و روزنامههای پرتیراژ و مردمی که حالشان به مدد فوتبال خوب بود. آن روزها را کی میتوانیم تجربه کنیم؟
نظر کاربران
واقعا، من که ذوق زدگی رو از اون دوران به بعد دیگه خیلی کم تجربه کردم!
واقعا، من که ذوق زدگی رو از اون دوران به بعد دیگه خیلی کم تجربه کردم!
واقعا یادش بخیر دیگه خوشحالی اون روز تکرار نشد
یادش بخیر تازه سربازی روتموم کرده بودم دور میدون کاخ سرهنگـ انتظامی با بلندگو ماشین پلیس شعار میداد خــــــداداده مردم هم جواب میدادن عزیزی . عمر چه زود میگذره انگار همین دیروز بود
یادش بخیر، یکی از شیرین ترین روزای زندگی همهٔ اونایی که ای روزو یادشونه،
همه یادشونه اون روز چکار کردن.