پرز و باورهای پوچ؛ وقتی زیزو متوجه حقایق شد
لوپتگی قدم در راهی گذاشته است که زیدان چند ماه پیش آن را پیش بینی کرده بود و به نظر می رسد که مرد باسکی، راهی برای برون رفت پیدا نخواهد کرد.
ورزش سه: لوپتگی قدم در راهی گذاشته است که زیدان چند ماه پیش آن را پیش بینی کرده بود و به نظر می رسد که مرد باسکی، راهی برای برون رفت پیدا نخواهد کرد.
لوپتگی سه روز به جام جهانی با یک تماس از فلورنتنیو پرز(رئیس رئال) افسون شد و حالا در حال تاوان پس دادن است. او در تیم ملی اسپانیا به خوبی جا افتاده بود و آن شغل خوب را به خاطر مربیگری رئال که رویایش بود، رها کرد. حال به نظر می رسد که این کارامل شیرین، سمی بوده است.
زیدان همه این روزها را دیده بود. چند ماه پیش در یک بعداز ظهر گرم و آفتابی مادرید، او در نشستی خبری خبر از استعفای خود از هدایت رئال مادرید داد و خداحافظی کرد. کار او در رئال همان جا تمام شد؛ در حالی که رئیس را با چهره ای بهت زده و نگاه هایی خیره در کنار خود می دید. زیدان، رئال را با انبوهی از جام ها رها کرد در حالی که پیش بینی می کرد که تیم در فصل جدید وارد شرایط بدی خواهد شد.
پرز دوران خوشی همانند روزهای مربیگری زیدان را در دوران ریاستش تجربه نکرده بود و عجیب اینکه زیدان یک انتخاب کاملا تصادفی از جانب او بود.
زمانی که پرز، آنچلوتی را از مربیگری رئال اخراج کرد، بهانه او تغییر روند در رئال بود. زمانی که دل بوسکه را از کار بر کنار کرد، بهانه اش چیزی نبود جز ایجاد تحولات تاکتیکی و فنی در تیم. در دوران ریاست پرز هر مربی به یک بهانه از کار برکنار شده است و این بار به نظر می رسد که لوپتگی به دلیل عدم اعتماد و اطمینان بین طرفین اخراج خواهد شد. البته که بهانه بد و تحقیرآمیزی برای لوپتگی نخواهد بود و بار دیگر، این یک روش مناسب برای برداشتن مسئولیت از روی دوش آقای رئیس است.
هیچ چیز اما نمی تواند جای این واقعیت را بگیرد که وینیسیوس جونیور یک پله نیست. اینکه بنزما و بیل نمی توانند مثل رونالدو سالی ۵۰ گل به ثمر برسانند. اینکه مودریچ پس از جام جهانی خسته است و مارسلو نمی تواند در جناح چپ مثل کاماچو دفاع کند.
اینکه راموس پس از سال ها حضور در رئال و کسب همه جام ها دچار یک بی انگیزگی محسوس شده؛ با این حال همچنان تنها رهبر درون رختکن است. این به خودی خود یک مساله نگران کننده است.
چشم بستن روی همه این واقعیت ها و تصور اینکه با کش رفتن لوپتگی از تیم ملی اسپانیا می توان همه مشکلات را حل کرد، یعنی پشت کردن به واقعیت های فوتبال. این ناکامی ها یک مسئول اصلی دارد و آن هم فلورنتنیو پرز است.
پرز همانقدر نیز به خواسته های لوپتگی بی توجهی کرد. سرمربی جدید خیلی زود همانند زیدان متوجه شد که تیم نواقصی دارد. فقدان یک مهاجم نوک، یک جانشین برای کوواچیچ و شاید یک مدافع مرکزی و همچنین دفاع چپ جدید تا اکسیژنی به رختکن و نیمکت ذخیره های رئال تزریق شود اما پاسخ پرز به همه این خواسته ها منفی بود.
او تنها در آخرین روزها بود که ماریانو را به خدمت گرفت؛ آن هم نه برای برطرف کردن نیازهای تیم که بیشتر برای جلوگیری از موفقیت این بازیکن در سویا. به اینها فروش یک باور پوچ به لوپتگی که وینیسیوس یک امباپه خواهد بود را هم اضافه کنید.
وینیسیوس اما از سوی لوپتگی به تیم دوم تبعید شد و حالا هر درخششی که او در دسته سوم! نشان می دهد، همانند ضربه یک خنجر به لوپتگی است. برای مثال گل روز گذشته وینیسیوس به ویگو برای سرمربی رئال گران تمام شد و این هم به نوعی روشی است برای پوشش اهمال کاری آقای رئیس در نقل و انتقالات تابستانی.
پر واضح است که اگر پرز یک مربی همچون زیدان را در دسترس می دید یا مربی بزرگی که آزاد باشد، لوپتگی تاکنون اخراج و به لیست قربانیانش اضافه شده بود. اگر لوپتگی دو بازی بعدی برابر ویکتوریا و بارسا را پیروز شود و خودش را نجات دهد، نمی توان آن را نتیجه صبوری و چشمان آینده نگر پرز گذاشت چرا که این هم همچون انتخاب زیدان، تصادفی و بر حسب شانس است.
ورزش های اندکی هستند که همچون فوتبال به ریسک پذیری پاداش بدهند.
روبرتو پالومار: مارکا
ترجمه: رضا سیف
نظر کاربران
کاملا درسته
پرز ادم احمقه زیدان چند سال نجاتش داد