گذر زمان و اثبات حقانیت برانکو
برانکو نیمفصل آمده بود جای حمید درخشان. تیم، فصل پرحاشیهای را پشت سر گذاشته و با ساحل آرامش فاصله بسیار داشت.
فرهیختگان: برانکو نیمفصل آمده بود جای حمید درخشان. تیم، فصل پرحاشیهای را پشت سر گذاشته و با ساحل آرامش فاصله بسیار داشت. همه میدانستند که فصل دیگر از دست رفته و کاری هم از دست برانکو ساخته نیست. اما چرا، کار اصلی را برانکو همان فصل شروع کرد.
بازی با سایپا در کرج؛ پیام صادقیان که عادت کرده بود به شیطنت و حاشیه در کنار زمین، داد و فریاد راه انداخت. همانجا کریم باقری او را از کنار زمین بیرون کرد و برانکو هم حکم به اخراج پیام داد. صادقیان، چهره محبوب هواداران پرسپولیس بود، همه میدانستند چه استعداد نابی است و اگر کمی گرم کار خویش باشد، فوتبالیستی است صرف نظر نکردنی.
با این حال برانکو میخواست تیم بسازد و در این راه هرچیزی را تحمل میکرد غیر از بینظمی. در پایان آن فصل واسطهگریها جواب نداد و برانکو عذر پیام را خواست. وقتی میگوییم کار اصلی را برانکو همان فصل اول انجام داد، مرادمان این است. برای ساختن پرسپولیس نوین، مهمترین اصل تقدم باشگاه بر فرد بود و اهمیت نظم.
ادامه نبرد با یاغیها
داستان برانکو با این یاغیها اما ادامه یافت و جالب اینکه برانکو هیچگاه کوتاه نیامد و جالبتر اینکه مرور زمان نشان داد تا چه حد حق با او است. مورد بعدی رامین رضاییان بود. رضاییان در سال اول حضورش در پرسپولیس عالی کار کرد. از سال دوم اما اختلافات با برانکو شروع شد، اختلاف نه بر سر مسائل فنی، بلکه باز بر سر مسائل انضباطی.
هوادار هم این وسط مانده بود و گاهی خود به ایجاد حاشیه در تیم دامن میزد. برانکو مدتی با این وضعیت کنار آمد تا اینکه پس از درگیری رضاییان با علیپور در امارات و آن هم شب بازی با الوحده، هر دو نفر را از اردوی بازی کنار گذاشت و رضاییان را اخراج کرد.
انتقادهای زیادی هم از برانکو شد اما کمکم مشخص شد حق با او بوده و پرسپولیس هم هرگز از نبود او ضرر نکرد. نفر بعدی هم مهدی طارمی بود. در تواناییهای فنی طارمی تردیدی نیست، اما کسی هم تردید ندارد که بخش اعظم مشکلات امروز پرسپولیس ناشی از تصمیمات غلط و خودخواهانه اوست. طارمی، شاید غیرمنصفانه از پرسپولیس رفت، برانکو هم خیلی آرام اطمینان داد که پرسپولیس متکی به بازیکن نیست و دیدیم که در فصل رفتن طارمی، علی علیپور جوان، آقای گل لیگ شد.
برانکو و مسلمان
نفر آخر و شاید پرحاشیهترین آنها محسن مسلمان بود. وقتی مسلمان در دومین سال حضور برانکو به پرسپولیس پیوست خیلیها گفتند این انتخاب برانکو نبوده و پای مسائل غیرفنی را پیش کشیدند. چند سالی بود که آشکارا افت کرده بود و معلوم نبود که آیا میشود روی او حساب باز کرد یا نه.
او در عرض نزدیک به چهار سال چند تیم عوض کرد، ذوبآهن، پرسپولیس، دوباره ذوبآهن، ملوان و فولاد. اما برانکو به تدریج مسلمان را احیا کرد و حتی به لحاظ فنی فوتبالش را ارتقا داد. مسلمان نقش مهمی در قهرمانی پرسپولیس داشت و بهترین پاسور لیگ شد. اما او نیز به تدریج راه حاشیه را در پیش گرفت.
از تلاشش کاست و همه میدانیم برای برانکو تنها چیزی که مهم است تلاش و انگیزه است. اگر اینچنین نبود شاید بازیکنی مثل ربیعخواه هیچگاه شانس حضور در پرسپولیس را نمییافت. مسلمان به نیمکت تبعید و خود بدل شد به حاشیه جدید.
نیش و کنایه میزد، هوادار هم این وسط دائم او را تشویق میکرد، فراموش کرده بود هرچه هست در این سالها از قبل برانکوست. برانکو در سالی که بازیکن نداشت و از پنجره محروم بود در اقدامی حیرتانگیز درهای خروج را به مسلمان نشان داد تا همه دریابند در بر همان پاشنه میچرخد؛ نظم.
سرنوشت یاغیان پرمدعا
حالا نگاهی بیندازیم به سرنوشت این بازیکنان. کسانی که محبوب هواداران پرسپولیس بودند و گاهی حتی بر برانکو هم اولویت داده میشدند. صادقیان هیچگاه به مسیر فوتبالی بازنگشت، چند تیم عوض کرد اما نشد. حالا هم در لیگ دسته دوم ترکیه بازی میکند، بدون هیچ فروغی. گاهی پستی احساسی در شبکههای مجازی مینویسد و لایکهای فراوان میگیرد. همین.
رضاییان بدون تیم مانده است و تنها دارد تمرین میکند. فعلا هم خواهانی ندارد، آن هم بازیکنی که به مدد لطف کیروش جام جهانی را هم تجربه کرد. تلاشش هم برای بازگشت به پرسپولیس بیفایده است. طارمی با ادعای بسیارش در لیگ قطر بازی میکند و این روزها صدای کارشناسان قطری را در آورده و بعید است شانس چندانی برای درخشش در آنجا یا حتی ماندگاری داشته باشد.
قصه مسلمان که از اینها بدتر. خیلی حق به جانب رفت ذوبآهن، شماره ۱۰ را پوشید و آماده بود به برانکو نشان دهد که اشتباه کرده است. اما آنجا هم نشد، وقتی رفتار حرفهای نداشته باشی هر مربی با پرنسیبی کنارت میگذارد. مسلمان از تیم کنار گذاشته شده است و باید دید سرانجامش چه میشود.
حقانیت یک شعار
برانکو هم در این سالها اشتباهاتی داشته است، اما تاریخ به ما ثابت میکند حداقل در مسیر نظم بخشی به تیمش راه درستی رفته است. سرنوشت تلخ این بازیکنان نشان میدهد که حداقل برانکو در نسبت با آنها حقبهجانب بوده است. با دیدن این اتفاقات است که میتوان به هواداران پرسپولیس حق داد که میگویند «هرچی برانکو بگه».
نظر کاربران
عالی بود. جانا سخن از زبان ما میگویی
حرف فقط حرف پوروفسور
هرچی برانک بگه
هرچه برانکو بگه..
دقیقا هرچی برانکو میگه، همه بهش ایمان آوردن