استعفای افتخاری و حرفهایی سرشار از تناقض
پرونده استقلال با افتخاری به پایان رسید اما پرسشهایی هست که باید بیهیچ اغماضی پیش روی مدیرعامل مستعفی قرار داد. او در آخرین مصاحبهاش ابهامهای بسیاری را باقی گذاشته است، جملاتی عجیب و حوصله سربر.
روزنامه ایران ورزشی: پرونده استقلال با افتخاری به پایان رسید اما پرسشهایی هست که باید بیهیچ اغماضی پیش روی مدیرعامل مستعفی قرار داد. او در آخرین مصاحبهاش ابهامهای بسیاری را باقی گذاشته است، جملاتی عجیب و حوصله سربر.
۱. «جام جهانی بزرگترین خسارت را به ما زد!» این جمله را برای هواداران استقلال به نظرسنجی بگذارید ببینید چند درصد همسو با مدیرعامل مستعفی براین باورند که جام جهانی زیانآور بوده است. آن چند صد هزار دلار درآمدی که از همین جام جهانی به دست آمده احتمالا جزو همین خسارات است؛ عجب خسارت خوبی!
۲. «انتظار داشتم بازیکن باشگاهم بعد از جام جهانی با من تماس بگیرد» افتخاری شوخیاش گرفته؟ بازیکن تماس بگیرد که از همان جا عرصه رقابت برای بالا بردن دستمزدش را ببازد؟ عجب توقعاتی. باشگاه حرفهای را مگر میشود معرفتی اداره کرد آقای مدیر؟!
۳. «من تنها بودم و کسی کمکم نمیکرد» چرا افتخاری بعد از پذیرش استعفایش این جمله را به زبان میآورد؟ آن روز که مدیرعامل استقلال میگفت: «من حالا حالاها هستم» افتخاری کمتر از۶ ماه پیش برای رقبای مدیریتی رجز میخواند که تا وقتی بخواهد مدیرعامل میماند، حال از تنهاییاش میگوید و اینکه کمکی نداشت. باورش ممکن نیست.
۴. جای دیگری افتخاری به امید ابراهیمی بابت رفتن به قطر خرده گرفته است. این هم تناقض است. افتخاری در همین مصاحبهاش میگوید باشگاه نباید به بازیکن متکی باشد و من جلوی برخی ریخت و پاشها و زیاده خواهیها را گرفتم اما در عین حال بابت جدایی ابراهیمی که پول بیشتری میخواست گله میکند. افکار مدیرعامل سابق استقلال قابل فهم و قابل درک نیست. او چه اصولی داشت؟ ایستادن مقابل زیادهخواهان یا دویدن دنبال زیادهخواهان؟
۵. در بخشهایی از مصاحبهاش میگوید به خاطر جذب بازیکنان پول قرض کردم! حتی میگوید از شرکتی که پسرم در ترکیه فعالیت میکرد ۱۰۰هزار دلار گرفتهام تا به تیام و جباروف بدهم. افتخاری همان مدیری بود که مدیران سابق باشگاه استقلال را بابت همین قرض گرفتنها بارها زیر سوال برد و به نقد کشید. قرض گرفتن مدیران پیشین استقلال میشود سوء مدیریت و قرض گرفتن خودش میشود مدیریت و آینده نگری؟ این نگاه منصفانه است؟
۶. آقای مدیر سابق در بخش دیگری از حرفهایش از زیاده خواهی تیام و جباروف هم گله کرده است. سوال این است که چرا زودتر با این بازیکنان پای میز مذاکره ننشسته تا تکلیف خودش و استقلال را بداند؟ مذاکره در حالی که ۱۰روز به لیگ باقی مانده آن هم در ترکیه و نه در ساختمان باشگاه چه معنی و مفهومی دارد؟ افتخاری که از اصول باشگاهداری حرف میزند اساسا چرا با بازیکنانی که تمرین نیامدند مذاکره میکند؟ چرا قاطعیت به خرج نداده و آنها را اخراج نکرده؟ و چرا شأن باشگاه را پایین آورده و برای جذب بازیکن به ترکیه رفته است؟ بازیکن باید به باشگاه بیاید و مذاکره کند یا مدیر سراغ بازیکن برود؟ این سبک مدیریت از کجا آمده؟ از همان ۴۰ سال سابقه فوتبالی؟!
۷. افتخاری تایید کرده که باشگاهش ماهها بدون مدیر روابط عمومی بوده است. او به حضور زرندی در کنار شفر بهعنوان مترجم اشاره میکند. پرسش دیگری که میشود مقابل مدیرعامل مستعفی قرار داد این است که چرا باشگاه استقلال ماهها بدون مدیر روابط عمومی بوده و مدیری برای این بخش انتخاب نشده است؟ آیا این نشان دهنده فرمایشی بودن دستورات در این بخش نبوده؟
۸. افتخاری تاکید کرده به استقلال شخصیت داده؛ شگفت انگیز است. استقلال قبل از او شخصیت نداشته که با آمدنش شخصیت بگیرد؟ آیا این بیاحترامی به قدمت ۷۰ ساله باشگاه استقلال نیست؟ افتخاری حتی در توصیف محیط کارش هم متواضع نیست.
۹. در بخش دیگری از حرفهایش عقد قرارداد در ساعت ۳ بامداد با جباروف را اقدامی مهم و ماندگار توصیف میکند. آیا شأن باشگاه استقلال این قدر پایین است که با بازیکن خارج از زمان اداری به گفتوگو بنشیند؟ آن هم خارج از باشگاه؟ اینکه مدیری تا پاسی از شب بیدار باشد و با بازیکن قرارداد منعقد کند آیا نادیده گرفتن اصول مدیریت و پایین آوردن شأن باشگاه نیست؟
نظر کاربران
این هم یکی از مدیران توانمند وذخایر نظام!!!!!!
پاسخ ها
اقای نپیسنده خودتو اذیت نکن.. عرفه که جو بستن قرار داد دوستانه باشه من مصاحبه استعفای اقای افتخاری را که خوندم حسابی بقض گلومو گرفت ولی مقزم باور نمیکرد نمونه اش حرفی که درمورد بدهی های مدیران قبلی زد که شما اشاره نکردی که این اقای افتخاری با چند ین وچند نفر تصفیه کرده اخه برادر من قبل از صحبت کردن کافی بود جمع کل بدهی های که پرداخت کردی را بابدهیی های که بعد از استعفا برای باشگاه جا گذاشتی را با هم مقایسه میکردی اقای مدیر بعد حرف میزدی فقط بدهی جبارف وتیام حساب میکردی کا فی بود اندکی تفکر یا حق