حرکت میلاد محمدی اصلا هم خجالت آور نبود
جام جهاني ٢٠١٨ روسيه با تمام بيلطفيهايش به ته خط رسيد.
روزنامه اعتماد: جام جهاني ٢٠١٨ روسيه با تمام بيلطفيهايش به ته خط رسيد. شبيه سينماي ايران در اين دوران كه يا نشاني از قهرمان ندارد يا قهرمان در آن شبح بيرنگ و رمقي از هيات حقيقي قهرماني است. بزرگان در آن ميدانداري و صدرنشيني نكردند و صورت بهترين بازيكنش لوكا مودريچ حين دريافت توپ طلايي، به جاي لبخند پيروزي، تلخي ِ ناباوري در خود داشت.
در ادامه اين نسبتي كه ميان جام و تصاوير سينمايي برقرار كردم، بايد از نگاه عبوسي بگويم كه در هر جشن سينمايي ما نسبت به شوخي با يكديگر جريان دارد و شدت حساسيتها نميگذارد تابوشكني رخ دهد و با كسي، شوخي نامتعارف و باطراوتي شكل گيرد. حتي هر حركت و ابراز هيجان به خصوص روي هر سِن مراسم از ديد مردم و سينماگران، سرزنش ميشود. فرهنگ عمومي ما خنديدن و خنداندن را سالهاي سال نشانه جلافت ميانگاشت و همچنان فرهنگ خواص هم ظرفيتي براي رفتارهاي نامعمول ولي بيآزار از خود نشان نميدهد.
واكنشهاي منفي و تمسخرآميز نسبت به معلق زدن ميلاد محمدي در لحظههاي پاياني بازي ايران و اسپانيا در همين جام جهاني، نمونهاي از همين جديتزدگي و خشكنگري در ابعاد اجتماعي بود. بسياري آن را مايه سرافكندگي يا جوگيري دانستند و هيچ كس به عنوان حركتي بامزه در دل التهاب آن دقايق از آن ياد نكرد. وقتي فيفا در روزهاي پاياني جام آن را به عنوان يكي از مفرحترين لحظههاي كل مسابقات در فايل ويديويي به كار برد، باز اغلب اين را عامل خجالت تلقي كردند. شايد بتوان گفت كه بهتر بود ميلاد در امتداد معلقي كه زد، مانند تصاوير مشابهي كه از فوتبال زنان يا ليگهاي اروپايي ديده شده، اوت را پرتاب ميكرد و حركت نامعمول خود را ادامه ميداد.
اما نفي ماهيت حركت او نشانه آشكار بيذوقي و دوري از طنازي است. همان فرهنگي كه در تماشاي هرساله مراسم اسكار از اين همه شوخي با سن و سال آدمها، جايزه نگرفتنشان و روابط خصوصيشان درس نميگيرد و اندكي ظرفيت شوخي را در مراسم سينمايي خود بالاتر نميبرد، اينجا هم در نمييابد كه واژه funny نه به معناي مسخره و مضحك، بلكه مترادف با خوشذوقي و طنازي و شوخيسازي است و داشتن آدمهايي كه بتوانند به اين صفت مزين شوند، نياز هر فرد و جامعه است.
ارسال نظر