فوتبال بازی نکردیم؛ دیدی لیگ ایران خوب بود؟
اگر نقد حق است، پاسخش هم حقی دیگر. بیاییم سه نقد وارد شده به پیروزی تیم ملی را مرور کنیم و ببینیم پاسخی برای آنها هست یا نه.
آیاسپورت: اگر نقد حق است، پاسخش هم حقی دیگر. بیاییم سه نقد وارد شده به پیروزی تیم ملی را مرور کنیم و ببینیم پاسخی برای آنها هست یا نه.
فوتبال بازی نکردیم
اسلاون بلیچ در تحلیلش از فرم بازی ایران و هدایت کارلوس کیروش گفت: «بازیکنان ایران چندان صبور نیستند (احساساتیاند) مثل بعضی کشورهای آمریکای جنوبی؛ باید کیروش را تحسین کرد که به آنها یاد داده صبور باشند. اغلب گلهای ایران روی ضد حمله یا ضربه ایستگاهی بوده؛ این بار هم همینطور. آزمون ضد حمله عالی را خراب کرد؛ عیبی ندارد؛ صبور باشید، صبور باشید، ولی در انتها یک ایستگاهی و گل.»
حرفهای بلیچ عصاره تیم کیروش بود. فوتبال مبتنی بر دفاع و ضد حمله ساخته دیروز و امروز نیست و معروفترین شکلش را در گذشته ایتالیاییها بازی میکردند و با پیشرفتهای روز آمد رسید به عصر سیستمهای چهار واحدی و تولّد وینگرها و دفاع خطی و چیزهایی دیگر که سر و شکل جدیدی به آن دادند اما در نهایت روح و فلسفه حاکمش را تغییر ندادند؛ فلسفه «آرام باش، گل نخور، و از کوچکترین اشتباه حریف برای ضربه زدن استفاده ببر.»
این فرم از فوتبال را هم مثل هر حالت دیگری در نهایت بازیکنان در زمین اجرا میکنند و کیفیت و نتیجه کار بستگی به کار آنها هم دارد. نمایش لرزان بیست دقیقه ابتدایی بازیکنان ایران بیش از هر چیز به شرایط روحی بر میگردد. وقتی به واسطه جغرافیا در محدودهای به نام AFC قرار داشته باشید و به واسطه شرایط سیاسی و اقتصادی تمام دنیا شما را طرد کند و وقتی مردمی از کشور خودتان روزانه در حال جوک ساختن از شما باشند، کمی سخت است در بیست و چند سالگی بازیگر خوبی در بزرگترین نمایش تاریخ بشر باشید. ولی با جا افتادن احوال روحی بازیکنان، در بقیه دیدار ما آن چه در سر داشتیم را به حریف تحمیل کردیم؛ شوت خطرناک زیاش هم در دو دقیقهای زده شد که امید ابراهیمی توی زمین نبود و دقیقا از همان جای خالی استفاده کردند.
پس «ما فوتبال بازی کردیم.» بازی میکنیم. هفت سال است که بازی میکنیم. فوتبالی مبتنی بر صبر و حفظ ساختار دفاعی، و انتظار برای اشتباه حریف. میشود این فوتبال را دوست نداشت. میشود مخالف بهره بردن از چنین فوتبالی بود و آن را مناسب استعداد ایران ندانست؛ آن وقت بحث این خواهد بود که واقعا چه نوع فوتبالی در جایی مثل جام جهانی برای تیمی مثل ایران مناسب است؟ که این خود بحث مفصلیست. اما کمینهاش این که کیروش در یک سال گذشته تلاش کرده فرمهای بالاتری را هم پیاده کند که کم و بیش مقابل آسیاییها دیدهایم. پس شاید باید به قول بلیچ «صبور باشیم.» اما غیر از دوست نداشتن، چه طور میتوان این تفکر حاکم بر تیم را ندید، گیگز و بلیچ و نویل و فرگوسن و اتوئو و دهها مورد صحبت دیگر را در ستایش نگاه و توانایی فنی کارلوس کیروش ندید، و گفت «فوتبال بازی نکردیم»؟
شانسی بردیم
بله با شانس بردیم. این فرم از فوتبال هم مثل هر حالت دیگری در نهایت برای پیروزی نیاز به شانس دارد. سلاطین این فرم، ایتالیاییها، هر دوره قهرمان دنیا شدند؟ ژوگوبونیتوی برزیلی یا تیکیتاکای امروزی، همیشه برندهاند؟ نه. اما وقتی ایدهای داشته باشید، وقتی طرحی بزرگ در نمایی کلی داشته باشید، فرقی نمیکند کدام مدل فوتبال باشد، همین که بر اساس آن طرح عمل کنید، جزئیات سرانجام جایی به نفع شما رقم خواهد خورد؛ شانس گاهی به ضرر دفاع و ضد حمله شما میشود و نه پنالتی روی اشکان را میگیرند و نه یکی از آن دو سه تا توپ از دست رومرو رد میشود و نه حتی تک به تک سردار گل میشود، یک جا هم به نفع شما میشود و توپی که سردار تقدیم مهاجم حریف کرده گل نمیشود و در عوض مدافع حریف زحمت توپی که تا دم دروازه بردید را میکشد. امروز ایسلند هم با روح فوتبالی مشابه ایران، آرژانتین را متوقف کرد. یکی از بازیکنان ایسلند پس از بازی در پاسخ این که چه طور این کار را کردید و اینقدر مسلّط بودید گفت: «ما مردم آرامی هستیم.» شاید باید آرام باشیم و صبور.
دیدی امید و وحید بهترینها بودند؟ لیگ خوب ایران
بلافاصله بعد از پیروزی برابر مراکش بسیاری این تعبیر را مطرح کردند: «بازیکنان داخلی بهتر بودند و لژیونرها بدتر؛ پس کیروش درباره لیگ ایران دید درستی ندارد یا از سر دشمنی بازیکنان لیگ ایران را از سطح جام جهانی عقب دانسته.» توصیف «بهترین» بودن یا «خوب» و «بد» بودن چندان روشن نیست و گمراهکننده است. فنّیتر که صحبت کنیم وحید امیری و امید ابراهیمی جز سه نفر برتر تیم از نظر دوندگی بودند. اما اولا نفر دوم این فهرست کریم انصافریفرد است و در ثانی فاصله بقیه با این نفرها چه قدر است؟ بر اساس شکل بازی تیم که در پاسخ قبلی مفصّل توضیحش آمد، تمام بازیکنان ایران از جان مایه گذاشتند و به ویژه بر اساس نوع بازی حریف، اصلا طبیعی بود که بازیکن پست امید ابراهیمی و وحید امیری بیشترین میزان دوندگی را داشته باشند. این که لژیونرها «ضعیفتر» بودند بیشتر به شوخی میماند.
و اما دغدغه کارلوس کیروش برای زودتر در اختیار داشتن بازیکنان و سطح لیگ ایران. باز اگر از موهومات و شاخ و برگها عبور کنیم و اصل حرفهای کیروش را مرور کنیم، او از بسته جام جهانی حرف میزد. کارلوس کیروش تماما به سه بازی دشوار اشاره میکرد و در نهایت انتخاب نهایی او که با خط زدن جلال حسینی جنجالی شد به شدت یادآور بسته سه بازی چهار سال پیش بود؛ جایی که حسینی نمایشی دلاورانه برابر آرژانتین داشت، و چهار روز بعد مقابل بوسنی به آن شکل اشتباه کرد. پس مساله دوندگی قهرمانانه دیروز امید ابراهیمی و وحید امیری نیست؛ مساله این است که آیا آنها توان ارائه این نمایش را چهار روز دیگر هم دارند؟ امیدورایم که بله، ولی احتمالا نه؛ و کیروش مجبور به استفاده از مهرههای متفاوتی در دو بازی پیش رو خواهد بود. البته خوشبختانه امسال تیمی جوانتر با مهرههای همسطح و یکدستتر داریم و در نتیجه خوشبینیم به این تغییر مهرهها و امیدوار به این که آن دو هفته تاخیر در بدنسازی بازیکنان داخلی گریبانگیر روز آخرمان نشود.
نظر کاربران
راست میگن دیگه.الان شجاعی و ازمون چ کاره درستی انجام داد؟جام جهانی جای مسخره بازی نیست.تیم ما باید از تک فرصتاش استفاده کنه
نویسنده فقط یکطرفه جانبداری کیروش رو کرده همه بحثهایی که کردید یک طرف بحث آمادگی بازیکنان ایگ داخلی یکطرف توضیحات شما توجیه بود
دونده ترین و آماده ترین بازیکنامون از لیگ داخلی بودن ، غیر از آمار بازی هر بیننده ای هم اینو فهنید
کیروش هم از لحاظ فنی مربی بزرگی هست و احتیاج به مگسهای دور قاپچین ندارد
اینا با برنامه آماده سازی کی روش آنقدر پیشرفت کرده اند وگرنه چرا باشگاههای ما چهل ساله توی آسیا هیچ غلطی نمیکنن!؟