جام جهـانی چیه؟ کِـی هست؟
خیالشان هم نیست؛ نه تبی و نه تابی. سرشان در لاک خودشان فرو رفته.
خیالشان هم نیست؛ نه تبی و نه تابی. سرشان در لاک خودشان فرو رفته. لاکپشت نیستند، اما کاری به بازیهای فوتبال جامجهانی ندارند؛ آنقدر که آدم حسرتش را میخورد. خونسردی برای من یکی که یعنی «حسرت». بچه که بودم آلبومی از دروازهبانان داشتم. آلبوم، هدیه سالهای مدرسه بود؛ پر از چیلاورت و الیور کان و دیوید سیمون و پیتر اشمایکل. گفتم اشمایکل؛ او قهرمان کودکی من بود. اشمایکل، من را سمت دانمارک و فرهنگ مردمش کشاند. اشمایکل من را منچستریونایتدی کرد؛ آنقدر که مشکل بینایی پل اسکولز اعصابم را به هم میریخت.بعدتر فوتبال از چشمم افتاد؛ نه خبری از آلبوم بود و نه از هیجان؛ باشگاهی و ملیاش هم فرقی نداشت؛ ایرانی و خارجیاش هم همینطور. کلا فلانمم نبود. تمام دوستان دانشکده کلاسها را برای رویت فلان بازی مهم ترک میکردند. تنها ساز مخالفشان برای تعطیلی کلاس من بودم. راستش اصلا جایی نداشتم که بروم. آن وقتها نه عاشق بودم، نه خانوادهام در تهران زندگی میکردند. دانشگاه برایم پناه شده بود!خیلیاوقات بهخاطر بیذوقیام نسبت به فوتبال و حاشیههایش ملامت میشدم: «مگه میشه نود نبینی؟»، «تو اینجوری میخوای بگی متفاوتی اما توی خلوتت همه بازیارو نگا میکنی».گذشت و گذشت تا گذرم به انزلی افتاد. گرفتار آدمها و خیابانهایش شدم. با آنها زندگی کردم. آنقدر در چایخانههایش چای و املت خوردم که شیفته ملوان و سیروس قایقران شدم. حق داشتم! هر کس یک هفته در انزلی بماند، عاشق ملوان میشود. بازی قوهای سپید را از شبکه باران پیگیری میکردم و برای بُرد انزلیچیها آرزو. انگار، همه ما، روزی، جایی، باید به فوتبال دل میبستیم.حالا میبینم فوتبال دوست نداشتن و فوتبالی نبودن، مختص من یکی نیست. حلیه و مریم و آرین و نازنین و مهدی و افسانه هم علاقهای به اتفاقهای مستطیل سبز ندارند:
آرین، ١٨ساله، دانشآموز:
جامجهانی یک نمایش بورژوایی است
بازیهای ایران چه ساعت و روزیه؟
نمیدونم.
رقیبهای ایران رو میشناسی؟
نمیدونم. برام مهم نیس.
زمان برگزاری بازیهای ایران چی کار میکنی؟
نمیدونم. شاید سفر باشم.
آرین در رشته انسانی و در مقطع پیش دانشگاهی تحصیل میکند. آدم فوتبالیای نیست. آخرین بازیای که دیده، ایران و آرژانتین بوده: «حقیقتا نظر خاصی درمورد جامجهانی ندارم. عین این میمونه که دارن از یه فیلم هالیوودی سرگرمکننده رونمایی میکنن. هیچ اهمیتی نداره، شایددرصد کمی بازیهای ایران برام اهمیت داشته باشه. اگه بیکار باشم به اجبار نگاه میکنم.» او اصلا خبرهای جامجهانی را پیگیری نمیکند و میگوید هیچ وقتی برای تماشای بازیها نمیگذارد: «این همه هیجان فقط برام تداعیکننده حماقت جمعیه. جامجهانی چیزی فراتر از یک نمایش بورژوایی نیست. رسالت فوتبال یا ورزش، تندرستی و نشاطه؛ ولی چیزی که ما بهعنوان فوتبال میشناسیم، رقابت بر سر سرمایه است.»
مهدی، ٢٥ساله، کارشناس ارشد معماری:
جامی که توش «روزبه پوگبا» باشه رو نباید دید
بازیهای ایران چه ساعت و روزیه؟
نمیدونم.
رقیبهای ایرانرو میشناسی؟
مراکش، پرتغال و اسپانیا.
زمان برگزاری بازیهای ایران چی کار میکنی؟
شاید دفتر کارم باشم.
مهدی ناظر پروژه راهآهن همدان- سنندج و فوتبالی است. او مدتی به دلیل کارش در اهواز زندگی میکرده: «خوزستانیا به شدت فوتبالیاند. برای همین منم فوتبال میدیدم و برام حساس شده بود.» مدل عدم اشتیاق مهدی برای آغاز بازیهای جامجهانی کمی متفاوت است. او پرسپولیسیِ دوآتیشه است و برای همین، دلِ خوشی از ترکیب تیمملی ندارد: «شروع جامجهانی برام ارزشی نداره. چون این مربیِ تیمملی از روی عقده سیدجلالرو نبرده؛ آقای گل ایرانو نبرده. ته تهش شاید فینالرو ببینم. اصلا جام جهانیای که توش روزبه پوگبا باشه رو نباید دید.»
مریم، ٢٦ساله:
نظری درباره شروع بازیها ندارم
بازیهای ایران چه ساعت و روزیه؟
نمیدونم.
رقیبهای ایرانرو میشناسی؟
آره.
زمان برگزاری بازیهای ایران چی کار میکنی؟
نمیدونم کجام، ولی هرجا باشم قطعا به فوتبال و بازیها هیچ ربطی نداره.
مریم تا به حال حتی یکبار هم بازی فوتبال را از ابتدا تا انتها ندیده، شاید تنها چند ثانیه به بازی نگاه کرده باشد، برای همین هیچ فوتبالی را به خاطر ندارد. او مجموعا ١٠ بازیکن ایرانی و چهار بازیکن خارجی را میشناسد: «اسم این آدمارو توی اخبار ورزشی شنیدم.» آغاز بازیهای جامجهانی هیچ اهمیتی برای او ندارد: «اصلا وقت نمیذارم که ببینم. واقعا نظری درباره شروع بازیها ندارم. فوتبال نهتنها برام جذاب نیست، بیمعنی هم هس.» مریم میگوید با بازی فوتبال و همینطور فوتبالیستها نمیتواند ارتباط برقرار کند: «همیشه از فوتبال صحنه خشونت و دعوا و بیادبی توی ذهنم هست؛ هم از بازیکنا و هم از طرفدارا.»
حلیه، کارشناس ارشد مطالعات رسانه:
حالا این همه تبوتاب را کمتر درک میکنم
بازیهای ایران چه ساعت و روزیه؟
نمیدونم.
رقیبهای ایرانرو میشناسی؟
میدونم کیا هستن، اما نمیشناسمشون.
زمان برگزاری بازیهای ایران چی کار میکنی؟
احتمالا توی جمع خانواده یا دوستام باشم، حتی اگه برام جالب نباشه، چون یه عده دور هم جمع شدن بهشون اضافه میشم.
حلیه فوتبالی نیست. یادش نمیآید آخرینبار چه بازیای را دیده: «ممکنه گذری دیده باشم. مثلا فوتبال تیمهای باشگاهی ایران با باشگاهای آسیا. اونم درحد چند دقیقه آخر.» او در نوجوانی اما عشق فوتبال بوده: «بولونیا و لاتزیو رو ١١شب هم که نشون میداد میدیدم. حالا همه اون بازیکنا بازنشسته شدن.» اسم بازیکنان ایرانیای که در ذهن حلیه مانده، آنهاییاند که حاشیه غیرفوتبالی داشتهاند. مثلا مهدی طارمی: «اگه کسیرو بشناسم به خاطر شاخ اینستا بودنشه، نه فوتبالش.»جام جهانی یعنی روشن بودن مداوم تلویزیون و صدای پرهیجان گزارشگر. اینها دقیقا همان چیزهایی است که روی مخ حلیه میرود: «سروصدای آدما برام خوشحالکننده نیست. بعید میدونم بشینم بازیارو ببینم. شاید چیزی که برام جالب باشه، تکنولوژیای جدیدیه که داره استفاده میشه؛ مثلا حذف کمکداورها. واقعیتش، این همه تبوتابرو الان کمتر درک میکنم.»حلیه میگوید ماجرای فوتبال با بحث ملیت گره خورده، اما وقتی او بحثهای ملی را از آن کنار میگذارد، دیگر متوجه هیجانش نمیشود: «کنار فوتبال اما دریچه شناخت برام ایجاد شده. مثلا اون وقتا که فوتبال میدیدم، به نظرم منچسترسیتی بود که چندتا بازیکن نژادپرست داشت. همین باعث شد که توی نوجوونی با مفهوم نژادپرستی آشنا بشم.» برای حلیه مهم نیست که چه کسی قهرمان جامجهانی میشود: «این مسأله بهطور مستقیم و حتی غیرمستقیم تأثیری روی زندگیمون نداره. برای من فوتبال مجرای جذابیت و اهمیت نیس. فوتبال در روزمرهام تأثیری نمیگذاره، یعنی دغدغههایی که من دارم اونجا معنی پیدا نمیکنه.»
افسانه، گرافیست:
جامجهانی چه دردی از مردم دوا میکنه؟
بازیهای ایران چه ساعت و روزیه؟
نمیدونم.
رقیبهای ایران رو میشناسی؟
رقيبارو نميشناسم جز اسپانیا.
زمان برگزاری بازیهای ایران چی کار میکنی؟
اگه بتونم با دوستام جمع ميشيم و بازي اسپانيارو میبینم. اگه نه يا تئاترم يا گالري يا سينما يا درحال تمرين موسيقي يا باشگاهم يا خوابم.
افسانه ليسانس هنر دارد و گرافیست است: «فوتبالی نيستم. هميشه هم طرفدار تيم برنده بودم و توی هر چيزي نتيجه برام مهمه فقط. توي فوتبالم فقط نتيجه مهمه. هر تيمي از هر كشوري باشه. فوتبال نميبينم. گاهی فقط بهدلیل لذّت دورهم بودن با دوستام.» او بازیهای اسپانیا را به دلیل علاقه به زبان این کشور دنبال میکند. حتی گاهی از زبان گزارشگر اسپانیایی فوتبال میبیند. افسانه میگوید: «هيچ نظري درباره شروع شدن يا نشدن جامجهانی ندارم. چون ذهنمشغوليهاي مهمتري واسه مردم و كشورم ميبينم. هرچند معتقدم پيشرفت توی هر قسمتي بيتاثير نیست. اولا که ایران نميبره. اگرم ببره دردي از مردم عادي كشور كه حتي آرزوي ثبتنام تابستوني توی يه زمين چمن معمولي در اطراف تهران دارن رو دوا نميكنه.»
نازنین، ٢٦ساله، کارشناس تولید محتوا:
زنها در جامجهانی نقشی ندارند
بازیهای ایران چه ساعت و روزیه؟
نمیدونم.
رقیبهای ایرانرو میشناسی؟
اگه اشتباه نکنم مراکش، پرتغال و اسپانیا.
زمان برگزاری بازیهای ایران چی کار میکنی؟
هیچ ایدهای درباره ساعت برگزاری بازیا ندارم و در مورد اختلاف ساعتمون با روسیه هم سرچ نکردم. اگه بازیا تا ۵ و ۶ باشه، که خب سرکارم و اونقدر برام جذاب نیست که بخوام زودتر بیام خونه بازیارو ببینم. اگه هم شب باشه که مثل وقتای دیگه مشغول کارای خودمم. نیمهشب هم که حتما خواب رو ترجیح میدم.
نازنین کارشناس تولید محتوا است. آخرین باری که فوتبال دیده، احتمالا به یکی از دربیهای تهران بر میگردد. فوتبالیستها را نمیشناسد. آنهایی هم که در ذهنش مانده به خاطر تکرار از طرف دوستانش بوده و نوجوانیاش که در یک بازه کوتاه فوتبال نگاه میکرده: «جامجهانی کلا ایونت جذابیه. از این جهت که یه رقابت بزرگ جهانیه و از همه جای دنیا جمع میشن که بازیارو دنبال کنن و این حرفا. اما برای شخص من اهمیت چندانی نداره. به چند دلیل: یک اینکه کلا فوتبالی نیستم. دو اینکه ایران هیچ وقت شانس زیادی برای صعود نداشته و همیشه همون اولا حذف شدیم و عملا از نظر من شرکت کردنمون بیمعنیه، البته از نظر منی که نه فوتبالیام و نه اطلاعات درست درمونی راجع بهش دارم بیمعنیه. و سوم هم اینکه تا الان این موقعیت رو نداشتم بازیارو از نزدیک ببینم، از تلویزیون تماشاکردن هم برای من که کلا بیمیلم به این ماجرا، خیلی جذاب نیست.»
نازنین میگوید: «جامجهانی هرچند که تعداد قابلتوجهی دنبالکننده خانم داره، اما عملا زنها توش نقشی ندارن، که اینم از جذابیتش برام کم میکنه. اگر یه ایونت هنری یا ادبی به این وسعت برگزار میشد، حتما برام جذابتر بود و دنبال میکردم.»
نظر کاربران
ایتا همون خر خونان خودمونن
چه آدم های احمقی بودن اینا
بنظر خودشون خیلی حالیشون میشه درحالیکه خالی از هر نشاط و تحرکی هستن و چیزی از شور و نشاط و احساس در وجودشون نیس
مزخرف های چندش
اینا مشکل روانی دارند و الا فوتبال آنهم وقتی پای ایران وسط است مگه میشه در برابرش بی تفاوت بود قلب ما که برای ایران و پیروزی میتپد