برای اشکهای کریم؛ همین یک شب فقط ...
بغض ناگهان گلویش را فشرد. انگار حرفی روی دلش سنگینی میکرد. باید میگفت. باید میگفت تا همه بدانیم آنها هم بخش جدایی ناپذیر مایند.
آی اسپورت: بغض ناگهان گلویش را فشرد. انگار حرفی روی دلش سنگینی میکرد. باید میگفت. باید میگفت تا همه بدانیم آنها هم بخش جدایی ناپذیر مایند. شاید شب موفقی نداشت اما در شب پیروزی تیم مثل یک سرباز همه آنچه فرمانده خواسته بود را انجام داده بود. اول وینگر چپ، بعد هافبک کاذب کمی بعدتر هافبک دفاعی . بیش از ۱۰ کیلومتر دوندگی و تلاش او را بخش مهمی از این برد کرده بود. در آن لحظات شاد که مردم در تهران و دیگر شهرها روی هوا بودند باید برایشان میگفت:«خوشحالم که اگر برای حتی یک شب کاری کردیم که فراموش کنند همه سختیهایی که از داخل یا خارج به مردمم روا میشود. سعی کردیم برای خودشان باشند و شادی کنند.»
همه اینها را کریم انصاری فرد گفته بود اما بی تردید این حرف تک تک شان بود. آنها که به قول کیروش:«شاید ستاره نداشتیم اما یک تیم بودیم. ما در سایه تیم بودن و تلاش برنده شدیم.» تک تک شان قول داده بودند که اگر پیروز هم نشدند، حس افتخار و غرور را هدیهمان میکنند. کاری که عملیاش کردند. کم در این مدت سختی نکشیدند اما سختی بخشی از مسیر رسیدن است به موفقیت. پا به پای مردم تحریم شدند. درست مثل مردمی که کریم از آنها سخن میگوید افتاده بودند میان دعواهای حیدری_نعمتی و زیر فشار و تهمتهای داخلی، در کنار تحریمهای سیاسی بیرونی ، کار را به سختی پیش بردند اما چون هدفشان نشاندن لبخند روی دل یک ملت بود، ضربان مشترک داشتند و اینگونه دل ۸۰ میلیون نفر شاد شد.
کیروش وقتی در پایان این جشن در جمع خبرنگاران از تحریمهای ظالمانه گفت که بر تیم ملی هم سایه انداخته، پیروزی را به همه مردم تقدیم کرد. او میدانست در ایران چه خبر است. درست مثل همه شاگردانش. آنها که قول داده بودند تا پای جان بجنگند. به یاد بیاوریم جنگ گلادیاتوری امید ابراهیمی را. رشادت بیرانوند و بازی ستودنی روزبه چشمی را. چقدر تکل زدند. چقدر جنگیدند و توپ گرفتند. همه این خستگی بی شک ارزش آن رقص شادمانه توی رختکن و آن ترانه:« ما بچههای ایرانیم...» گوچی با سایر بازیکنان را داشت. آن رقصهای شادمانه ایرانیهای حاضر در استادیوم سنت پطرزبورگ ، آن کری خوانیهای ایرانیها در سراسر روسیه و آن جشن عمومی در سراسر ایران. بچهها برای این ملت پای عهدشان ماندند نه برای آن سیاستمدارانی که ریاکارانه بعد برد تازه سر رسیدند. نه آنهایی که خود بخشی از تحریم کنندگان تیم ملی بودند و نه برای مسئولانی از اداره کنندگان فوتبال که با هر فشار و تهدیدی پشت تیم ملی را خالی کردند.
آنها جنگیدند، مسئولانه جنگیدند برای شادی دل مردم چون مربی شان باور داشت تنها برد است که میتواند برای ۸۰ میلیون نفر حتی برای یک شب داروی شفابخش باشد. آنها حتی برای همین یک شب هم که شده پای عهدشان ایستادند وباز هم قولشان این است که باعث شرمساری مردمشان نباشند. این خود بالاترین تعهد است برای مردمی که دارند سخت زندگی میکنند و سخت نان برای خوردن بدست میآورند و مسئولانشان انگار حال خوبشان در دعوا با هم است تا تعهد به جنگیدن در مسیر حل مشکلات این ضربان مشترک ۸۰ میلیونی. آری بغض کریم برای مردمش میارزد به همه این عکسهای شادی گل عامه پسندانه سیاستمداران و پیامهای تبریک «ما سه تا را با هم کجا میبریدشان!»
نظر کاربران
یادمون نره چقد چشمی را کوبیدیم
خدایی اگه دیروز یه گل خورده بودیم هم این حرفا را میزدیم
اگه بخواهی در ایران کاری کنی وموفق باشی باید مثل سنگ باشی بی احساس ومحکم وکور وکر
این تعریف وتمجیدها هم به درد خودتون میخوره فقط امیدوارم بعد از بازی های دور مقدماتی هم نظرتون همین باشه هرچند مردم ایران حزب بادند
از امروز این برد هزار تا صاحب پیدا میکنه! کمکم سر و کلشون از توی سوراخ موشهاشون پیدا میشه!