پلن A تیم ملی؛ رستگاری با انفجارها
جام جهانی در چند قدمی فوتبال ایران است. کمکم هیجان جام به مردم منتقل شده و حالا بوی تیم ملی را حس میکنند؛ حتی آنهایی که تا چند روز پیش از بیاهمیت بودن جام جهانی میگفتند.
آیاسپورت: جام جهانی در چند قدمی فوتبال ایران است. کمکم هیجان جام به مردم منتقل شده و حالا بوی تیم ملی را حس میکنند؛ حتی آنهایی که تا چند روز پیش از بیاهمیت بودن جام جهانی میگفتند. شاید مهمترین سوال این روزها این باشد که تیم ملی در جام جهانی چگونه بازی میکند؟ و البته سوال دیگر در مورد ترکیب است که هنوز کسی چیزی از آن نمیداند. حالا وقت خوبی است که با هم وارد دنیای فنی تیم ملی و مربیاش شویم. بیایید با هم وارد یک داستان جذاب شویم. اسمش را بگذاریم « معجزه انفجارها » و به خواندنش سلام کنیم.
امروز سرنوشت کیروش مشخص میشود. پرتغال باید با اسپانیا بازی کند. مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی ۲۰۱۰ در آفریقای جنوبی، منتظر یک بازی جذاب است. آراگونز میراثش را به دلبوسکه داده و رفته. کیروش هم دل از فرگوسن کنده و روی نیمکت پرتغال نشسته. تیم کیروش در ۳ بازی گروهی هیچ گلی دریافت نکرده، اما اسپانیا اصلا شبیه تیمهای دیگر نیست. چه بازی جذابی میشود این بازی. یا مُهر سنتی بودن روی پیشانی دلبوسکه میخورد و از اسپانیا اخراج میشود، یا مُهر دستیار موفق و سرمربی ناموفق روی پیشانی کارلوس مینشیند. بازی آغاز شده، اسپانیا مهرههای بهتری دارد و توپ و میدان را دست گرفته. تیم کیروش مطابق انتظار عقب رفته است و دارد فضاها را کنترل میکند. یک نکته در مورد پرتغال جذاب به نظر میرسد. تصویر پایین از بازی را میشود چند دقیقه تحلیل کرد. خوب به تصویر نگاه کنید.
بازیکنهای اسپانیا از نظر تاکتیکی دچار مشکل شدهاند. پرتغال با ۱-۴-۱-۴ همه فضاها را بسته است. اینیستا در فضاهای خالیِ در عرض تک هافبک دفاعی (Halfe Spaces) حرکت میکند و منتظر رسیدن توپ است. چه فضای خوبی برای اسپانیا و چه قدر خطرناک برای پرتغال. اگر توپ به اینیستا برسد چه اتفاقی میافتد؟ به نظر میرسد بازیکنهای پرتغال میدانند چه اتفاقی میافتد. اگر اینیستا صاحب توپ شود، درهای دفاع به روی او باز میشود. مهاجم اسپانیا میتواند صاحب موقعیت تک به تک شود. در کنار این، اگر دفاع پرتغال برای بستن درها جمع شود و عرض دفاعی را کم کند، دفاع راست اسپانیا میتواند توپ را از اینیستا بگیرد و به سمت جلو حرکت کند. اینیستا هم میتواند دنبال بهترین فضا در حوالی محوطه جریمه برای دریافت دوباره توپ بگردد. حالا توپ در اختیار پیکه است. خودتان را جای پیکه فرض کنید. این ریسک را میکنید که به اینیستا پاس بدهید؟ بازیکن پرتغال دقیقا در زاویهای ایستاده که روی خط پاس پیکه است. پس حالا پیکه سه راه دیگر دارد. انتقال توپ به سمت راست، که حتی این گزینه هم احتمال قطع پاس دارد و راه دوم و سوم که پاس به دفاع وسط یا هافبک دفاعی است. همانطور که روی تصویر مشخص شده، گزینه دوم میتواند یک تله باشد. هافبک پرتغال آماده استارت زدن روی پای ژاوی است. اگر اسپانیا توپ را اینجا از دست بدهد چه؟ آنموقع باید منتظر یک فاجعه باشند. بازیکنهای پرتغال با استارتهای انفجاری به سمت دروازه اسپانیا یورش خواهند برد. خط دفاع اسپانیا سازمان درستی ندارد و ابتکار عمل در دست بازیکنهای پرتغال خواهد بود. حمله سریع (Fast Break) در فوتبال به همین سادگی میتواند کُشنده باشد. به طور مثال بهتر است چند صحنه دیگر از همین بازی را ببینیم.
در تصویر میبینید که در یکی از همین حملههای سریع، بازیکنهای فعالِ موثر پرتغال ۵ نفر است و فقط ۴ بازیکن اسپانیا میتوانند در روند حمله آنها تاثیر گذار باشند. خط دفاع اسپانیا سازمانش را از دست داده و هر لحظه ممکن است پرتغال به گل برسد. یا برای مثال در تصویر پاییین میتوانید ببینید که به محض فهم احتمال تصاحب توپ در یک درگیری وسط زمین، هافبک پرتغال (رائول میرلس) حرکت انفجاریاش را آغاز میکند.
در ادامه، همین حرکت به موقعیت تبدیل میشود. هر دو تیم دو تکه میشوند. تقریبا نیمی از پرتغال حمله میکند و نیمی از اسپانیا دفاع میکند. بازیکنهای دیگر اسپانیا اسیر سرعت بازی شدهاند و پرتغالیهای دیگر برای حفظ قدرت دفاعی در حمله شرکت نمیکنند.
به بازی پرتغال برابر ساحل عاج هم نگاه کنید. همین استراتژی آنجا هم به کار گرفته شده. اما انگار شدت حرکتها بیشتر شده. نگاه کنید که ۵ بازیکن پرتغال با چه شدتی استارت انفجاری خود را آغاز میکنند.
حالا برای فهم موضوع بهتر است کمی بیشتر به آن فکر کنیم. بازیکنهای پرتغال در طول بازی چند بار میتوانند چنین کاری انجام دهند؟ اگر در این حملههای سریع موفق نشوند چه اتفاقی رخ میدهد؟ مشخص است که تیمی که با طول کم دفاع میکرده، حالا در طول زمین کشیده میشود و فضاهای زیادی به حریف میدهد. اما چه حریفی؟ اسپانیا یا مراکش؟ ساحل عاج یا فرانسه؟ پس این شکل از بازی و این استراتژی میتواند به نسبت تیم مقابل و ریسکپذیری مربی کار کند. برگردیم به داستان. بازی با جدال تاکتیکی دو مربی ادامه پیدا میکند. بالاخره داوید ویا دروازه اسپانیا را باز میکند. همه چیز تمام شد. اسپانیا یکی از سختترین بازیهای خودش در راه قهرمانی را با یک گل مشکوک به آفساید پشت سر گذاشت. حالا سرنوشت کیروش چه خواهد شد؟
امروز ۱۷ نوامبر ۲۰۱۰، بازی دوستانه اسپانیا و پرتغال در حال برگزاری است. دلبوسکه روی نیمکت اسپانیا هست، اما خبری از کیروش نیست. انگار روند بازی جور دیگری دارد پیش میرود. گویی زنجیری از پای بازیکنهای پرتغال باز کردهاند. تو با این تیم چه کرده بودی آقای کیروش؟ حالا نیستی، اما این حق را داریم که بدانیم چرا این تیم، با تیم شما زمین تا آسمان متفاوت است؟ پائولو بنتو تنها ۱۲ روز با این تیم بوده، او فقط ۱۲ روز تیم را تمرین داده. شما چه طور آقای بنتو؟ معجزه کردهاید؟ چه بازی عجیبی داریم میبینیم. صحنهها شبیه همان بازی چند ماه پیش است، اما تعدادشان بیشتر شده و اینبار پرتغال خطرناکتر به نظر میرسد. مثلا به این تصاویر نگاه کنید.
آرایش همان ۱-۴-۱-۴ است. اینیستا دوباره در Halfe Space در حال حرکت و منتظر رسیدن توپ است. دوباره مثل تصویری که در ابتدای آنالیز دیدید، هافبک همان سمت با زاویه نسبتا مناسب بین توپ و فضای مورد نظر اینیستا قرار دارد. باز هم مثل همان صحنه، پاس دادن به اینیستا ریسک است. اما حالا بوسکتس ریسک میکند و توپ توسط هافبک پرتغال قطع میشود. دوباره انفجار شکل میگیرد. بازیکنهای پرتغال با استارت سریع به سمت دروازه اسپانیا یورش میبرند. به صحنه پایین نگاه کنید.
فقط چند ثانیه بعد، همه چیز مهیای زدن گل پرتغال میشود. تلهها و انفجارها دارند به بهترین شکل اتفاق میافتند. این معنی دیگری جز شکست اسپانیا ندارد. در ادامه به یک صحنه دیگر وسط زمین دقت کنید. درست شبیه به صحنههایی در بازی چند ماه قبل. گرفتن توپ در وسط زمین و یک انفجار دیگر.
شدت انفجارها به قدری است که اسپانیا توان مقابله با آنها را ندارد. صحنههایی مثل تصویر پایین، بارها در طول بازی اتفاق میافتد و اسپانیا را از پا در میآورد.
اما ادامه داستان. هوگو آلمیدا تیر آخر را شلیک کرد. دلبوسکه هاج و واج به نیمکتش نگاه میکرد. چه حس و حالی دارد ورزشگاه. حالا پرتغال بدجوری انتقام شکستش در جام جهانی را گرفته. روبهروی نام پرتغال عدد ۴ ثبت شده و اسپانیا نتوانسته به گل برسد. شما فکر میکنید بنتو در ۱۲ روز معجزه کرد؟ این تیم، همان تیم کیروش بود؟ چه اتفاقی افتاده؟ چیزی که به نظر میرسد، پذیرش ریسک متفاوت توسط سرمربی در بازیها توانسته این اتفاق را رقم بزند.
چند سال بعد، کیروش برای بار دوم ایران را به جهانی رساند. این بار دومی است که او باید تیم ملی ایران را سازماندهی کند. او در سر چه دارد؟ فکر نمیکنید پروژه فنی او که در پرتغال تکمیل نشد، اینجا در حال تکمیل شدن است؟ نمیتوانیم بازی پرتغال برابر اسپانیا را چند بار ببینیم و فکر کنیم که ممکن است تیم ملی ما هم همین شکلی بازی کند؟ ممکن است مراکش و پرتغال و اسپانیا اسیر انفجارهای ما شوند؟ بازی با الجزایر برای رویاپردازی چه طور است؟ بیایید به چند صحنهاش نگاهی بیاندازیم.
آرایش تیم آشناست. همان ۱-۴-۱-۴ مورد علاقه کیروش در دفاع. بازیکن الجزایر ریسک میکند و پاس را به هافبک وسط زمین میدهد. حالا چه اتفاقی میافتد؟ در تصویر پایین میتوانید سرنوشت توپ را ببینید.
توپ را از الجزایریها گرفتیم و یک انفجار دیگر. ۵ یا ۶ بازیکن ما در برابر همین مقدار بازیکن از الجزایر. سایر بازیکنهای الجزایر مغلوب شدت انفجار و سرعت انتقال تیم ما شدهاند.
یا به چند دقیقه قبل از این صحنه نگاه کنید. مدافع الجزایر توپ را به هافبک تیم پاس میدهد. اما کریم انصاریفرد به سرعت وارد یک درگیری بر سر توپ میشود. توپ زخمی میشود، علیرضا جهانبخش سر میرسد و با یک پاس سریع، حمله سرعتی دیگری را تدارک میبیند.
چند ثانیه بعد و یک جدال ۳ برابر ۳. توپی که میتواند در صورت هماهنگی بهتر به راحتی تبدیل به گل شود.
معجزه انفجارها، معجزه حمله سریع، داستانی که میتواند ما را به رویاپردازی بکشاند. پلن A سرمربی، میتواند ما را در روسیه رستگار کند؟ حالا با جهانبخش، طارمی، آزمون و قدوس و امیری، میتوانیم امیدوار باشیم؟ حتما منتظر تیممان باشیم؛ همه چیز ممکن است.
ارسال نظر