دنیل ارزانی، جراح مغز نشد تا فوتبالیست شود

ورزش سه: دنیل ارزانی که اصلیتی ایرانی نیز دارد، در نهایت برای جام جهانی ۲۰۱۸ به تیم ملی استرالیا دعوت شد و حالا جوان ترین بازیکن جام نیز لقب گرفته است. اما داستان موفقیت او در فوتبال نیز در نوع خود جالب است که پدرش، جان، در حالی که به سختی می‌توانست جلوی خنده اش را بگیرد، آن را تعریف کرد.

روزی مدیر دبیرستانش از دنیل ارزانی سوال کرد که دوست دارد در آینده چه کاره شود، او گفت که دوست دارد پیراهن زرد و سبز استرالیا را به تن کند و همچنین جراح مغز شود.

توصیه مدیر مدرسه به دنیل چه بود؟ روی یکی از این ها تمرکز کن، برای هر دو تلاش نکن! دنیل فوتبال را انتخاب کرد و حالا فوتبال او را انتخاب کرده است. هافبک ۱۹ ساله جوان ترین بازیکنی است که تا به حال به تیم ملی استرالیا دعوت شده است. خانواده او به تازگی به آنتالیا سفر کرده اند، جایی که کمپ تیم ملی استرالیا برقرار است و در آنجا، صحبت‌های جالبی از سوی پدر و مادر دنیل مطرح شد.

مادر دنیل، سیما، در این رابطه گفت:" خانه ما همیشه خالی بود. هیچ تابلو یا آویزی روی دیوار نداشتم زیرا بن و دنیل و حتی جان، همیشه در خانه فوتبال بازی می‌کردند و من همیشه می‌گفتم خدای من، باز هم یک چیزی شکستید! دنیل تا به حال خیلی لیوان شکسته، خیلی بشقاب شکسته و برای من هزینه زیادی به بار آورده است."

جان و سیما، وقتی که دنیل 7 ساله بود، از ایران به استرالیا مهاجرت کردند. پیشتر ایران تلاش زیادی کرد که دنیل را برای تیم ملی جذب کند ولی در نهایت استرالیا برنده این رقابت شد. جان در این رابطه گفت:" خیلی خوشحالم که به استرالیا مهاجرت کرده ایم. من عاشق استرالیا هستم. من عاشق فرهنگ، محیط و گرمی مردم استرالیا هستم."

دنیل در 13 سالگی در انستیتو فوتبال استرالیا انتخاب شد. او در 16 سالگی برای تیم زیر 20 ساله‌های استرالیا در برزیل بازی می‌کرد. البته هیچ ضمانتی وجود ندارد که دنیل در جام جهانی روسیه به میدان برود ولی او در دیدار اخیر استرالیا مقابل جمهوری چک، در دقیقه 84 به زمین رفت. پس از اعلام فهرست نهایی، بازیکنان استرالیا برای اولین بار با تیمی که در روسیه حضور خواهد داشت تمرین کردند.

اولین جلسه تمرینی آنها در دمای حدود 30 درجه برگزار شد و صدای "ارزانی" گفتن سرمربی این تیم به وضوح در میان تمرینات شنیده می‌شد. دنیل مسیری طولانی پیش رو دارد، او تنها 19 ساله است و باید خیلی چیزها یاد بگیرد ولی انگار که سال‌هاست منتظر این لحظات بوده است.