ضدقهرمانِ برنده، قهرمانِ بازنده
این یادداشت در رثای لیورپول و قهرمانی از دست دادهاش نیست. توجیهی نیست بر اشتباهات مرگبار کاریوس که انجام یکی و نه حتی دو تا از آنها، برای غرق شدن یک تیم در فینال لیگ قهرمانان اروپا کافی است.
آی اسپورت: این یادداشت در رثای لیورپول و قهرمانی از دست دادهاش نیست. توجیهی نیست بر اشتباهات مرگبار کاریوس که انجام یکی و نه حتی دو تا از آنها، برای غرق شدن یک تیم در فینال لیگ قهرمانان اروپا کافی است. در ترسِ نوشتن از تبدیل یورگن کلوپ و لیورپول به کریستوف دائوم و بایرلورکوزن، تیم همیشه دوم تاریخ نیست. افسوس ندیدن «مسی مصر» در روسیه و جام جهانیاش هم نیست. نگران هر چیزی که باشیم، در سراشیبی تاریخ شسته میشود و اهمیتش را از دست میدهد جز یک چیز: مرگ فوتبال و مرگ اخلاقیات.
از و درباره ضدقهرمانها و قهرمانها زیاد گفته و نوشته شده است؛ اینکه حیات یکی به نفَس دیگری وابسته است و بدون هر کدام، روند قصه پیش نمیرود. بدون مایکل کورلئونه، پدرخوانده میمیرد؛ ژوکر نباشد، بتمن یک کاراکتر معمولی است و بدون گولدفینگر، جیمز باند دیگر جذابیتی به عنوان جاسوس ندارد. با این حال، همه این ضدقهرمانها را میتوان دوست داشت؛ میتوان به احترماشان هیجانزده وعصبانی شد، به وجد آمد و در دفاع از قهرمان از جا پرید. فوتبال هم ضد قهرمانهای خودش را همیشه داشته و "بدمَن"ها در برهههای مختلف تاریخ آن، حضور پررنگ داشتهاند؛ از آندونی گویگوچهآ، قصاب بیلبائو و تکل وحشتناکش روی مارادونا تا روی کین و فریادهای بعد از خطای عمدیاش روی آلف اینگه هالند (که مصدومیتهای دردناک و گاه طولانی مدت را رقم زدهاند) تا حرکت شیطنیتآمیز دیگو سیمئونه برابر دیوید بکام در جام جهانی ۹۸ و تغییر ریتم مسابقه بعد از اخراج شماره ۷ تیم ملی انگلیس. این قابها همواره در حافظه تاریخی فوتبال حک شده و هواداران از آنها به عنوان نقاط تاریک یاد میکنند. با این حال آنچه از مارادونا و بکام باقی میماند، دست خدا و ضربه آزاد استادانه برابر یونان است که انگلیس را در آخرین دقایق به جام جهانی ۲۰۰۲ فرستاد. بَدمنها، جزئی از تاریخ گذرای فوتبال هستند و جایشان در دل تاریخ زنده است؛ چه قصاب بیلبائو باشی چه در کتاب خاطراتت از عمد تکلی که زدی بنویسی و چه مانند آپاچیها «چاقو را میان دندانها» نگه داری و باعث اخراج بازیکن حریف شوی، در دل حافظه تاریخی فوتبال جای داری؛ حتی اگر محبوب نباشی.
با این حال تصاویری که از ضدقهرمانان خلق شدهاند، زیبایی فوتبال را از بین نبردهاند؛ هیچ وقت برای گرفتن نتیجه، تکرار مکررات نداشتهاند و همه چیزرا فدای جامها نکردهاند. شاید حرکت سرخیو راموس روی محمد صلاح از زاویه فوتبالی، حک شدن تصویر خشن دیگری در حافظه تاریخ باشد اما حرکت راموس چیزی بیش از یک خطا بود. قفل کردن دست صلاح و کشیدن او روی زمین به قصد در رفتن کتف سوپراستار مصری در قاموس هیچیک از تکلهای دنیا نمیگنجد؛ آنجا که راموس بالای سر صلاح با چشمان اشکبارش میایستد، به کمک داور لبخند میزند و امیدهای لیورپول را تباه میکند. اگر راموس قصد خطا داشت، دست صلاح را ول میکرد تا بزرگترین بازیکن حال حاضر خاورمیانه، جام جهانی ۲۰۱۸ را از دست ندهد. ولی راموس ثابت کرده که سمبل متحرک کلیشه "هدف، وسیله را توجیه میکند" است. ۲۴ بار اخراج و ایستادن در صدر بد اخلاقهای لالیگا، تکلهای وحشتناک روی پاهای مسی در "ال کلاسیکو"ها، تکل خطرناک روی داوید ویا در ال کلاسیکو سال ۲۰۱۰ و رفتن با استوک روی سینه الیزو، دفاع مالاگا در سال ۲۰۰۸، مشتی است نمونهای از خروارهای مدافع بداخلاق رئال مادرید.
چیزی که در دیدار شب گذشته در سایه مصدومیت صلاح و اشکهایش گم شد، ضربه آرنج راموس به کاریوس در شرایطی بود که مسابقه صفر-صفر دنبال میشد. مدافع اسپانیایی انگار با آمادهسازی قبلیِ ذهنی، مترصد فرصتی بود تا به نقاط قوت و ضعف تیم حریف ضربه بزند. اینکه لشگر تک نفره راموس در بر هم زدن تمرکز کاریوس نقشی داشت یا نه، موضوع بحث نیست؛ آنچه بیش از هر چیز خودش را نشان میدهد، مرگ اخلاق در شبی است که فوتبال میتوانست با جشنی با شکوه به استقبال جام جهانی برود. ریتم بازی لیورپول بعد از بیرون رفتن صلاح و اشتباه مرگبار کاریوس در صحنه گل اول، به زشتترین شکل ممکن کشته شد تا روند قهرمانی رئال مادرید هموار شود.
فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2018 همانند همه اتفاقات دیگر تاریخ، برنده را به یاد خواهد داشت. رئال، سیزدهمین قهرمانیاش را جشن گرفت و با 3 قهرمانی پی در پی اروپایی، ابهتش را بیشتر به رخ کشید ولی این قهرمانی برای آنهایی که با اعداد و ارقام زندگی نمیکنند، دود شدن سودای فوتبالِ ناب بود. قیچی برگردان بیل در سایه سیاهکاریهای راموس، آنقدرها که باید به چشم نیامد و ضدقهرمان با بازوبند کاپیتانی جامی را بالای سر برد که هیچ شباهتی به فینال فصل 2014-2013 نداشت.
5 سال پیش، راموس با ضربه سر دقیقه 90، زمینهساز قهرمانی "لوس بلانکوس" برابر اتلتیکو مادرید شد و قهرمان شب لقب گرفت. دیشب، راموس به ذلیلترین شکل ممکن ضدقهرمانِ قهرمان شد. اشکهای صلاح، از او یک قهرمان بازنده ساخت؛ قهرمانی که جام جهانی از استعدادش بیبهره خواهد بود. 5 خرداد 97، مرگ فوتبال اخلاقمدار بود؛ آنجایی که ضدقهرمانش نه شبیه ژوکر بود و شرارت دوستداشتنیاش، نه مایکل کورلئونه و کاریزمایش؛ راموس، قاتل فوتبالی بود که میتوانست به مثابه فینال استانبول 2005، در فریم خاطرات حک شود. هواداران واقعی فوتبال هیچوقت به احترام ضد قهرمان فینال کییف، نمیایستند حتی اگر او یکی از بهترین و پرافتخارترین مدافعان تاریخ باشد.
نظر کاربران
کثیف ترین ادم دنیا
چرت وپرت نگو..فقط رئال..محمد صلاح لنگ کفش کریس هم نمیشه
از دید جامعه شناسی مقاله ای که مهمترین واژه یک جامعه را به چالش کشیده است. اخلاق از وجدان و شرافت سرچشمه میگیرد، وقتی در فردی این خصوصیات وجود نداشته باشد، پسخور آن ترور شخصیت تا حذف فیزیکی صورت میگیرد. آنچه دیشب مشاهده کردیم نابودی اخلاق بود. اما مشکل آنست که سرمایه داری باعث بروز و شکلگیری ناهنجاریها در جامعه می شود. اما و اگرها زیاد است. اینکه رئال مادرید پشتوانه غیر قابل مقایسه با لیورپول دارد شکی وجود ندارد، اما اگر با همه ضعف های لیورپول، رونالدو در بازی نبود و محمد صلاح افتخار فوتبال جهان سوم در میدان بود، آیا رئال مادرید برنده میشود؟
این اراجیف چیه نوشتی فوتبال همینه اخه کی دست شما قلم داده
کثیف تر از راموس درفوتبال نداریم
رئال با کمک داور قهرمان شد
با اینکه خودم طرفدار رئالم ولی دیشب دوست داشتم لیورپول قهرمان بشه چون حقشون بود
راموس خیلی کار ناجوانمردانه ای کرد
فکر کنم طرفدار بارسلونا هستی این مزخرفات نوشتی وای اگه یه بازیکن بارسلونا میکرو میگفتن بازی فیزیکیه
من ن مادریدیم ن لیورپولیم ولی کثیف ترین ادمی ک تو فتبال توعمرم دیدم راموسه بوی از انسانیت نبرده اشغال ترین ادم روی زمینه
اخه تا چه حد سوزش ادمین خسته نشدی اینقدر چرت و پرت میگی والا به خدا مردم مصر و خود صلاح اینقدر عقده ای کینه ای نشدین که شما دایه مهربونتر از مادر شدی جمع کنین این بساط تون رو رئال به شایستگی قهرمان شد جام سیزدهم هم گرفت راموس هم جام بالای سرش برد تمام شد حالا تو بشین هی اراجیف بنویس قسم میخورم اگه مصر با ایران بازی داشت الان از مصدومیت صلاح خوشحال بودی جمع کن بساط تو نوووووووب
انگار بدجوری میسوزی عمو غصه نخور انشالاه غارسلونا هم یه روزی فینال اروپا رو میبینه.در ثانی شما وقتی سوارز اینو اونو گاز می گرفت اینطور دس به قلم میشدی تو الکلاسیکو چرا از اون خطایه نامردیه سوارزو و چشم پوشی داور ننوشتی. خجالت داره به خدا