سرودهای یکبار مصرف برای جام جهانی!
سالهاست كه حضور تيمهاي ملي مختلف در رقابتهاي جهاني همراه با يك سرود رسمي است تركيب موسيقي و ورزش علاوه بر آنكه به ورزشكاران انگيزه ميدهد، تماشاگران را نيز تهييج ميكند تا به تشويق خود ادامه دهند.
روزنامه قانون: سالهاست كه حضور تيمهاي ملي مختلف در رقابتهاي جهاني همراه با يك سرود رسمي است تركيب موسيقي و ورزش علاوه بر آنكه به ورزشكاران انگيزه ميدهد، تماشاگران را نيز تهييج ميكند تا به تشويق خود ادامه دهند. به عنوان مثال در رقابتهاي ليگ جهاني واليبال، حامد محضرنيا خواننده ترانه رسمي مليپوشان بود و ترانه منتشر شده از سوي او پيش و پس از بازيهاي واليباليستهاي كشورمان از صدا و سيما پخش ميشد. اين موضوع سالهاست در ورزش دنيا جريان دارد و در رقابتهاي مهمي مثل جامجهاني بيش از پيش مدنظر قرار ميگيرد. اين بار و در آستانه رقابتهاي جامجهاني روسيه نيز جلساتي برگزار شد و خوانندگان سرود رسمي تیمملي فوتبال كشورمان معرفي شدند. اجراي يك قطعه موسيقي در بين دو نيمه رقابتهاي فوتبال كه در ورزرشگاه اجرا ميشود، يكي از بخشهاي جذاب هر بازي فوتبال است هرچند كه گاه ترانههاي غيررسمي از سوي هواداران بيشتر مورد استقبال قرار ميگيرد اما انتخاب خواننده ای كه جذابيتي براي هواداران داشته باشد، به نظر دشوار ميرسد. در سالهاي اخير، ايران براي انتخاب ترانههاي رسمي همواره با مشكل مواجه بوده و هيچگاه ترانهاي كه به صورت رسمي منتشر شده مورد استقبال هواداران قرار نگرفته است. اين اتفاق در اروپا نيز رخ ميدهد اما گاه ترانههايي منتشر ميشود كه داراي مقبوليت همگاني است و به همین دليل ساخت سرودها و آهنگ های رسمی نه تنها براي جام جهانی بلکه براي تورنمنتهای مختلف فوتبالی مورد توجه قرارگرفته و شاید بتوان گفت ویترینیترین آنها، موزیک گوشنواز لیگ قهرمانان اروپاست. اما برگزاری جام جهانی به دلیل اینکه شامل کل دنیا میشود، حال و هوای خاصی با موسیقی به خود میگیرد؛ چنانكه بارها اتفاق افتاده آهنگ یا سرودي رسمی، تبدیل به نماد یک دوره از اين رقابتها شود.
سرآغاز يك سنت جذاب
در هفتمین دوره یعنی ۱۹۶۲ شیلی، برای اولینبار یک قطعه به زبان اسپانیایی به عنوان موزیک رسمی جام جهانی معرفی شد تا سرآغازی برای یک سنت هنری در دل فوتبال باشد. پس از آن تا سال ۱۹۹۰، در هر دوره کشور میزبان موسیقی دلخواه خودش را به دنیا معرفی کرد تا اینکه ایتالیاییها اثر ماندگاري را ثبت کردند و ميتوان گفت شاید هیچ کار هنری ديگري تا اين حد در فوتبال ماندگار نبوده است. موسيقي زیبای جامجهانی۱۹۹۰باعث شد نگاهها به موزیک رسمی اين رقابتها جدیتر شود تا جايي كه چهار سال بعد، ایالات متحده در میزبانی خود از غول محبوب موسیقی راک یعنی گروه «کوئین» استفاده کرد.
اقدام آمریکاییها باعث شد میزبانان برای ساخت آهنگ جامجهانی به خوانندههای معروف روی بیاورند. سال ۱۹۹۸ بود كه خواننده محبوب و مشهور موسیقی پاپ آن دوره، یعنی ریکی مارتین ترانهای را برای فرانسویها آماده کرد تا در آن سال تبدیل به زمزمه ای برای هر شخص فوتبالی و غیرفوتبالی در جهان شود. میتوان گفت ترانه «La Cupa De La Vida» یا «جام زندگی» تا کنون محبوب ترین ترانه جام جهانی بوده است.محبوبیت این ترانه در ایران هم زياد شد و ایرانیان بسياری در سال۱۹۹۸با خواننده آن آشنا شدند. اين مساله با اولین حضور كشورمان در جامجهانی پس از انقلاب مصادف و باعث شد مدیران فوتبالی و جامعه موسیقی ایران خيلي جدي به فکر ساخت سرود رسمی برای دورههای بعدی جامجهانی باشند. ايران رقابتهاي آن سال را با ترانهاي از عليرضا عصار پشت سر گذاشت. سال ۲۰۰۶، ایران برای دومین بار پس از انقلاب به جام جهانی راه پیدا کرد و ماجراهای عجیب و غریب آهنگ جام جهانی از این دوره برای ایرانیان آغاز شد! برای اولین موزیک رسمی ایران در جامجهانی نام خوانندههای زیادی مطرح شد. در ابتدا نام محمدرضا شجریان به عنوان اولین نفر و پس از او نام شهرام ناظری بر سر زبانها افتاد اما سبک کار این دو خواننده ایرانی با فوتبال جور در نمیآمد؛ به همین دليل خوانندههای پاپ یا تلفیقی مانند عليرضا عصار، امير تاجیک، عليرضا افتخاری، محمد اصفهانی و حتی قاسم افشار به عنوان گزینههای داخلی مطرح شدند. عدهای نیز نام چند خواننده مطرح لس آنجلسی را به میان آورند که با توجه به اینکه آهنگ رسمی را باید فدراسیون معرفی میکرد، استفاده از آن اشخاص عملی نبود. تصور فوتبالدوستان این بودكه شانس گروه آریان به دلیل نزدیک بودن سبک کارش به سلیقه مخاطبان، بیشتر خواهد بود اما فدراسیون وقت، در ابتدا امیر تاجیک را (که ترانه جامجهانی کشتی ۲۰۰۲ هم در کارنامه داشت) معرفی کرد؛ با اين حال عليرضاعصار كه مورد حمایت موسسه فرهنگی ورزشی ایران خودرو(اسپانسر فدراسیون در امور فرهنگی هنری و تبلیغاتی جام جهانی ۲۰۰۶) توسط محمد دادکان به عنوان خواننده رسمی سرود تیمملی معرفی و یک قطعه موسیقی با کیلومترها فاصله از حال و هواي فوتبال ارائه كرد. نکته جالب اینکه در ورای این کشوقوسها، یک خواننده و یک آهنگساز ایرانی که در آن زمان محبوبیت بالایی پیدا کرده بودند، ترانهای را با نام «بچههای ایرون» آماده کردند که به شدت مورد استقبال ایرانیان داخل و خارج از کشور قرار گرفت! در سال ۲۰۱۴، مسئولان هنری و فوتبالی کشور سعي كردند برای جلوگیری از تکرار آنچه در دوره قبلی رخ داد، حساب شدهتر عمل کنند. به همین دليل احسان خواجه امیری انتخاب شد تا هم سبکی که مورد تایید تصمیم گیرندگان بود، اجرا شود و هم خواننده ای که مقبولیت و محبوبیت تازهای بین موزیک دوستان ایرانی دارد این سرود را اجرا کند. البته مشخص بود که ترانه «دروازههای دنیا» جذابیتی برای فوتبالی ها نخواهد داشت؛ هرچند که این ترانه به دلایل سیاسی که متوجه شاعر آن بود، از تلویزیون پخش نشد و ترانه ای از برادران خسروی (سيروان و زانيار) جای آن را در صدا و سیما گرفت! به جز خواجه امیری، رضا یزدانی و فرزاد فرزین نیز دو ترانه مجزا را آماده کردند اما کار آن ها نه مورد تایید مدیران قرار گرفت و نه قابل درک برای مخاطبان فوتبال بود! در این دوره نيز مانند دورههاي پيشين تلاش آنچنانی از جانب خوانندگان و آهنگسازان ایرانی مقیم خارج از کشور دیده نشد تا مردم و مخاطبان به شنیدن ترانههای خارجی که توسط معروفترین خوانندگان جهان برای جام جهانی ۲۰۱۴ اجرا شد، اکتفا کنند. باز هم تبلیغات و هزینهها برای پرکردن رزومهها صرف شد بدون اینکه اثر بخشی و ماندگاری در بین مردم داشته باشد.
امسال چه خبر است؟
امسال دوباره تکاپوها برای ساخت ترانه رسمی ایران در جام جهانی آغاز شده است. در این دوره باز هم نام امیر تاجیک را مطرح كردند اما خیلی زود اين شايعه تکذیب شد. روز گذشته به صورت رسمي اعلام شد كه سه آهنگ براي مليپوشان كشورمان در جامجهاني آماده شده است و به زودي از آنها رونمايي ميشود. براساس اعلام بنياد رودكي، آهنگي از سالار عقيلي با آهنگسازي بابك زرين و يك آهنگ از عليرضا قرباني با آهنگسازي شهرداد روحاني آماده شده است؛ ترانه سوم نيز به زودي آماده خواهد شد اما خواننده آن هنوز اعلام نشده تا پس از پايان كار از آن رونمايي شود. نكته مهم اينكه، ترانهسراي قطعه سوم عبدالجبار كاكايي است. غلامحسين زمان آبادي، مشاور فرهنگي فدراسيون فوتبال در مورد سرود رسمي ايران در روسيه ۲۰۱۸ به «قانون» گفت: با بنياد رودكي تفاهمنامهاي امضا كرديم و قرار است برنامهريزيهاي لازم را آنها انجام دهند و يك هيات ۱۰۰نفره براي اجراي كنسرت موسيقي به مسكو بروند. اشكالي ندارد كه ما از فرصت جامجهاني استفاده كنيم و هنرمان را معرفي كنيم. اين كار قرار است در دو قسمت انجام شود. يك كار فاخر در شأن نام و هنر كشور ايران و يك كار پاپ كه بتوانيم آن را روي سكوها اجرا كنيم و مورد استقبال هواداران قرار بگيرد. تصميم گيرنده در انتخاب شعر، آهنگ، خواننده و موارد ديگر بنياد رودكي است كه ارتباط ما را با مركز موسيقي ايران و اركستر سمفوني ملي برقرار كرده است. ضمن اينكه علاوه بر سرود، هشت فرش جامجهاني را خواهيم داشت كه به موزه فيفا، موزه روسيه، موزه آستان قدس و كاپيتان تيمها اهدا خواهد شد». او در ادامه درباره ساير فعاليتهاي بخش فرهنگي فدراسيون گفت: «كليپ صلح را آماده خواهيم كرد. كليپ سرود ملي را نيز در قالب يك كار فوتبالي ارائه ميكنيم. اقلام فرهنگي مانند پرچم، مچ بند، سربند، شال، كاور، تي شرت و... را بين تماشاگران توزيع ميكنيم و به كمك ارگانهاي مختلف مانند وزارت ارشاد، وزارت كشور، سازمان گردشگري، صنايع دستي و... در حال برنامهريزي هستيم تا برنامههاي فرهنگي را براي هواداران تيمملي در قالب شبهاي ايراني در روسيه به اجرا بگذاريم. اتحاديه دانشجويان خارج از كشور در آنجا ما را ياري خواهند كرد. با همكاري شهرداري مسكو، مكانهايي پيش بيني شده و قرار است برنامه هايي را پيش از مسابقات در اطراف ورزشگاه محل مشابه تيم ملي به اجرا بگذاريم. نمايشگاه عكسهاي فوتبالي و همچنين نقاشي چهره بازيكان را خواهيم داشت. تمام دوستان در تلاش هستند تا با ايجاد فضاي مناسبي هواداران تيم ملي را در طول برگزاري مسابقات سرگرم كنيم».با توجه به اظهارات زمان آبادي، مي توان گفت متوليان فوتبال با تجربه اي كه از سه دوره قبل به دست آورده اند به اين نتيجه رسيده اند كه ترانه تيمملي را نزديك به سليقه سكونشينان آماده كنند؛ بايد اين را به فال نيك گرفت اما در مجموع با توجه به نامهاي مطرح شده براي اجراي اين ترانهها به نظر ميرسد اين آثار پس از جام جهاني به دست فراموشي سپرده شوند و مانند آهنگ جامجهاني ۱۹۹۰ براي فوتبالدوستان ايراني ماندگار نخواهند شد. شعر و آهنگي كه براي فوتبال در نظر گرفته ميشود، بايد در راستاي هيجانات هواداران باشد تا آن ها بتوانند با اجراي دسته جمعي و خواندن بخشهايي از ترانه ساخته شده، اين شور را به بازيكنان داخل زمين منتقل كنند. شعري كه خواندنش دشوار باشد يا موسيقياي كه شور و حال فوتبالي و ورزشي نداشته باشد، بدون شك استقبالي از جانب هواداران به خود نخواهد ديد. همانطور كه در دورههاي قبلي نيز مشاهده شد، با وجود تمام تلاشها و هزينهها، كسي از ترانههاي ساخته و پخش شده استقبال نكرد و اين آثار هنري فقط به بايگاني سايت هاي آرشيوي در زمينه موسيقي راه پيدا كردند!
نظر کاربران
طومااااااااره لامسسسسسسسب
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!