بی پولی نسل مربیان را عوض کرد
لیگ برتر فوتبال کشورمان روزهای متفاوتی را سپری میکند، نگاه به ترکیب تیمها، مخصوصاً تیمهای مطرح به خوبی نشان میدهد که اوضاع متفاوت از گذشته است.
در این بین میتوان همین بحث را روی نیمکت تیمها هم مشاهده کرد. مخصوصا در هفدهمین دوره لیگ برتر شاهد تغییرات اساسی روی نیمکت تیمهای لیگ برتری هستیم. تا جایی که به جرات میتوان گفت که هم نیمکت تیمها جوانتر شده است و هم شاهد تغییرات زیادی هستیم. طی سالهای گذشته شاهد حضور تعداد محدودی از مربیان در لیگ برتر بودیم و به راحتی میشد حدس زد که با جدایی و ناکامی فلان سرمربی چه کسی جایگزین او خواهد شد اما اکنون این شرایط کاملا تغییر کرده است.
دیگر خبری از گردش مربیان مشخص روی نیمکت تیمها نیست. هر چند این موضوع را میتوان حتی به لیگ شانزدهم نیز نسبت داد اما واقعیت این است که در لیگ هفدهم شاهد تغییر نسل مربیان در لیگ برتر هستیم. حتی برخی از مربیانی که نتایج خوبی در گذشته کسب کرده بودند، در این فصل از رقابتها با وجود تغییرات زیاد روی نیمکت تیمهای مختلف، شانسی برای حضور روی نیمکت تیمها به دست نیاوردند.
با نگاهی به جدول تیمهای لیگ برتر به خوبی به این موضوع میرسیم. در صدر جدول پرسپولیس از مربی قدیمی و خارجی بهره میگیرد و اقبالی به مربیانی که در چرخه مربیان در سالهای گذشته بودند، نشان نداده است. فولاد مربی تازه وارد یعنی پور موسوی را به خدمت گرفته و اتفاقاً نتایج قابل قبولی را هم کسب کرده است. پارس جنوبی در نخستین حضور در لیگ برتر، هم اقبالی به مربیان نامی سالهای گذشته نشان نداد و مهدی تارتار را روی نیمکتش نشاند تا در آستانه هفته نوزدهم تیمش در رده سوم جدول قرار گیرد. استقلال هم که تازه به جمع مدعیان پیوسته به مربی جوان استقلالی اعتماد کرد اما با وجود ناکامی به سراغ مربیان سالهای گذشته نرفت و شفر را برای ادامه بازیها برگزید. پیکان که سالهای سال بین لیگ برتر و لیگ دسته اول در رفت و آمد بود، دو فصل است که به مجید جلالی بازمانده از مربیان گذشته اعتماد کرده است و البته نتایجاش بد نبوده است و میتوان سرمربی پیکان را از جمله مربیانی دانست که در برابر تغییر نسل مقاومت میکند.
با وجود اینکه دایی هم چند سالی است که در لیگ برتر کار میکند اما نمیتوان او را از جرگه مربیان سالهای گذشته دانست، او اکنون سایپا را هدایت میکند و بد هم نتیجه نگرفته است. ذوب آهن هم راه پیکان را در پیش گرفت و با جذب امیر قلعهنویی همچنان به مربیان قدیمی اعتماد کرد، امیر خان هم در برابر این تغییر نسل مقاومت میکند. گسترش فولاد هدایت تیمش را لوکا سپرد و بعد از ناکامی او باز هم به جوانترها اعتماد نکرد و فیروز کریمی را از گنجینه مربیان گذشته به روی نیمکت آورد. صنعت نفت آبادان به مربی اعتماد کرده که هنوز جای خودنمایی در لیگ برتر را دارد و کمالوند را نمیتوان از نسل مربیان گذشته نام برد.
پدیده نیمکتش را برای فصل دوم به مهاجری سپرد که دو سه سالی است به لیگ برتر وارد شده و توانست با این مربی تازه وارد نتایج خوبی کسب کند. تراکتورسازی با بی اعتماد شدن به قلعه نویی، یک مربی جوان یعنی گل محمدی را انتخاب کرد اما حالا حتی حرف از جوانتر شدن نیمکت این تیم به گوش میرسد. سپاهان برای برون رفت از ناکامیهای چند سال اخیر دست به دامن کرانچار شد اما با وجود همه ظرفیتهایی که این تیم در اختیار این مربی قدیمی گذاشت، این تیم اصفهانی به آرزوهایش فعلا نرسیده است و البته فرصت زیادی هم ندارد. سپیدرود تازه وارد هم ترجیح داد با مربیان جوان کار کند، با وجود اینکه این تیم نتایج قابل قبولی کسب نکرد اما باز هم به سراغ تفکرات قدیمی نرفت و روانخواه و بعد از آن علی کریمی را روی نیمکت تیمش نشاند. نفت تهران که اوضاع متلاطمی داشت، در انتخاب سرمربی هم سردرگم بود، اول یک مربی جوان و تازه وارد و بعداز آن یک مربی قدیمی و باز هم سراغ مربیان تازه واردی چون حجازی و افاضلی رفت. استقلال خوزستان با فکر تکرار روزهای خوبش، ویسی را برگزید که میتوان او را هم از مربیان تازه وارد قلمداد کرد. مشکی پوشان بعد از گذشتن از مربیانی همچون اکبر میثاقیان، کار را دست عنایتی تازه وارد سپرد تا شاید تیمش از انتهای جدول رهایی یابد.
به این ترتیب با اغماض از مربیان خارجی حاضر در لیگ برتر، میتوان مدعی شد که نسل تازهای لیگ برتر را هدایت میکنند و فقط مربیانی چون قلعهنویی، جلالی و کریمی در برابر این تغییر نسل مقاومت میکنند و البته مربیان تازه وارد و جوان با خارجیهای پا به سن گذاشته دست و پنجه نرم میکنند.
ارسال نظر