راز عدم محبوبیت بیرانوند روی سکوها چیست؟
اگر از یک هوادار دوآتشه پرسپولیس یا یک کارشناس خبره فوتبال، دلایل ناکامی قرمزها در یک دهه اخیر را بپرسید قطعا در سیاهه نوشته شده، اشارهای به نبود یک گلر خوب خواهد کرد.
وارثان عقاب چه کسانی بودند؟
پرسپولیس دروازهبانان زیادی را جذب کرد. از ملیپوش و درجه یک تا خارجی خوب و بنجل. در بین آنها شاید تنها نیلسون بود که اسیر نام عابدزاده و میراثش نشد و اتفاقا بخاطر شباهت ظاهری، لقب عقاب سیاه را هم گرفت. اما در بین داخلیها کمتر گلری را پیدا میکنید که عاقبت به خیر شده باشد. نمونه آخری و دم دستی همین سوشا مکانی بود که در لیگ سیزدهم، در نیمفصل دوم باعث قهرمانی فولاد شد اما وقتی به پرسپولیس آمد انواع و اقسام اشتباهات را مرتکب شد. اگر سوشا تنها ۲ گل کمتر در لیگ پانزدهم میخورد، شاگردان برانکو بالاتر از استقلال خوزستان قهرمان لیگ میشدند. حتی علیرضا حقیقی که بعدترها هم لباس یک تیمملی در جامجهانی ۲۰۱۴ برزیل را ناباورانه از آن خودش کرد وداعی تلخ با پیراهن پرسپولیس داشت؛ دریافت ۳ گل در داربی حذفی، آن هم ظرف ۱۰ دقیقه.
کارنامه فاخر بیرانوند
اما داستان علیرضا بیرانوند با همه فرق داشت. در سال اول موفق شد با کلینشیتهای فراوان بعد از ۹ سال پرسپولیس را قهرمان کند. در سال دوم که لیگ جاری باشد هم در نیمفصل اول بازهم کمترین گل را خورد و بدون تردید یکی از ارکان موفقیت پرسپولیس همین عملکرد فوقالعاده او بوده است. کیروش در بازیهای مقدماتی جامجهانی ۲۰۱۸ به بیرانوند اعتماد کرد و ماحصل این اعتماد بسته نگه داشتن دروازه ایران تا نبرد آخر بود. این کارنامه علیرضاست؛ دریافت تنها ۲ گل در راه صعود به جامجهانی. او در بازی با فولاد سرانجام رکورد ۱۷ ساله آرمناک پطروسیان ارمنی را شکست و حالا رکورددار بسته نگه داشتن دروازه یک تیم لیگ برتری است. اگرچه حسینی دروازهبان استقلال این فرصت را دارد با بسته نگه داشتن دروازه آبیپوشان بلافاصله این رکورد رشکبرانگیز بیرانوند را بشکند اما بدون شک بیراوند بین همه دروازهبانان ایرانی طی ۲ سال گذشته کمترین نوسان را داشته و کمتر از همه همتایان خود اشتباه کرده است.
چرا دوستش ندارند؟
با این وجود او فردای روز رکوردشکنیاش مورد انتقاد بسیاری واقع شد و خیلیها گفتند او همانند گل دوم سپاهان در بازی رفت اشتباه کرد و عوض دفع شوت زهیوی خواست آن را به آغوش بکشد و همین اشتباه باعث شد پرسپولیس برد را با تساوی در اهواز تاخت بزند. در اینکه بیرانوند اشتباه کرد هیچ تردیدی نیست اما گلری که بالای ۷۰۰ دقیقه در لیگ برتر دروازهاش را بسته نگه داشته است تنها به واسطه هنر مدافعانش بوده؟ در اینکه با لیدری سید جلال حسینی، بیرانوند کار به مراتب سادهتری را نسبت به دیگر گلرهای لیگ داشته شکی نیست اما موضوع مهم این است که او کمتر از باقی اشتباه میکند. همه گلرهای جهان گل میخورند و بعضا بسیاری از همین گلرهای مطرح به واسطه اشتباهات خود موجب باخت سنگین تیمشان میشوند. نمونه دمدستی همین ۳ گلی که بوفون چند ماه قبل از اسپانیا خورد تا باعث حذف لاجوردیپوشان از جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه شود یا ۴ گلی که در فینال چمپیونز از رئال دریافت کرد.
اما چرا این همه از بیرانوند انتقاد میشود؟ مشکل او قطعا فنی نیست. بله! مقابل سپاهان و فولاد و حتی پیکان او اشتباه کرد اما در دیگر بازیها چطور؟ در 700 دقیقهای که گل نخورد چه؟ در بسته نگه داشتن دروازه تیمملی در راه صعود به جامجهانی چه؟ این کارنامه فاخر علیرضا است که با وجود این همه برتری فنی نتوانسته رابطه خوبی با هواداران فوتبال(چه قرمز چه آبی) برقرار کند. مصاحبه او که گفته بود میخواهد برای آیندهاش راهی تراکتورسازی شود، لطمه بسیار شدیدی به رابطهاش با هواداران زد. پیشتر از اینها هم هنگامی که گلر نفت بود هر روز ادعا میکرد استقلالی است و یک روز پیراهن تیم محبوبش را میپوشد اما وقتی سد بزرگی به نام رحمتی را دید در چرخشی 180 درجهای به تیم رقیب آمد اما با وجود این کارنامه عالی باز هم نتوانست محبوب سکوها شود.
مسیر را اشتباه میرود
او نمیداند فرمول عابدزاده شدن تنها مربوط به مسائل فنی نیست. مگر میشود در شبی که رکورد لیگ برتر را شکسته همه از اشتباهش مقابل فولاد در دقیقه 90 حرف بزنند؟ بیرانوند با رفتارش فضا را به سمتی برده که اگر در 14 هفته باقیمانده لیگ هفدهم تنها 3 گل بخورد باز هم به خاطر همان 3 گل، هواداران خواهان جداییاش هستند. او نتوانست قلب سکوها را به دست بیاورد. حالا اینچنین است که در اوج دوران فوتبالش شاهد انتقاداتی است که حتی امثال سوشا و حقیقی در بدترین روزهایشان یک سومش را نشنیدند. او هنوز فرصت ترمیم رابطه مخدوش شدهاش را دارد. با مهار زبان و سکوت در برههای که باید حرف نزند. اگر میخواهد عابدزاده شود علاوه بر گل نخوردن باید راه پل زدن به قلب هواداران را هم یاد بگیرد. در اینکه همه فوتبالیستهای جهان اولویتشان زندگیشان است هیچ تردیدی نیست اما سکوت را برای همین روزها گذاشتهاند. یکی مثل نوراللهی همین فصل قبل در میانه راه برای حل مشکل سربازی، پرسپولیس را رها کرد و به تیم رقیب رفت اما هواداران در آخرین بازی مقابل سیاهجامگان برایش سنگ تمام گذاشتند اما بیراوند بدون آنکه تیمش را ترک کند و به اردوگاه رقیب برود از روی سکوها حمایت نمیشود. کاش او اینگونه علیه خودش ظلم نمیکرد. کمی سیاست هم بعضی وقتها برای محبوب شدن بد نیست.
نظر کاربران
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد همه بدبختی های آدما از زبونشونه و حرفای نپخته ای که از دهنشون در میاد