استقلال دیوار حاشا را شکست
بازیهایی هستند که حرفی ندارند! بازیهایی هم هستند که خیلی حرف دارند!
آی اسپورت: بازیهایی هستند که حرفی ندارند! بازیهایی هم هستند که خیلی حرف دارند! بازی استقلال در اهواز، مثل بازی این تیم برابر نفت آبادان، هر دو ویژگی را داشت! یک بازی که حرف نداشت، از بس که دیدنی و «پر» بود! یک بازی که خیلی حرف داشت آن هم حرفهای تازه به تازه در فوتبالا ایران و در لیگ برتر!
۱-درباره بازی استقلال در اهواز، هم میتوان حرفها زد و هم میتوان این تیم و این فوتبال را بینیاز از هر تعریفی دانست! به مثابه عطری که خود میبوید و نیازی به تعریف عطار ندارد! بازی استقلال، این روزها متفاوت است! هم متفاوت و هم غیرمتعارف! استقلال سخت نتیجهخواه است و برای کسب نتیجه، از هر کوشش لازمی، فرونمیگذارد و کوتاه نمیآید! استقلال، برای بردن، ولع دارد و اشتهای سیریناپذیر!
استقلال در راستای نتیجهگراییاش، مطلوبترین بازیها را به نمایش میگذارد! نتیجهگرایی استقلال رفتاری است قابل تقلید و قابل الگوبرداری! آقای شفر، که تیمش را پرفشار و زورگو میخواهد، باید حواسش را به خودخواهیهای گهگاهی هم بدهد! خود را ترجیح دادن!
استقلال راهی را برگزیده است که روشن و بدون «کژ و مژ» مینماید! راهی که روز به روز و بازی به بازی، سادگیاش به پیچیدگی بیشتر «از نوع تکامل» میزند! همه باید ساده و پرکار باشند تا استقلال، بهتر بازی کند!
شفر «شفر» است، زوبل هم زوبل بود
۲- پرسیدهاند «آوازهخوان یا آواز؟» یک جواب این است: هم آوازهخوان و هم آواز! جواب دیگری هم میتوان داد: ...خواندن و خوب خواند! استقلال، که فصل اول را بد شروع کرد، این روزها کبکش خروس میخواند! خوب هم میخواند! استقلال که اول نیمفصل اول را با شکستهای فراوانی پشتسر گذارد، این روزها، هر جا میرود، میبرد و هر کار میکند، موفق میشود! حکایت خاکستر و طلا! مقایسه لازم نیست! قیاس ضرورت ندارد! تیم آقای شفر، با سایر تیمها تفاوتی بارز دارد! تیم آقای شفر، با دوران پیش از شفر هم یکی نیست!
اصلاً بحث شفر و دیگران نیست که «ما» دستپخت «زوبل» نامی اهل آلمان را، هم چشیده بودیم و هم شور و هم بینمک بودنش را حس کرده بودیم! «ما» فهمیدهایم شفر «شفر» است و زوبل هم «زوبل» بود! هیچکس را در قبر دیگری نمیخوابانند! شفر، شفر است! با سلیقه خاصش و با برداشت ویژهاش و با جوهر و دانش مربیانهاش و با عرضه مربوط به خودش، در تیمسازی و در بازیکنپروری و با نحوه تمرین دادنش که مربوط به خود اوست! عرضه آقای شفر! واقعیت استقلال، همین است که هست! استعداد استقلال همین است که هست! گفتهاند آفتاب آمد، دلیل آفتاب! برای دیدن لیاقتهای استقلال، باید دید! باید چشمها را باز کرد و دیدنیها را دید! بازی استقلال، جای حاشا ندارد!
۳- با یک «شفر» استقلال ساخته میشود و استقلال تیم مقبولی میشود! با یک برانکو، پرسپولیس ساخته شد و به اوج رسید! و حالا همه شاهدیم که با یک فیروز کریمی، گسترش فولاد، تیم متشخصی شده است! منتظریم تراکتورسازی را هم، تیم «یحیی- مجتبی» بسازند! روزشماری میکنیم که امیر در ذوبآهن، همان امیر سابق باشد تا «امیر» جدید و خوشفکری را دوباره ببینیم! ولی اما؛ ولی آیا؛ مستی فوتبال ما را، خماری فوتبال ایرانی را، این چند سبو و این چند صراحی جواب میدهند؟
کار با یک شفر، کار با یک برانکو، کار با یک فیروز و امیر (سابق) و یحیی و پورموسوی به سامان میشود؟ این چند جام کفاف میدهند؟ قصد مقایسه نداریم اما ناچاریم از قیاس! نمیخواهیم چیزی را با چیز دیگر قیاس کنیم اما ناچاریم از مقایسه! میبینیم و به اجبار میپرسیم: ... این کجا و آن کجا؟ این استقلال با نمونه قبلیاش! این گسترش با گسترش پیشین و این پرسپولیس هم!
حداقل به ۱۰ شفر و برانکو نیاز داریم! حداقل محتاج ۵ و ۶ فیروز و امیر و یحیای دیگریم! با یک گل بهار نمیشود! هم گل میخواهیم فراوان و هم باغبانهای ماهر و خوشدست! مثل شفر، مثل برانکو و مثل کیروش!
نظر کاربران
واکنون این حکایت ها همواره ادامه خواهد داشت
این چی گفت....
استقلال محاجم خوب دروازه شناس میخاد