۶۴۵۸۷۵
۶ نظر
۵۰۰۴
۶ نظر
۵۰۰۴
پ

حجازی مربی نه؛ ساخته شده بود برای اسطوره بودن!

یک بار دیگر روز تولد مردی شد که زبان گویای فوتبال‌مان بود.

روزنامه ایران: دو روز قبل که به دفتر علی فتح الله زاده رفته بودم ، خیلی اتفاقی گذرمان افتاد به اتاق کنفرانس دفترش. جایی که هر بار اسم ناصر حجازی می شنوم تصویرش در ذهنم تداعی می شود. سال ۸۶ بود . تقریبا همه بچه های استقلالی و استقلالی نویس مطبوعات آنجا دور هم جمع بودند. علی فتح الله زاده داشت خبر برگرداندن ناصر حجازی به تیم را با هیجان اعلام می کرد. من آن روز تنها منتقد بودم. شاید بزرگترهای زیادی از اینکه گفتم ناصرخان شان روی نیمکت و به عنوان سرمربی حتی نیم فصل را هم نمی بیند ، ترش کردند اما سرنوشت دقیقا همانی بود که پیش بینی کرده بودم.

همان فصل و فکر کنم هفته پنجم ، در ورزشگاه آزادی بار دیگر فرصتی شد تا با ناصرخان رودررو باشیم. تیم خیلی بد نتیجه گرفته بود. امتیازهای زیادی نداشتند. نوبت سئوال پرسیدنم که رسید، پرسیدم:«فکر نمی کنید وقت رفتن رسیده؟» مکثی کرد ، سعی کرد خودش را کنترل کند و گفت:«همه ما یک روز می رویم ، یک روز می میریم. » تشکر کرد و از حلسه کنفرانس رفت. تقریبا از همان روزها بود که مصاحبه های اعضای هیات مدیره علیه اش شروع شده بود و یادم نیست چند هفته بعدش دوام آورد و جایش را داد به فیروز کریمی.

چند وقت هم بیماری و بعد هم که رفت ، برای همیشه. ناصر حجازی شاید هیچ وقت یک مربی خیلی بزرگ نبود اما خدا ساخته بودش برای اسطوره بودن. حجازی بی شک مثل هر انسان دیگری نقص هایی هم داشته . مثلا درباره اش می گفتند حتی به سایه اش هم در کار اعتماد نداشته. برای او که در بهترین سال های عمرش را دور از تیم ملی و با درد و سختی از هند تا بنگلادش طی کرده بود تا بتواند فوتبال بازی کند و خانواده اش را سر پا نگه دارد و همان جا هم از نااهلی رفقایی گفته چطور برایش پاپوش می ساختند و زیرآبش را می زدند.روزهای سخت دهه شصت بی شک در همه بی اعتمادی سال های دهه ۸۰ او نقش داشت و این حس بد بی اعتمادی هم ضربه بزرگی به کار مربیگری اش شد.

این اما دلیلی نمی شد که حتی اگر مربی رویایی من یا گروه زیادی از استقلالی ها نباشد ، اسطوره فوتبالی مان در تیم نباشد. او برای اسطوره بودن خیلی چیزها داشت. اول از همه خوش تیپی . بعد کاریزماتیک بودن. رک گویی و خوش سخنی . تقریبا هر چیزی که از یک ستاره می خواستی تا با افتخار عکسش روی دیوار خانه ات باشد را او داشت. حتی اگر ستاره نسل ما نبوده باشد.

او که دستانش اندازه یک قاب عکس جا نداشت تا سرنوشت زندگی اش طوری دیگر رقم بخورد ، عادت نداشت به سر خم کردن. این بزرگترین ویژگی اش بود. آن هم در سال های پر التهاب دهه ۸۰ ، او همانی بود که نسل ما می خواست. صراحت کلامش در گفتن اینکه:«این مملکت همه چیزش به همه چیزش می آید» یا انتقادهایش از یارانه ها و وضع اقتصادی کشور ، برای کسی که از دانشگاه ملی ، آن هم اوایل دهه ۵۰ لیسانس گرفته بود و به عکس خیلی از فوتبالی ها سوادش را داشت و خیلی دلنشین بود.

حجازی سر نترسی داشت و زبانی سرخ. زبانی سرخ که بهایش شاید سر سبزش بود. همه بدبختی هایی که برایش کشیده بود اما یک قهرمان همیشه از دل این رفتارها سر بر می آورد. آدم سازشکار که اسطوره نمی شود. حجازی همانی بود که باید قهرمان می شد. او تقریبا در همه سال هایی که بود زبان گویای فوتبال مان بود. حتی اگر همه حرف هایش درست نبود.

می گفت و خوب بود که می گفت. بالاخره باید یکی باشد که بگوید . حتی همین الان هم باز خوب است که محمد مایلی کهن می گوید. حتی اگر ما حرف هایش را نپسندیم. شاید شبیه ترین فرد به حجازی همین علی کریمی است . با همان زبان سرخ ، با همان جسارت اما کمی کم سوادتر ، کمی با ادبیاتی عامیانه تر و جسارتا سبک سرانه تر.

آخرین تصویرم از حجازی همان شب آخر است جلوی بیمارستان آراد ، بالای میدان آرژانتین. همان اشک ها ، همان رقص شمع ها ، همان ناله ها ، همان بنر بزرگ بلند شو اسطوره. آری او اسطوره بود ، اگر مربی محبوبم نبود. چه خوب بود که هنوز هم بود و می گفت و زبان گویای فوتبال مان می ماند. تولدت مبارک اسطوره. حیف که نیستی و نیست کسی که هم قامتت باشد در گفتن و بهتر گفتن.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    روحش شاد

  • زریر رشیدی

    مقاله بسیار نارسا و ابتری نوشته ایی.فوتبال بنگلادش با هیچ معیاری توانایی این را ندارد که تیمی از کشور ما را در هیچ سطح و رده ایی شکست دهد اما سردار بزرگ فوتبال ایران بزرگترین شکست تاریخ باشگاه پرسپولیس را همراه محمدان رقم زد تا ثابت کند که بهترین مربی ایران است.اما در داخل وطن وای از نامردمیها و نامردیها.شما ببینید با روشن و علی جباری و دیگر اساطیر فوتبال ایران چگونه رفتار میکنند.حجازی و روشن و... سایر اساطیر جایی در این دوره ندارند.الان دوره پروین و دایی و قلعه نویی و مایلی کهن و است.نه دوره بزرگان ما.

  • زریر رشیدی

    مقاله بسیار نارسا و ابتری نوشته ایی.فوتبال بنگلادش با هیچ معیاری توانایی این را ندارد که تیمی از کشور ما را در هیچ سطح و رده ایی شکست دهد اما سردار بزرگ فوتبال ایران بزرگترین شکست تاریخ باشگاه پرسپولیس را همراه محمدان رقم زد تا ثابت کند که بهترین مربی ایران است.اما در داخل وطن وای از نامردمیها و نامردیها.شما ببینید با روشن و علی جباری و دیگر اساطیر فوتبال ایران چگونه رفتار میکنند.حجازی و روشن و... سایر اساطیر جایی در این دوره ندارند.الان دوره پروین و دایی و قلعه نویی و مایلی کهن و است.نه دوره بزرگان ما.

  • بدون نام

    نوشتی ولی اشتباه به من بگو کدوم مربی ایرانی تیم رو برده فینال اسیا یه مربی لنگی اسم ببر دیگه

  • علی. خوزستان

    واقعا ناصرخان دوست داشتنی بود. روحت شاد

  • یحیی اسماعیلی

    هنوزم سلام میکنم به مرد مردان به محبوب خودم ناصر خان استقلال مساوی با حجازی خدا رحمت کند اقا ناصر را

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج