۶۳۶۷۰۶
۴ نظر
۵۰۰۴
۴ نظر
۵۰۰۴
پ

بیانی: یاغی؟ نه؛ استقلال مرا نخواست

شاید نخستین یاغی نباشد، اما به‌یقین یکی از بزرگ‌ترین جنجال‌ها را در تاریخ نقل و انتقالات فوتبال ایران رقم زد.

آسمان آبی: شاید نخستین یاغی نباشد، اما به‌یقین یکی از بزرگ‌ترین جنجال‌ها را در تاریخ نقل و انتقالات فوتبال ایران رقم زد. هافبک توانا و بازیکن بزرگ فوتبال ایران در اواسط دهه ۶۰، زمانی که پرسپولیس تیمی ویرانگر داشت، گاه یک‌تنه آشیانه آبی‌ها را مقابل طوفان سرخ حفظ می‌کرد و حتی زمینه پیروزی تیمش مقابل رقیب دیرینه را می‌چید. صحبت از شاهرخ بیانی است؛ یکی از ۱۰ هافبک برتر تاریخ فوتبال ایران که به قول خودش استقلال همه زندگی اوست، اما در کمرکش دهه ۶۰ اتفاق عجیبی افتاد؛ آتش درون آبی‌ها شعله‌ور شد. اختلاف بیانی و سعید مراغه‌چیان، سرانجام به جدایی شاهرخ انجامید. استقلال بی‌گمان بهترین مهره خود را از دست داد، اما این همه فاجعه نبود. پیوستن بیانی به پرسپولیس همه را شوکه کرد و این هم پایان ماجرا نبود. او در شهرآورد هم مقابل استقلال جانانه بازی کرد و دو گل درون دروازه ناصر حجازی کاشت تا پرسپولیس در شهرآورد سال ۶۵ به برتری ۳ بر صفر برسد. او دل هواداران آبی‌دل را شکست، اما یاغی نمی‌توانست یاغی بماند. او دلش جای دیگری بود. ادامه داستان را از زبان شاهرخ بیانی می‌خوانید.

‌ به نظر می‌رسد تغییر و تحولات نیمکت استقلال هم نتوانسته مشکلات عدیده این تیم را به‌ویژه در گلزنی حل کند. چرا استقلال گل نمی‌زند؟

خب بدون شک، مشکل اصلی تیم در دو خط میانی و حمله خلاصه می‌شود؛ این‌که مبرهن است. شما دیدید استقلال مقابل سیاه‌جامگان چند موقعیت بسیار خوب هم به دست آورد، اما متاسفانه استقلال تیم هماهنگی ندارد! شما بازی تیم پدیده را مقابل پرسپولیس ببینید. تیم خراسانی واقعا یک تیم بود. فکر می‌کنم جای بازیکنی مثل مجتبی جباری در تیم ما خالی است.

‌ پس هنوز مشکل بازی‌سازی آبی‌ها حل نشده است؟

دقیقا، حرف من همین است. این‌که خط حمله را نادیده بگیریم و به ضعف‌ فنی بازی تیم در خط هافبک بپردازیم. آن‌ها (هافبک‌های استقلال) اسلوموشن بازی می‌کنند! در بازی مقابل سیاه‌جامگان نورافکن بد کار نکرد، اما سرعت تیمی استقلال در کمربند میانی بی‌گمان پایین است.

‌ ولی اکثر کارشناسان ضعف استقلال را در خط آتش می‌بینند؛ برای نمونه سجاد شهباززاده این روزها آماج انتقادات قرار گرفته است.

اصلا و ابدا این‌طور نیست! شما باید آن‌قدر به فوروارد پاس گل بدهید که خجالت بکشد گل نزند! بله، من هم ناراحتم که سجاد دو موقعیت بسیار خوب را در مشهد از دست داد، اما آن‌قدر به سجاد و دیگر مهاجمان استقلال پاس نداده‌اند که آن‌ها روحیه مناسبی ندارند. وقتی بازی‌های پرسپولیس را می‌بینم لذت می‌بریم. حتی مقابل پدیده هم که نبردند بازی خوبی انجام دادند و اصول حرفه‌ای فوتبال را رعایت کردند. فاصله نقطه آخر دفاعی تیم پرسپولیس با نوک پیکان حمله این تیم بیش از 35 متر نبود و حرکت بدون توپ‌شان بسیار زیاد بود. این‌ها اصول فوتبال روز است، اما مشکل استقلال این است که بازیکنانش درجا بازی می‌کنند. شما بازی صادق محرمی را ببینید. این بچه (محرمی) حدود 30 بار به دفاع پدیده یورش برد. در فوتبال روز بال‌های کناری باید زمانی که تیم آرایش حمله می‌گیرد، به دروازه حریف نزدیک شوند، اما در استقلال هر وقت خسرو به کناره‌ها آمده موقعیت ایجاد شده، اما متاسفانه از او در دفاع راست بازی گرفته می‌شود. زمانی که من کنار امیرخان (قلعه‌نویی) در استقلال بودم، خسرو را به بال راست می‌فرستادیم تا او برای اضافه‌شدن به حملات استقلال انرژی دوچندانی مصرف نکند.

‌ مهدی قائدی از بدو ورودش به استقلال دل هواداران را ربوده است. فکر می‌کنید اگر او ثابت بازی کند،‌ استقلال نتیجه می‌گیرد؟

قائدی تنها بازیکن استقلال است که توانایی عبور از بازیکن مقابل خود را دارد و به‌اصطلاح، یک به یک‌ها را رد می‌کند. او هروقت به میدان آمده با سرعت و تکنیک خود دفاع حریف را به‌هم ریخته است. حتی اگر چند دقیقه به او بازی برسد، تیم‌ها مقابل استقلال عقب می‌نشینند. من در تمرینات استقلال نیستم و نمی‌دانم آیا او توان بدنی حضور 90دقیقه‌ای را دارد یا نه، اما فکر می‌کنم او بازیکن بزرگی خواهد شد.

‌ شاهرخ‌خان...

(با خنده) من هنرپیشه هندی نیستم!‌

‌ ببخشید! جناب بیانی (با هم می‌خندیم) شما سال ۶۳ از استقلال جدا شدید و به پرسپولیس پیوستید. چرا بازیکنی به محبوبیت شما به هواداران استقلال پشت کرد؟

خب، من به کسی پشت نکردم. همه می‌دانند آن سال چه اتفاقی افتاد و من چرا رفتم.

نمی‌خـــواهید بـــرای جــــوان‌ترها مـــاجــرا را بازگو کنید؟

من در برنامه «90» هم گفتم و فکر می‌کنم همه می‌دانند، اما بگذارید بگویم آن سال قانونی بود که بازیکنان استقلال و پرسپولیس اگر به تیم رقیب می‌پیوستند، نمی‌توانستند یک سال بازی کنند. من هم مشمول این قانون شدم. یک سال به آلمان رفتم و با اینتراخت فرانکفورت تمرین کردم؛ البته آن سال برای تیم‌ملی هم حضور داشتم و سال بعد برگشتم و برای علی‌آقا (پروین) و پرسپولیس بازی کردم. راستش را بخواهید باشگاه مرا نخواست و من به هواداران پشت نکردم. خب پرسپولیسی‌ها هم دوستان من بودند؛ بنابراین تصمیم گرفتم به این تیم بروم.

‌ ولی در آن شهرآورد معروف ۳ بر صفر وقتی گل زدید شادی کردید و دل هواداران استقلال بیشتر شکست!

خب فوتبال است. من اتفاقا سر گل اول شادی نکردم. من 16ساله بودم که برای تاج بازی کردم و همه زندگی من این تیم است. بعد از آن هم به استقلال برگشتم و همه‌چیز مثل سابق شد.

‌ مثل سابق؟ شما یاغی محسوب نشدید؟

نه، من که گفتم از بچگی با استقلال بزرگ شده بودم، اما زمانی که برگشتم برخی هواداران به من گفتند ما با تو قهریم! وقتی به پرسپولیس گل زدی آشتی می‌کنیم!

‌ و این اتفاق افتاد! درست است؟

بله، سال 68 تک‌گل شهرآورد قهرمانی باشگاه‌های تهران بود که همه‌شان را (مدافعان پرسپولیس) را دریبل زدم و پنالتی گرفتم. خودم هم پشت ضربه ایستادم و توپ را گل کردم تا آشتی کنیم.

‌ اما آن شهرآورد... خاطرم هست که شما تعویض شدید!

خدا منصورخان (پورحیدری)‌ را بیامرزد که وقتی من در صحنه‌ای روی زمین افتادم بالای سرم آمد و گفت: شاهرخ چطوری؟ گفتم: پایم درد می‌‌کند و فکر می‌کنم نمی‌توانم بازی کنم و مرا با چنگیز تعویض کرد. حیف شد، می‌توانستم بازی کنم. به‌هرحال گذشت و رفت.

‌ فکر می‌کنید اگر تعویض نمی‌شدید، استقلال برنده می‌شد؟

اصلا شک نکنید. وقتی من بودم آن‌ها جرئت نمی‌کردند جلو بیایند. مجتبی محرمی هم مستقیم با من یارگیری می‌کرد، اما من بیرون رفتم و فرشاد پیوس گل مساوی را زد. به‌هرحال خیلی خوشحال بودم که برای استقلال مقابل پرسپولیس گل زدم و دل هواداران را دوباره به دست آوردم.

‌ و این‌که از قهرمانی در آسیا هم یادبودی در ذهن دارید؟

ما دوسال پیاپی به فینال آسیا رفتیم. متاسفانه در نیمه‌نهایی جام باشگاه‌های آسیا سال 1991 بود که ما از الریان قطر میزبان یک گل عقب افتادیم. به خاطر دارم برخی تماشاگران سعودی، پشت نیمکت ما بودند و آت و آشغال سمت ما پرت می‌کردند. چنگیز به میدان آمد و گل مساوی را زد،‌ بعدش هم گل دوم را زدیم و من رفتم طرف همان سعودی‌ها و دستم را مشت کردم، سرم را که برگرداندم، داور با کارت قرمزبه سراغم آمد! من فینال را از دست دادم و یادم می‌آید بازیکنان الهلال در هتل مشترک‌مان وقتی سوار آسانسور شدیم، با خنده به من گفتند حالا که نیستی، خیال‌مان راحت است که می‌بریم. آن روز یکی از افسوس‌های بزرگ زندگی من شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    آقای بیانی مثل اینکه رفتن به لنگپولیس برات بیشتر افتخار بود چه ربطی داره با یه سری مشکل پیدا کردی رفتنت به اونجا دیگه چی بود مارو چی فرض کردی من که الان سر متن تیتر خوندم دلم شکست چه برسه به اون هواداری که اون موقع بود

    پاسخ ها

    • قرمزته

      مال بد بیخ ریش صاحبش
      مال شما

    • بدون نام

      اون موقع احترام و ادب رعايت ميشد نه مثله الان شما كه بي ادبي

  • بدون نام

    بیانی برو پی کارت
    تواستقلالی نیستی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج