ایسنا: عباس چمنیان، سرمربی تیم ملی جوانان در رقابت های جام جهانی جوانان در بازگشت به ایران حرفهای جالبی را به زبان میاورد. مربی مشهدی میگوید روز نخستی که با شاگردانش رو به رو شده به آنها قول داده که قهرمان جهان میشوند و این هدف وابسته به تلاش خود بازیکنان است.
شاید عباس چمنیان و شاگردانش خوشبختترین مربی و بازیکنان ایرانیای بودند که در بهترین زمان و مکان ممکن با هم کار کردند. بازیکنانش از او کار یاد گرفتند و او هم با نتایج تیم ملی تواناییهای خود را ثابت کرد. مربی ۵۴ ساله مشهدی نشان داد خیلی خوب کار با فوتبالیستهای جوان را بلد است و این بار تیمش را برای قهرمانی جهان در سال ۲۰۱۹ آماده خواهد کرد.
در ادامه صحبتهای خواندنی موفق ترین مربی ایرانی سالهای اخیر را میخوانید:
همیشه میگویم در اوج بروید که فکر نکنند، ضعیف بودید
قبلا سرمربی شهرداری یاسوج بودم که در نیمهنهایی جام حذفی به استقلال خورد و حذف شد ولی مقابل استقلال حضور نداشتم. ما سال ۹۱ تراکتورسازی و فولاد را بردیم و حذف کردیم و بعد از بازی با فولاد در رختکن از بازیکنان خداحافظی کردم چون فضا را مناسب نمیدیدم. به من گفتند تیمت را تا این مرحله آوردی، حیف از استعفا میدهی؟ اما گفتم باید در اوج بروم که فکر نکنند از روی ضعف بوده است.
روز اول کاری به بازیکنان و کمیته فنی گفتم قهرمان جهان می شویم
حدود یک سال و نیم قبل، اعضای کمیته فنی پیشنهاد مربیگری تیمملی نوجوانان را ارائه کردند. آنها شناخت خوبی از من داشتند و من هم به شناخت آنها اعتقاد و ایمان داشتم چون میدانم کار درست و با برنامه حتما به نتیجه مناسب ختم می شود. خدا وعده داده که اگر به هدفتان ایمان داشته باشید و با برنامه پیش بروید، موفق خواهید شد. در نخستین دیدارم با بازیکنان تیم ملی و در محضر کمیته فنی گفتم "شک نکنید این تیم موفق می شود و بعد از قهرمانی در آسیا، به جام جهانی می رویم و قهرمان می شویم".
موفقیت تیم ملی محصول کار است و اتفاقی نیست
به بازیکنانم گفتم "قهرمانی در جهان شرط دارد. من به خودم سخت می گیرم و کار برای شما هم سخت خواهد بود". در این یک سال و نیم، ساعتی بدون برنامه نبودیم و از اردو بیرون نرفتم. هیچ دقیقهای از تمرینات و جلسات فنی ما بدون هدف نبوده است. موفقیت تیم ملی محصول کار است و اتفاقی نیست. موفقیت تصادفی نیست. برای موفقیت باید برنامه، تلاش و پشت کار داشت. البته موفقیت تیم ملی به انتخاب آگاهانه کمیته جوانان و کمیته فنی هم بر میگردد که برابر همه انتقادات ایستادگی کردند.
هیچ گاه به اندازه بازی با عربستان، به پیروزی تیمم مطمئن نبودم
تیمملی در نخستین بازی خود در مسابقات قهرمانی آسیا - شهریور ۹۵ - با عربستان بازی کرد و در نیمه نخست دو گل از حریف عقب افتاد اما در طول ۲۵ سالی که مربیگری میکنم، هیچ گاه به اندازه آن بازی فکر نمیکردم که موفق میشویم. ما بین دو نیمه دو تعویض انجام دادیم که شرایط عوض شد. قبل از بازی اطمینان داشتم که موفق میشویم. بازیکنان و مربیان درجه یک کسانی هستند که وقتی شرایط بر علیه شان است، می توانند شرایط را عوض کنند. بازی با عربستان خیلی به ما کمک کرد و بازی را ۳ بر ۲ بردیم. بازیکنان باور کردند که میتوانند به فینال بروند. در دیدار پایانی قهرمانی فوتبال آسیا، در ضربات پنالتی مقابل عراق شکست خوردیم که کمتر از قهرمانی نبود. هدف ما قهرمانی بود و به آن رسیدیم. این قهرمانی باعث شد یک سال دیگر مسیر پیشرفت این تیم ادامه داشته باشد.
پنج بار تیم قهرمان آسیا را عوض کردیم
بعد از قهرمانی آسیا، پنج بار تیم را بازسازی کردیم. برای ما داشتن باور ذهنی بالا بسیار مهم بود. بازیکنان باید خلق شگفتی، پیروزی و موفقیت را باور داشته باشند. جام جهانی جایی نیست که از نظر ذهنی آماده نباشید. باید شخصیت جام جهانی داشته باشید. به من گفتند "چرا تیم قهرمان را عوض کردی؟" نکته مهم این بود که بازیکنان ما پیشرفت کنند. بازیکنان ما در وهله نخست استعداد هستند و تا وقتی پرورش پیدا نکنند، به جایی نمیرسند. بازیکنان ما خوب هستند ولی در صورتی به سطح اول فوتبال میرسند که مسیر موفقیتشان ادامه داشته باشد.
با مسجل شدن صعود به جام جهانی، شبانه جلسه گذاشتیم
در کار مربیگری چیزی به اسم تیمسازی وجود دارد. زمانی میتوانید به حضور موفق در جام جهانی امیدوار باشید که تمام مراحل کار را مورد ارزیابی قرار بدهید. این موضوع درباره تغییر نفرات، شیوه بازی و رفتار بازیکنان صدق میکند. در مواقع متعددی تاکتیکها و بعضی مواقع نفرات را عوض کردیم. ۱۱ نفر از ۲۱ نفر حاضر درجام جهانی، در مسابقات قهرمانی آسیا حضور نداشتند و بعد از این مسابقات به جمع ما اضافه شدند. این کار نشان دهنده پویا بودن و جریان داشتن انتخاب بازیکنان در تیم ملی بود. پنج بار خودم برای استعدادیابی به استانهای مختلف رفتم و یک استعدادیابی گسترده هم از سوی کمیته جوانان انجام شد و هنوز هم ادامه دارد. روزی که ویتنام را بردیم و به جام جهانی رفتیم، شبانه جلسه گذاشتیم و گفتیم از الان باید به فکر جام جهانی باشیم و شروع به استعدادیابی کنیم. برای مسابقات آسیایی زمان کمی در اختیار من بود اما بعد از آن یک سال زمان داشتیم که تیم را بازسازی کنیم. خیلی ها در این استعدادیابی به ما کمک کردند و در نهایت ۱۱ بازیکن جدید را به تیم اضافه کردیم نفرات قبلی را هم به صورت چرخشی به تمرینات دعوت می کردیم تا عملکردشان را بسنجیم.
دلفی و نامداری از تیم ملی خط خورده بودند اما پیشرفت کردند
یونس دلفی بعد از تورنمنت مسکو که سه گل هم به ثمر رساند، از بین نفرات اصلی کنار رفت اما همچنان عملکرد او را زیر نظر داشتیم. به طور مرتب با سیروس پورموسوی و بعدا با عبدالله ویسی صحبت میکردیم و از شرایط او با خبر میشدیم و در نهایت سطح خودش را ارتقاع داد. وحید نامداری، یکی از بازیکنان خوب ما در جامجهانی، در مسابقات قهرمانی آسیا همراه ما بود اما بعد از این مسابقات به مدت پنج، شش ماه از تیم ملی خط خورد ولی به او فرصت دادیم و پیشرفت خود را به نمایش گذاشت.
فقط خودمان ازشش پیروزی متوالی تعجب نکردیم
باور قهرمانی سخت نبود؛ بلکه چیزی که به باورهای ما خدشه وارد میکند، عدم توجه به مسیر درست است. اگر مسیر درست را برویم موفق میشویم. تنها کسانی که از برد مکزیک، آلمان، گینه، کاستاریکا و فرانسه تعجب نکردند، تیم خودمان بود. بازیکنان جزء به جزء کارها و تمرینات را دیدند. در شش پیروزی متوالی، عملکرد تیمملی با ثبات بود. ما آمار و ارقام بسیار خوبی را از خودمان به جا گذاشتیم و نشان دادیم روی برنامه پیش رفتیم و تمرکز داشتیم. اگر بازیکنان ایرانی در مسیر درست قرار بگیرند، موفق می شوند.
از نگاه فرانسه، ما تیم درجه چندم بودیم اما در نگاه ما تفکر و غرور وجود داشت
قبل از اینکه گزینه فدراسیون برای هدایت تیم ملی نوجوانان باشم، با کمیته فنی در ارتباط بودم و همیشه میگفتم اگر کاری درست باشد، شک نکنید موفق میشویم. مطمئنم تیم ملی جوانان ایران میتواند به جام جهانی برود. به اعتقاد من تیم ملی امید مستعد رفتن به المپیک است. تعدادی از کشورها بدون داشتن استعداد فوتبالی به جام جهانی میآیند و موفق میشوند؛ در حالی که ما خودمان استعداد هم داریم. با اعتقاد به خودمان به جام جهانی رفتیم و باور داشتیم موفق میشویم. این باور به ما کمک کرد. زمانی که در کمپ اسپانیا با فرانسه رو به رو شدیم، نگاه شان به ما فوتبال درجه چندم بود. در عوض در نگاه ما توام با غرور و تفکر بود و میدانستیم در بازی چه کارهایی را انجام میدهیم. به بازیکنان فشار نیاوردم که بروید زمین و چهار گل بزنید بلکه تاکید کردیم که می توانیم موفق شویم. تعریف موفقیت، گل زدن نیست. مهم ترین دلیل نتیجه گیری ما، عملکردمان بود.
فلسفه کاری ما پیروزی همراه با بازی زیبا بود
فلسفه کاری ما، بازی زیبا همراه با کسب نتیجه بود. از روز اول گفتم که برای موفق شدن باید زیبا بازی کنیم و خودمان لذت ببریم. بازیکنان تا لذت نبرند، موفق نمیشوند. بازی زیبا میکنید، لذت میبرید، انگیزه میگیرد؛ زیباتر بازی میکنید، نتیجه میگیرید و برای موفقیت بعد انگیزه میگیرید. این سیکل منجر به موفقیت میشود. روزی در مقایسه با فوتبال ژاپن، کره شمالی و امارات عقب بودیم اما امروز در آسیا آقایی میکنیم. عراق، ژاپن و کره شمالی در آسیا حذف شدند. هند و کره شمالی تیم های آخر جام شدند در حالی که ما پنجم شدیم. ما در نیمه نهایی قهرمانی آسیا کره شمالی را در ضربات پنالتی شکست دادیم اما در جام جهانی خیلی بهتر عمل کردیم. این نشان میدهد که ما موفق بودیم. موفقیت شرط دارد و باید برنامه داشت.
به خاطر روح بازی جوانمردانه مقابل کاستاریکا با قدرت به میدان رفتیم
به دو دلیل در بازی با کاستاریکا که قبل از آن صدرنشینی ما مسجل شده بود، با ترکیب اصلی به میدان رفتم. نخست اینکه رده سنی نوجوانان جایی است که باید بازی زیبا کنید و خوب نتیجه بگیرد. نمی توانم خلاف فلسفه خودم کار کنم و به دنبال بازی زیبا و بردن نباشم. دلیل دوم اینکه به خاطر روح بازی جوانمردانه این کار را کردیم. فیفا روی این موضوع تاکید داشت. نتیجه بازی ما می توانست در سرنوشت گینه و آلمان تاثیرگذار باشد. در کنفرانس خبری بازی سوال کردند، در بازی با کاستاریکا با چه ترکیبی به میدان می روید که گفتم شک نکنید با تمام قوا به میدان می رویم. البته به قادری و شریفی استراحت دادم.
مکزیک تیم بسیار قدرتمندی بود اما گل نمی زد
از بازی با کاستاریکا تا بازی با مکزیک چهار روز فرصت داشتیم و اصلا خسته نبودیم. پیروزی خفیف ایران برابر مکزیک به خاطر قدرت بالای مکزیک بود. آن ها حریف دست و پا بستهای نبودند. برخی میگویند چرا توانستیم ده روز قبل از جامجهانی این تیم را با چهار گل شکست دهیم اما در جام جهانی این تیم را ۲ بر یک بردیم. در بازی تدارکاتی این تیم می توانست نیمه اول را ۲ بر صفر ببرد ولی با تساوی به رختکن رفتیم. در نیمه نخست خوب دفاع کردیم. در نیمه دوم روی یک ضد حمله به گل رسیدیم. بعد از گل نخست، ترفندی زدیم به جای حفظ نتیجه و وارد کردن مدافع، چهار بازیکن هجوم تیم را عوض کردیم و ۱۰ دقیقه دو گل دیگر زدیم. از چهار نفری که به صورت تعویضی وارد زمین شدند، دو نفر گل زدند و دو نفر هم پاس گل دادند. مکزیک فکر نمیکرد که اینطور گل بخورد.
اگر به بازیهای مکزیک در مسابقات جهانی نگاه کنید، میفهمید که این تیم استحقاق سرگروهی را داشت ولی موقعیتهای خود را به گل تبدیل نمیکردند. این موضوع به ما کمک کرد. البته تیم ما هم موقعیتهای زیادی را گل نکرد. در جام جهانی دفاع منسجم در بازی های ما مشهود بود. ما روی ساختار دفاعی خوب کار کردیم. تا قبل از بازی با اسپانیا تنها دو گل دریافت کردیم.
بر اساس واقعیت های فوتبال مان استراتژی ها را اتخاذ کردیم
عدهای میگفتند چرا در برابر مکزیک و اسپانیا حفظ توپ نکردیم. چند درصد از فوتبال ما توان حفظ توپ دارد؟ چقدر زمین خوب در ایران داریم؟ از طرفی تیم های باشگاهی و تیم ملی فوتبال ما هم در امر گلزنی و حفظ توپ مشکل دارند. پس برای گلزنی یک راهکار را پیش بینی کردیم. با توجه به مشکل گلزنی، به جای ایجاد چهار موقعیت گل و زدن یک گل، تصمیم گرفتیم هشت موقعیت گل ایجاد کنیم و دو گل بزنیم. از نظر ایجاد موقعیت گلزنی، اول یا دوم شدیم. برابر آلمان و گینه هم موقعیتهای زیادی داشتیم. استراتژی ما در برابر مکزیک هم جواب داد. در بخش حمله از نظر گلزنی سومین تیم جام شدیم. بر اساس واقعیتهای فوتبالمان استراتژیها را پیشبینی کردیم.
به بازی های دوستانه به چشم فرصت نگاه کردیم
بازیهای تدارکاتی قبل از جامجهانی در ایجاد باور موفقیت تاثیرگذار بود. ما سه بازی دوستانه با تیمهای بزرگسال سایپا، پیکان و اکسین البرز انجام دادیم. همین بلاها را سر هر سه تیم آوردیم. به سایپا یک صفر باختیم، با پیکان مساوی کردیم و اکسین را دو بر صفر بردیم. به نظرم خوب شد پیکان و سایپا را نبردیم. ما به بازی دوستانه به چشم یک فرصت نگاه می کنیم. اگر شکست هم خوردیم ناامید نشدیم. بعد از بازی با فرانسه و مکزیک، در زمین بازی نکات را به بازیکنان گفتم و مهلت ندادم به رختکن برویم.
چه نشانه ای غرور در تیمم دیدند که گفتند تیم ملی مغرور نشود؟
در یک برنامه تلویزیونی می گفتند تیم ملی و بازیکنان را غرور نگیرد؟ جواب من این بود که شما چه نشانه ای از این تیم دیدید که فکر میکنید بازیکنان مغرور میشوند. آیا شما صحنهای دیدید که بازیکنانم مغرور شوند؟ مجری به من گفت یکی از بازیکنان به جای پاس دادن در یک صحنه شوت زد. اتفاقا این توصیه خود من به بازیکنان است که در یک سوم حمله در بعضی از مواقع باید خودخواه باشند. اگر لازم است خودخواهانه عمل کنید، این کار را انجام دهید. اگر بازیکن نوجوانان در تشخیص پاس یا شوت اشتباه کند، گلایه کنیم؟ اینکه در طول بازیهای تیم ملی نوجوانان کسی غر نمیزند، نشان دهنده روحیه تیمی است.
در همه بازیها درصد مالکیتمان کمتر از رقبا بود. استراتژی ما این بود که توپ در اختیار حریف باشد ولی آن ها را وادار به اشتباه کنیم. در این امر خیلی موفق بودیم ولی اسپانیا مقابل ایران کم اشتباه بودند. اینطور نبود که بگوییم مدافعان چپ و راست حریف دفاع را خالی نمیکردند. شرایط لازم برای به اشتباه افتادن حریف فراهم نشد. در روزی که اسپانیا خیلی خوب بود، فرصتهای زیادی برای گلزنی نداشتیم. چون آنها کم اشتباه بودند، نتوانستیم در نیمه نخست به گل برسیم اما در نیمه دوم چند اشتباه فردی داشتند که ما توانستیم موقعیتهایی را ایجاد کنیم.
اسپانیا کاملا بیاشتباه بود و نتوانستیم کاری کنیم
گل اول را خیلی زود از اسپانیا خوردیم. گل دوم را هم خیلی بد خوردیم. وقتی دو گل عقب افتادیم، به بازیکنان گفتم نفوذ کنند. وقتی نیمی از بازیکنان در خط حمله بودند، گل سوم را هم دریافت کردیم. معادلات تاکتیکی تیممان کاملا بهم خورد. همه مهاجمها را جلو آوردم و قرار شد پنج نفر از بازیکنان در خط حمله و پنج نفر در خط دفاع بمانند. این چیزی بود که با برنامههای ما همخوانی نداشت. چارهای جز این نداشتیم. یک گل زدیم و یک موقعیت مسلم گلزنی هم داشتیم. اگربازی پنج دقیقه بیشتر ادامه داشت، باز هم گل می زدیم.
شکست مقابل اسپانیا برای کسی مهم نبود
روح بازی جوانمردانه می گوید هر گاه حریف بهتر از تو بود، احترام بگذار. هر چقدر انتظار داشتیم آلمان به ما احترام بگذارد، ما هم باید به اسپانیا احترام بگذاریم. می دانم برای کسی شکست مقابل اسپانیا مهم نبود. نه تاج، نه ساکت و نه معینی از شکست مقابل اسپانیا ناراحت نبودند. همین که سه هیچ عقب بودیم و بازیکنان تلاش و جوانمردانه بازی کردند، پرخاش نکردند، نشانه خوبی بود.
هیچ وقت حسرت نمی خورم بلکه درس می گیرم
هیچ وقت از شکست یا هر چیزی دیگری حسرت نمیخورم. اخلاقم اینطور است. سعی میکنم درس بگیرم. اگر از قبل خودمان را آماده کنیم، این طور نمیشود. بازیکنانم آنقدر قوی شدند که بهم نریزند. در فوتبال باید منتظر هر اتفاقی بود. همه چیز را باید خودمان رقم بزنیم. من همیشه روی عملکرد تاکید دارم. همان قدر که درسهای پیروزی برابر آلمان میتواند به ما کمک کند، شکست مقابل اسپانیا هم میتواند به ما کمک کند. بعد از بردن آلمان، یک گروه آلمانی،بازی این تیم برابر ما را تحلیل کردند و مشکلات را یافتند. دلیل برتری ما برابر آلمان این بود که کاملا کم اشتباه بودیم. همانطور که اسپانیا برابر ما کم اشتباه بود. آلمان بعد از باخت به ایران، توانستند تا یک چهارم نهایی بروند و با اختلاف یک گل به برزیل باختند.
کاستی هایی زیادی برای موفقیت داریم
کاستیهایی زیادی در فوتبالمان داریم. همچنان نیاز به زیرساخت های مناسب داریم. فدراسیون تلاش میکند زمین شماره دو را آماده کند چرا که زمین شماره یک چمن هموار ندارد. قبل از جامجهانی سعی میکردیم، بازی مالکانه انجام دهیم اما از آنجایی که باید در زمین شماره یک بازی کنیم، امکان بازی ماکلانه وجود ندارد. تا زمانی که زیر ساخت مناسب وجود نداشته باشد نمیتوان منتظر ارتقاع تیم باشیم. تورنمنت چین، روسیه و اسپانیا خیلی کمک کرد ولی مطمئن باشید بازیهای دوستانه ما از اکثر تیمها کمتر بود. اگر بازیهای دوستانه بیناللمی بیشتری انجام میدادیم مقابل اسپانیا هم کم نمی آوردیم. تا قبل از بازی با گینه، تجربه بازی با تیم های آفریقایی را نداشتیم. به نظرم هنوز از رده نونهالان باید کار کنیم. همچنان اعتقاد دارم در پرورش استعداد مشکل داریم نه اینکه نتوانیم استعدادها را پیدا کنیم. از طرفی همه فکر می کنند، پرورش استعدادها کار تیم ملی است.
بازیکن تیم ملی در خانه تمرین می کند
مگر کشور ما ۲۵ استعداد فوتبالی دارد؟ این همه بازیکن در سطح باشگاه ها وجود دارد. چقدر آکادمی مناسب در کشور داریم؟ بازیکنان ما به صورت مستمر تحت پرورش نیستند. بازیکنی مثل اللهیار صیادمنش تحت قرارداد جایی نیست و در خانه تمرین می کند. در حالی که بازیکنان تیم ملی اسپانیا در بارسلونا، رئال و والنسیا تمرین می کنند. کاستی های ما باید برطرف شود. می توانیم بهتر از این کار کنیم.
دو سال بعد میتوانیم قهرمان جهان شویم
جام جهانی ۲۰۱۹، احتملا در رواندا برگزار می شود. کارمان برای جام جهانی آینده سختتر است. این موضوع را به مسئولان هم گفتم. سطح توقعات جامعه و حتی مسئولان بالا رفته است. الان رفتن به یک چهارم نهایی را موفقیت بزرگی میدانند ولی برای دو سال بعد باید رده بهتری را کسب کنیم. ما باید برای قهرمانی تلاش کنیم که دور از دسترس نیست. سال گذشته بعد از مسابقات قهرمانی آسیا گفتم "شک نکنید اگر برنامهها اجرا شود، این تیم شگفتیساز میشود. برنامههای من در حد بضاعت خودمان است نه بیشتر. من آدم غیر منطقی و رویا پرداز نیستم. قهرمانی جهان دور از دسترس نیست. وقتی این تیم میتواند در مدت زمان کوتاهی تا این مرحله برود، نسل بعدی میتوانند قهرمان جهان شوند. اگر میخواهیم جایگاه بهتری را کسب کنیم، باید بهتر بازی کنیم.
بازیکنانم زمانی که اردو نداشتیم، برنامه روزانه خود را می فرستادند
سبک کاری من به این شکل است که بازیکنانم در زمانی که در اردو نیستند، برنامه روزانه خود را برای من می فرستند. هر شب برنامه ۶۰، ۷۰ بازیکن تیم ملی زیر ۱۶ و زیر ۱۷ سال را بررسی میکردم. برای این کار ساعتی را میگذاشتم اما ارزشمند بود. وقتی این کار را بکنیم، بچه ها عادت به داشتن برنامه میکنند. در طول این مدت اردویی برای تیم ملی زیر ۱۶ سال نداشتیم. انشاءالله فدراسیون هر وقت تشخیص بدهد، کار را شروع میکنیم. اگر من باشم یا نباشم، باید برای قهرمانی هدف گذاری کنیم. چه در سطح لیگ برتر و چه در سطح ملی، باید به فوتبال آکادمیک رو بیاوریم.
تیم ملی نوجوانان لذت فوتبال را به مردم هدیه کرد
فوتبال آکادمیک هم تعریف سادهای دارد. اسپانیا وقتی ما را سه هیچ میبرد، بازیکنانش محصول بارسلونا، رئال، سویا و والنسیا هستند. کسی نمیگوید این بازیکن از محله بارسلون است. آکادمی توجه به علم و برنامه است. فوتبال ما باید به علم احترام بگذارد. ما به فوتبال علمی نیاز داریم. مگر میشود کسی کار کند و پیشرفت نکند؟ دنیا بارها راههای موفق را نشان داده است. ما نباید آزمون و خطا کنیم. تیمملی نوجوانان الگوی مناسبی برای هر تیمی است. این تیم در مسیر خود عملکرد موفقی را داشته است. این تیم لذت فوتبال را به مردمی داد که با لذت فوتبال بیگانه بودند. چون یا اسیر نتیجه بودند یا اگر نتیجه می گرفتیم با شک و تردید بود.
خبرنگاران هندی میگفتند چرا نمیخندی و خوشحالی نمیکنی؟
در جام جهانی، یک خبرنگاران هندی به من گفتند "چرا لبخند نمیزنی و آرام کنار زمین نظارهگر بازی هستی؟" به آنها گفتم ما به اندازه کافی از حرکات هیجانی لطمه خوردیم. بازیکنانم میدانند کنار زمین کسی حضور دارد که با بردشان هوا نمیرود و با باختشان زمین نمیخورد. همین آرامش به بازیکنان متتقل میشود. من هم احساس دارم؛ گفتم باید اردوی ما بیایید تا ببیند آنجا شوخی میکنم یا نه. من در طول جلسات فنی هر ۱۰ دقیقه یک بار شوخی میکنم. قرار نیست دیکتاتور باشم. با همین رفتارها بازیکنان قلبشان بازی میکردند. نمیتوان احساس بدی را به آنها منتقل کرد.
به اندازه کافی روزهای بدی داشتیم؛ امیدوارم موفقیت ها مقطعی نباشد
خیلی کامل صحبت کردیم. همیشه صحبتهایم با آرزو تمام میشود. هیچ چیز به اندازه امیدواری ایجاد انگیزه نمیکند. برای پیشرفت کردن و جلو رفتن باید نگاه رو به جلو داشته باشیم. خدا چشم ما را جلوی سرمان قرار داد تا جلو برویم. اگر متوقف شدیم، نمیتوانیم امید به آینده و پیشرفت داشته باشیم. امیدوارم روزهای خوبی داشته باشیم. وقتی مردم اعضای تیم ملی را میبینند به زبان عامیانه میگویند "با تیم حال کردیم و لذت بردیم"، " دمتان گرم خیلی حال داد." همه این جملات نشان دهنده این است که روزهای خوبی داشتیم. این روزهای خوب نباید مقطعی باشد. به اندازه کافی روزهای بد داشتیم.
از رسانه ها و شما تشکر کنم. شما جزو رسانههایی بودید که همیشه به تیم ملی و فوتبال پایه توجه کردید. روزهایی که مسابقه آنچنانی نداشتیم کنار ما بودید. به ساکت، تاج، معینی و محصص گفتم که نگاهشان توام با توجه و احترام به فوتبال پایه است. اگر توجه شود، خیلی کمبود ها خودنمایی میکند و متوجه کاستیها میشویم. خیلی از امکانات باشد و توجه احترام نباشد.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: مرتضی یعقوبی
نظر کاربران
استاد حالا دیگه اینقدر جوگیر نشو ،بازی با مکزیک شانسی دوگل زدین ،نیمه ی دوم که کاملااتوبوس رودم دروازه پارک کرده بودید ،بازی با اسپانیا روهم ازپیش بازنده وسه هیچ بنفع حریف شروع کردید بدون تاکتیک خاصی وخیلی ترسو شروع کرده واگه کمی روانشناسی ورزشی ودانش بیشتری داشتید مثل همون پنج دقیقه ای که گل روزدید ،حالا بمانداز افساید بودنش ،شجاعانه وبا جسارت ودوندگی بازی می کردید این تیم لیاقت رسیدن به فینال وحداقل رده بندی روداشت ،به هرحال در مقایسه با جناب پیروانی وپور غلامی باید عرض کنم که انها باید جلو شما لنگ بیندازند . یاحق