امیر در راه احمدرضا؛ ۳۱ سال بعد از عقاب
پوئنهای مثبت عابدزاده ۱۸۶ سانتیمتری، بازی با پای فوقالعاده، خروجهای مطمئن و البته اعتماد به نفسی است که از پدر به ارث برده.
۳۱ سال قبل در چنین روزهایی، یک دروازهبان گمنام وارد اردوگاه تیم ملی شد. دروازهبانی به نام احمدرضا عابدزاده از تام اصفهان. تیمی معمولی که نه افتخاری آنچنانی داشت و نه بازیکنی صاحب نام. عابدزاده اما نماد این تیم شد و نام تام را سر زبانها انداخت. کنار تمام شایستگیهای احمدرضا، پرویز دهداری هم نقشی اساسی در دعوت او به تیم ملی ایفا کرد. آن هم با تغییر نسل در تیم ملی و خط زدن بازیکنانی که دیگر نمیخواستند زیر نظر او بازی کنند. عابدزاده آمد، کار را گرفت و شد دروازهبان اول تیم ملی. او تا سالها در سطح نخست فوتبال ایران ماند. به استقلال رفت، در پرسپولیس بازی کرد و لقب عقاب را دریافت کرد.
وقتی عابدزاده در پرسپولیس بازی میکرد- بخصوص اواخر فوتبالش - همیشه پسرش را همراه خود به ورزشگاه میآورد. پسری آرام که از همان زمان شده بود تنها دغدغه پدر. پدری که میخواست تنها پسرش جا پای خودش بگذارد، دروازهبان قابلی شود و بعدها به تیم ملی هم برسد. احمدرضا از همان کودکی سعی داشت امیر را با جو ورزشگاهها و البته فوتبال آشنا کند. او کودکی امیر را با فوتبال درآمیخت. شاید از 3 سالگی و شاید هم کمی بیشتر و کمتر.
احمدرضا تمرینات طاقت فرسایی برای امیر در نظر میگرفت. ضمن اینکه امیر از هفت سالگی در آکادمی فوتبال پرسپولیس فوتبال را شروع کرد و در ۱۵ سالگی به انگلستان رفت و مدتی در آکادمی تاتنهام حضور داشت. او در سال ۲۰۱۱ و در حالی که ۱۸ سال داشت به لس آنجلس بلوز آمریکا رفت و در تیم زیر۲۳سال این باشگاه بازی کرد تا نخستین آرزوهای پدرش را برآورده کند. او سپس به ایران آمد تا برای پرسپولیس بازی کند. تلاش امیر در پرسپولیس حاصلی نداشت چون در حضور نیلسون و گردان، فرصت بازی هرگز به او نرسید.
امیر از پرسپولیس به راهآهن رفت. آنجا البته فرصت عرض اندام پیدا کرد. هر چند کم اما توانست محمد خاکپور را مجاب کند تا نام او را در فهرست بازیکنان تیم المپیک قرار بدهد. این یکی دیگر از آرزوهای احمدرضا بود که برآورده شد اما آرزوی بزرگ چیز دیگری بود. احمدرضا میخواست امیر را یک روز در پیراهن تیم ملی ببیند. وقوع این اتفاق نیازمند گذشت زمان بود. دورهای حدود دو، سه ساله تا امیر به یک تیم خارجی برود، بازی کند و سپس مورد تایید کارلوس کی روش قرار بگیرد.
امیرعابدزاده در سال ۹۵ به باریرنسه از تیمهای دسته دوم لیگ پرتغال رفت و در ۱۰ بازی که برای این تیم انجام داد ۹ گل خورد اما عملکردش به گونهای بود که یک پرش بزرگ انجام داد و از لیگ دو به لیگ برتر پرتغال و تیم سرشناس ماریتیمو پیوست. حضور او در ماریتیمو را کسی پیشبینی نمیکرد. اینکه امیر پس از تنها چند بازی برای باریرنسه به عضویت ماریتیمو در بیاید، اتفاقی بزرگ برای این دروازهبان جوان محسوب میشد.
امیر عابدزاده در فصل جدید رقابتهای باشگاهی، در 3 بازی لیگ کاپ و جام حذفی پرتغال به میدان رفت و در هر 3 بازی دروازه خود را بسته نگه داشت. امیر حتی مقابل اسپورتینگ لیسبون که در لیگ قهرمانان اروپا حضور دارد، روز فوقالعادهای را سپری کرد تا پیشرفت خود را به رخ بکشد. او که پیراهن شماره یک تیم ماریتیمو را به تن میکند به خاطر همین نمایش خوبش بارها از سوی رسانههای پرتغالی مورد تمجید قرار گرفت و عاقبت هم کی روش با دعوت از او به تیم ملی پاداش نمایش فوقالعادهاش را داد.
ویژگیهای مثبت عابدزاده ۱۸۶ سانتیمتری، بازی با پای فوقالعاده، خروجهای مطمئن و البته اعتماد به نفسی است که از پدر به ارث برده. او ۳۱ سال بعد از نخستین حضور احمدرضا در تیم ملی، به دومین عابدزاده تاریخ بدل شده که میتواند بازی در تیم ملی را تجربه کند. امیر از این دعوت خوشحال است و دربارهاش اینطور صحبت میکند: «اعتقادم این است که همیشه باید از فوتبال لذت ببرم و با درخشش در زمین باعث شوم تا خیلیهای دیگر هم از تماشای بازی راضی باشند. پله به پله بالا آمدم و حالا یک قدم دیگر در راه رسیدن به موفقیت برداشتم. خیلی امید دارم که این روند ادامه پیدا کند.»
حضور در تیم ملی برای امیر ارزش بالایی دارد. برای او که تصمیم گرفت از پایین شروع کند، بدرخشد، و حالا یک پرش بزرگ داشته باشد. او حالا دنبال تاریخ سازی دوباره است. این بار با بازی در تیم ملی و سپس موفقیت در مدیرا. شهری که ماریتیمو متعلق به آنجاست.
نظر کاربران
بعنوان یه پرسپولیسی براش آرزوی موفقیت دارم
موفق باشی بچه عقاب اسیا امیدوارم پیراهن شماره یک تیم ملی که برازنده شماست رو زودت بپوشی و بشی عقاب اسیا مثل احمدرضای کبیر عقاب همیشگی آسیا ...