«ماهي طلايي» بيتاب شد رفـت
«نبايد پول زياد قهرمانان ما را به انحراف بكشاند. بايد رفتار خود را جوري نشان بدهند كه فخر به مردم نفروشند. الان بازيكنان هنوز پا نگرفته يك ماشين بنز يا امثال آن را ميخرند و به خيابان ميروند».
روزنامه قانون: «نبايد پول زياد قهرمانان ما را به انحراف بكشاند. بايد رفتار خود را جوري نشان بدهند كه فخر به مردم نفروشند. الان بازيكنان هنوز پا نگرفته يك ماشين بنز يا امثال آن را ميخرند و به خيابان ميروند». اين جملات ابراهيم آشتياني است كه روز گذشته پس از انتشار خبر درگذشت او دست به دست شد. آشتياني، متولد دهمين روز از آذر۱۳۲۵ در تهران بود كه سالها در شاهين، پيكان و پرسپوليس بازي كرد؛هرچند كه نه او و نه پسرش هرگز نتوانستند به آنچه استحقاقش را داشتند، برسند. هفت فصل حضور در پرسپوليس، چهار فصل حضور در شاهين تهران و يك فصل حضور در پيكان، كارنامه دوران بازيكني ابراهيم آشتياني است. بازيكني كه در پست دفاع راست بازي ميكرد و براساس آنچه پيشكسوتان ميگويند، هر مهاجمي نميتوانست به سادگي او را پشت سر بگذارد. او روزهاي پر فراز و نشيبي را پشت سر گذاشت؛ از تكلي كه منجر به انحلال شاهين شد تا قهرماني در آسيا.
ماجراي تكل جنجالي
روايت انحلال شاهين، غم انگيز و جنجالي است. ماجرايي كه ميخوانيد را به احتمال فراوان جايي نشنيدهايد. براي اطلاع از جزييات آن با بسياري از پيشكسوتان تماس گرفتيم تا پشت پرده اين ماجرا را بدانيم. آنچه ميخوانيد، انحلال يك تيم نيست، انحلال مكتبي است كه فوتبال و اخلاق را در كنار يكديگر جمع كرد. شاهين در هفته نهم باشگاههاي تهران درحاليكه از هشت بازي قبلي، هفت برد و يك مساوي داشت، به مصاف تهرانجوان رفت. حسين فكري، مربي تهرانجوان دوست نزديك حسين سرودي، رييس فدراسيون بود، بنابراين اين تصور وجود داشت كه داور از تهرانجوان حمايت كند. در بازي ابراهيم آشتياني روي بازيكن تهرانجوان تكل ميزند و داور او را اخراج ميكند. اين در حالياست كه اين تكل در آن زمان اخراج نداشت و به طور معمول داوران از كنار آن ميگذشتند. خواجهنوري، مديرعامل شاهين (دكتر اكرامي، مالك و همه كاره تيم بود) بين دو نيمه به جايگاه ميرود و خطاب به سرودي شروع به اعتراض و فحاشي ميكند. سرودي نيز كه ميهمان داشت، جلو ميآيد و به خواجه نوري سيلي مي زند و مشتي از او ميخورد. كتك كاري مي شود و سايرين تلاش ميكنند تا اين دو نفر را از يكديگر جدا كنند. شاهين در
نيمه دوم، سه گل ميزندو بازي را با پيروزي پشت سر ميگذارد. ناظم گنجيپور (كه ۲۳ بهمن ۹۱ در حين تماشاي كشتي جام تختي، سكته قلبي كرد و مرد)، هر سه گل بازي را وارد دروازه حريف ميكند. بازي كه تمام شد، سازمان تربيت بدني به حاشيههاي رخ داده واكنش نشان داد. بهدليل آنكه شاهين سوابق مشابهي داشت، سازمان تربيت بدني حكم به انحلال مي دهد و در نامهاي خطاب به شاهين مينويسد: «از آنجاييكه روح عاليه جوانمردي در دستور كار قرار دارد و باشگاه شاهين از اين روح ورزشي عدول كرده است. بنابراين پروانه فعاليت اين باشگاه باطل مي گردد. ۱۸/۴/۱۳۴۶، منوچهر قراقوزلو». شاهين منحل شد و بازيكنانش به ساير تيمها رفتند اما آشتياني به همراه چند بازيكن تصميم به حضور در پرسپوليس گرفت. او با این تیم در جام باشگاهای آسیا شرکت کرد. این اولین حضور تیمي ایرانی در این جام بود که آشتیانی نیز در آن حضور داشت. آشتیانی در سال ۱۳۴۸ همراه با بيشتر بازیکنان پرسپولیس بر اساس قراردادی که بين عبده (مالک باشگاه پرسپولیس) و خیامی (مالک باشگاه پیکان) منعقد شد، به مدت یک سال به باشگاه پیکان منتقل شد و در همان سال توسط رایکوف به تیم ملی راه یافت. در سال ۱۳۴۹ ،
او و بازیکنان پرسپولیس دوباره به باشگاه قدیمی خود پیوستند.
هامبورگ، مشتري اصلي آشتياني
در سال ۱۳۵۰ و بازی با هامبورگ آلمان، بازی زیبای آشتیانی باعث شد تا مسئولان این تیم آلمانی پیشنهاد به خدمت گرفتن آشتياني ۲۵ ساله را به مسئولان پرسپولیس بدهند اما کارشكنیها مانع این انتقال شد و او در ایران ماند. آشتياني علاوه بر حضور در دیدار پرسپولیس و هامبورگ، دو روز قبل از آن در جریان دیدار دوستانه تاج برابر هامبورگ نیز به عنوان یار کمکی تاج (استقلال) به میدان رفت. همچنین در این سال در مسابقات جام دوستی به عنوان یار کمکی برای پاس نيز بازی کرد. در سال ۱۳۵۱ همراه با پرسپولیس قهرمان مسابقات منطقهای ایران شد و در سال ۱۳۵۲ به مقام قهرمانی جام تخت جمشید دست یافت. در همین سال بود که پرسپولیس برد تاریخی ۶ بر صفر مقابل تاج را کسب کرد که گل اول این دیدار با حرکت از جناح راست و پاس آشتیانی و ضربه حسین کلانی به ثمر رسید. در سال ۱۳۵۳ آشتیانی همراه با خداحافظی بازیکنان قدیمی باشگاه، در حالی که ۲۸ سال سن داشت، به عنوان کاپیتان پرسپولیس انتخاب شد و در همان سال جام سوم تخت جمشید را به عنوان کاپیتان تیم بالای سر برد. آشتیانی در سال ۱۳۵۵ با کسب عنوان نایب قهرمانی لیگ تخت جمشید از عرصه بازیگری خداحافظی کرد.
دوران ملي
آشتیانی در سال ۱۳۴۸ برای اولین بار توسط رایکوف به تیمملی دعوت شد و در دیدارهای جام عمران منطقهای برای اولین بار پیراهن تیم ملی را بر تن کرد. آشتیانی همراه با تیم ملی در مسابقات جام ملت های آسیا ۱۹۷۲ به مقام قهرمانی دست یافت و به عنوان بهترین بازیکن این مسابقات نیز انتخاب شد. او سپس صعود به المپیک ۱۹۷۲ مونیخ را تجربه کرد. گل صعود تیم ملی به المپیک مونیخ با پاس او به دست آمد. آشتیانی با تیمملی در مسابقات جام جهانی کوچک ۱۹۷۲ برزیل و المپیک ۱۹۷۲ مونیخ شرکت کرد. او درسال ۱۳۵۳ در حالی که فقط ۲۹ سال داشت، در دیدار با کرهجنوبی از تیم ملی خداحافظی کرد.
حضور در كادرفني پرسپوليس
دوران مربیگری آشتیانی در سال ۱۳۵۴ آغاز شد. او در حالی که بازوبند کاپیتانی را بر دست داشت، برای اولین بار مربیگری را نيز تجربه کرد و به عنوان دستیار در کنار بیوک وطنخواه توانست پرسپولیس را به مقام قهرمانی لیگ برساند.
در فصل بعد دوباره همین سمت را به مدت کوتاهی در کنار وطنخواه و ایوان کونوف تجربه کرد. همچنین در بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۰ مربیگری در تیم امید را تجربه و در آخرین حضور، در سال ۱۳۶۹ هدایت تیم نوظهور پورا را به مدت کوتاهی بر عهده داشت. سرپرستی در تیم پرسپولیس در زمان مدیریت اکبر غمخوار و پس از کنارهگیری محمودخوردبین، جزو سوابق حضور او در کادر فني اين تيم است.
پاياني در ۷۱ سالگي
آشتياني كارنامه پرباري دارد؛ از قهرماني در آسيا تا مرد سال فوتبال ايران در سال ۱۳۵۰. او با اين كارنامه مدتها بيكار بود و در فوتبال حرفهاي ايران، جايي براي كار نداشت. آشتياني در نهايت به دليل مشكل ريوي، روز گذشته و در ۷۱سالگي درگذشت تا فقدانش در فوتبال ايران، بيش از پيش نمود پيدا كند. آشتياني درگذشت اما ياد و خاطره او هرگز فراموش نخواهد شد. او لقب «ماهي طلايي پرسپوليس» را يدك ميكشيد و بدون شك در تاريخ اين باشگاه جاويدان خواهد شد.
ارسال نظر