تقوی: مصاحبه من با بیبیسی کاملا ورزشی بود
محمد تقوی به ایران بازگشته تا شاید سالها تجربه را که با رنج و سختی در فوتبال انگلیس به دست آورده وارد فوتبال ایران کند.
جدایی شما از تیم پدیده بسیار سریع اتفاق افتاد. ماجرا چه بود؟
بخواهم درباره ماجراهایش حرف بزنم باید همه چیز را باز کنم اما من ترجیح میدهم وارد یکسری بازیها نشوم. میخواهم در آرامش باشم.
گفته میشد دلیل جدایی شما درخواستهایتان برای کنار گذاشتن برخی بازیکنان و یکی از مسوولان باشگاه بوده است. این موضوع را تایید میکنید؟
تایید کردن یا نکردن این موضوع الان دیگر فایدهای ندارد. چیزی که میتوانم خیلی شفاف و رک به شما بگویم این است که محمد تقوی یاد گرفته پای یکسری اصول بایستد. اصول من نظم و انضباط است و تاکید میکنم که هرگز نگفتم فلانی باشد یا نباشد. اگر هم گفتم صرفا یک تنبیه مقطعی و کوتاه بوده است. این همان اصولی است که من از آن حرف میزنم.
نمیخواهید موضوع را برای مان بشکافید؟
اگر نوشته نمیشود، میگویم. (محمد تقوی نزدیک به 10 دقیقه درباره اتفاقاتی که در پدیده رخ داد برای ما حرف زد. از سیر تا پیاز ماجراها را هم گفت اما حرفهای او امانت پیش ما میماند.) فقط دوست دارم این نکات هم نوشته شود. من با هیچ یک از بازیکنان پدیده خصومت نداشتم. از ته قلبم همه آنها را دوست داشتم. ارتباط خوبی هم میان ما برقرار شده بود اما گاهی وقتها اتفاقاتی رخ میداد که برای حفظ حقوق تیم و زیر سوال نرفتن جایگاهها مجبور میشدم تصمیمهایی بگیرم. به هر حال ماجراهای من و پدیده تمام شد.
از حرفهای شما اینطور برداشت میکنیم که رضا مهاجری یا مسوولان باشگاه پدیده نتوانستهاند با دیسیپلین و شرایط کاری شما کنار بیایند.
من دوباره تاکید میکنم که با مسوولان باشگاه پدیده مشکلی ندارم و احترامها میان من و آنها همواره برقرار خواهد بود. از آنها تشکر میکنم. به هر حال مدتی با هم کار کردیم اما ادامه کار به دلیل همین نکتهای که شما به آن اشاره کردید (دیسیپلین) میسر نبود. من یاد گرفتهام که تحت هر شرایطی باید احترام میان استاد و شاگرد حفظ شود چرا که به سود تیم است. امیدوارم پدیده در ادامه راه موفق باشد.
حتی گفته شد که شما به دلیل پیشنهاد قطعی که از استقلال دارید از پدیده جدا شدهاید. این خبر را تایید میکنید؟
نه، هرگز. هیچ یک از مسوولان باشگاه استقلال به طور رسمی با من حرف نزدهاند. البته نمیتوانم بگویم صحبتهایی نشده. صحبتهایی به صورت غیرمستقیم شده که این طبیعی است. استقلالیها از 4 سال پیش من را میخواستند و این برای من افتخارآمیز است که از تیم محبوبم پیشنهاد کار داشته باشم اما آنقدر حرفهای هستم که وقتی در قرارداد با باشگاهی هستم به باشگاه دیگری فکر نکنم.
گفتید از ۴ سال پیش استقلالیها شما را میخواهند. چرا این ارتباط هیچ گاه میسر نشده است؟
ببینید، من به دلیل جایگاهی که در فوتبال انگلیس داشتم و جزو انجمن فوتبال نویسهای این کشور بودم، مجبور بودم با رسانهها ارتباط داشته باشم. در واقع این یک کار طبیعی و عادی بود که به صورت روزمره انجام میشد. یکی از رسانههایی که در این مدت من با آن ارتباط داشتم بی بی سی بود. نمیدانم شاید ارتباط من با این شبکه باعث شد که در ایران ذهنیتهایی ایجاد شود و من نتوانم به آن چیزی که مد نظرم هست، برسم. حقیقتا خودم هم دوست داشتم خیلی پیشتر از اینها به استقلال بیایم البته با عشق و علاقه بسیار.
وقتی میتوانید در تیم پدیده مربیگری کنید قطعا مشکلی در راه حضور شما در استقلال هم نبوده و شاید اساسا تصورات شما و یا دیگران درباره اینکه شاید به دلیل همکاری با شبکه بیبیسی محدودیتهایی ایجاد شده وجود نداشته است.
ابتدا تصور میکردم این گفتوگوها با بی بی سی مشکلساز است. از گوشه و کنار هم حرف و حدیثهایی میشنیدم اما هر چه زمان گذشت متوجه شدم هیچ حساسیتی در این باره نبوده و وقتی به ایران آمدم به من ثابت شد که آن ارتباطها مشکلی به وجود نیاورده است. به هر حال ریشههای من در این مملکت بود و خودم را همواره یک ایرانی میدانستم ضمن اینکه بحثهای من با شبکههای خارجی صرفا فوتبالی بود و به دلیل اقامت من در انگلیس اساسا راهی هم جز ارتباط با این شبکهها و سایتها نبود. من هم به دلیل اجبارهای کاری و موقعیتی که در انجمن فوتبال نویسهای انگلیس داشتم و هم به دلیل سابقه و پیشینه فوتبالیام در ایران مورد توجه رسانههای انگلیس قرار میگرفتم که این کاملا طبیعی بود. به هر حال در مملکت ما هم عقلانیت وجود دارد و بی در و پیکر نیست که محمد تقوی را با این همه سال تلاش سالم طرد کنند.
در این سالها که از ایران دور بودید طی ارتباطهایی که با شبکههای خارجی داشتید آیا بحث سیاسی هم داشتید؟
هرگز. من هیچ بحث سیاسی نداشتم. همه حرفهای من صرفا فوتبالی بود و همیشه سعی کردم بحثهای سازنده داشته باشم که به نفع فوتبال و ورزش کشورمان باشد. من در ارتباطهایی که داشتم کاملا حواسم جمع بود که وارد سیاست نشوم چون ایران برایم خیلی مهم بود.
چرا از ایران رفتید؟
14 سال پیش من تصمیم گرفتم از ایران بروم. دلیل این تصمیم شرکت در کلاسهای مربیگری فوتبال انگلیس بود. آن زمان حقیقتا من نمیخواستم بیش از 7 هفته در انگلیس باشم. قصد داشتم در کلاسهای مربیگری شرکت کنم و برگردم. زبان هم بلد نبودم و ماندن در انگلیس برایم سخت و دشوار بود اما وقتی وارد فضای فوتبال انگلیس شدم، تازه فهمیدم که من و امثال من چقدر از فوتبال روز دنیا عقب هستیم. تازه دلیل مشکلاتی که در فوتبال ایران وجود داشت، فقر دانش و خیلی چیزهای دیگر را به عینه لمس میکردم. برای همین تصمیم گرفتم در انگلیس بمانم و کار یاد بگیرم. باور کنید من در این 14سال هر روز یک نکته از فوتبال انگلیس یاد گرفتم.
ظاهرا کلاسهای مربیگری بسیاری را هم سپری کرده اید.
من عاشق کار کردن بودم و برای همین ابایی نداشتم که سر زمین خاکی بروم یا در اولدترافورد باشم. هیچ تفاوتی برایم نمیکرد چون با ذهنیتی وارد فوتبال انگلیس شدم که هدفم یادگیری بود. در این 14 سال پی در پی در کلاسهای مربیگری حضور داشتم. البته حضور در کلاس مربیگری صرفا نمیتواند شما را آبدیده و باتجربه کند. من در میدان کار میکردم. حتی در مدارس فوتبال که شاید الان برای خیلی از همنسلیهای من عار باشد. برای من اما عار نبود. حتی در کوچه و خیابان هم کار میکردم. با مربیان بسیاری گفت وگو داشتم. با آنها حرف میزدم و از فلسفه فوتبالشان میپرسیدم. نکاتی یاد گرفتم که هرگز نمیتوانستم در ایران یاد نمیگرفتم.
فلسفه فوتبال چیست؟
اتفاقا همین سوال را سر امتحان یکی از دورههای کلاسم از یکی از اساتید پرسیدم. برای خودم هم جای سوال بود که فلسفه فوتبال یعنی چه. من این سوال را از یکی از اساتید پرسیدم که او از من سوال کرد شما به کدام یک از مربیان دنیای فوتبال علاقهمندید که من گفتم گواردیولا. از من پرسیدند چرا گواردیولا؟ من هم سبک بازی گواردیولا در بارسا را توضیح دادم که وقتی توضیحاتم تمام شد به من گفتند که همین شد فلسفه فوتبال.
دوره کلاسهایی که شما در انگلیس سپری کردید با آنچه در ایران انجام میشود، تفاوت دارد؟
خیلی زیاد. یاد میآید سر یکی از امتحانات 25 تا 30 استاد دورهام کردند و گفتند باید در یک سسیتم که خودشان تعیین کرده بودند مثلا 3-4-3 کار دفاعی را انجام دهی. این امتحان به تنهایی 90 دقیقه طول کشید. اگر بخواهم به خوبی تفاوتهای دورههای کلاس مربیگری در انگلیس را با ایران به شما بگویم باید به این نکته اشاره کنم که من برای اخذ مدرک «بی» مربیگری 11 ماه زمان صرف کردم. اینطور نیست که یک دوره کوتاه مدت کلاس بگذارند و بعد مدرک بدهند. البته در ایران هم زحمات زیادی کشیده میشود و تغییرات خوبی در سالهای اخیر شده اما فضای فوتبال در انگلیس با فوتبال ایران خیلی متفاوت است و تا از نزدیک آنجا را لمس نکنید، نمیتوانید این تفاوتها را حس کنید.
هزینههایی که بابت حضور در این کلاسها دادید، زیاد بود؟
به جرات میتوانم بگویم اگر هزینههایی که برای کلاس مربیگری خرج کردم را کنار میگذاشتم میتوانستم در انگلیس یک خانه بخرم. آنجا با 35 هزار پوند میشود خانه خرید که من در همین حدود هزینه حضور در کلاسهای مربیگری دادم. پول زیادی بود و من هم شرایط اقتصادی مناسبی نداشتم که بتوانم این مبالغ را تامین کنم.
پس چه کار میکردید؟
(قدری مکث میکند) شاید باورش برای شما سخت باشد که محمد تقوی، بازیکن سابق استقلال و تیم ملی ایران در انگلیس برای یک شرکت حمل و نقل روی ماشین کار میکرد تا بتواند هزینه حضور در این کلاسها را تامین کند اما من ابایی از گفتن این حرف ندارم. صادقانه به شما میگویم که من در انگلیس چطور امرار معاش میکردم. خیلی شبها وقتی همه در خواب ناز بودند، من با خودرویی که داشتم کار میکردم تا هم هزینه خانوادهام را بدهم و هم بتوانم از عهده مخارج شرکت در کلاسهای مربیگری بربیایم. باور کنید زندگی در اروپا بخصوص انگلیس که مالیاتهای سنگینی هم دارد دشوار است. آنجا باید خوب کار کنی وگرنه با مشکلات زیادی مواجه میشوی.
از تفریحات و جاذبههایی که در انگلیس میتوانست شما را جذب کند هم زدید؟
همیشه درگیری ذهنی و بدنی من با فوتبال بود. نه نایت کلاب و اینجور جاها. من در انگلیس سالم زندگی کردم و برای خودم خط قرمزهای زیادی داشتم.
این مشقتها برای کسی که روزگاری در فوتبال ایران یکی از چهرههای درجه یک بود قابل وصف نیست. شاید خیلیها هرگز تصور نمیکردند که شما در انگلیس چه وضعی داشتید.
یک روز با برند راجرز، مربی وقت لیورپول که الان مربی سلتیک است گپ میزدم. راجرز از زندگی و سختیهایی که کشیده برای من گفت. میدانید او قبل از مربیگری چه کاری میکرده؟ شاید برایتان جالب باشد. راجرز خودش به من گفت و من هم برای شما نقل میکنم که او روزگاری کارگر یکی از انبارهای شرکتهای معروف کشور انگلیس بود. راجرز اما عاشق فوتبال بود و رفت و کار کرد و به این نقطه رسید. زندگی او برای من الگو شد. شاید سخت بوده باشد و یا شاید هم غیرقابل درک اما من همه این سختیها را تجربه کردم تا کار یاد بگیرم و برگردم در همین ایران خودمان فوتبال را آموزش بدهم. حالا هم میخواهم در همین ایران باشم و ادامه بدهم. هدفهای بزرگی دارم، خیلی بزرگ...
همکاری شما با پدیده که به پایان فصل نرسید و شاید هم خیلی از استقلالیها دوست نداشتند که شما دستیار رضا مهاجری باشید اما دور از ذهن نیست که استقلال باب همکاری با شما را باز کند.
قلبا دوست دارم با استقلال همکاری کنم. به هر حال اینجا خانه من است اما استقلال هم نشد جاهای دیگر میشود. همانطور که گفتم از 4 سال پیش از استقلال پیشنهادهایی به دستم رسیده اما تا به امروز امکان همکاری مشترک فراهم نشده است.
شاید توقع دارید که سرمربی استقلال شوید؟
خودم را روزی در آن جایگاه میبینم اما اینطور هم نیست که بخواهم یکدفعه در این موقعیت قرار بگیرم. به هرحال من یکسری توقعات دارم و دوست دارم جایگاهم حفظ شود و اگر قرار است بهعنوان دستیار کار کنم در کمال احترام باشد و اختیار عمل کافی داشته باشم.
حتما بازیهای استقلال را پیگیری میکنید. میخواهیم درباره آنچه استقلال مقابل فولاد به نمایش گذاشت برای مان حرف بزنید.
بازی با فولاد را دیدم و دوست دارم با استقلالیها بی پرده حرف بزنم. استقلال به قول انگلیسیها اصلا شارپ نیست. این تیم فاقد شادابی لازم است. الان هفته نهم هستیم. در این هفتهها حتما باید تیمها به شادابی لازم رسیده باشند اما میبینیم که استقلال با مشکل بدهی بسیاری مواجه است. در واقع این مشکل بدهی باعث شده استقلال از شادابی کافی فاصله بگیرد.
یعنی درموت مقصر است؟
درموت یا هرکسی که مسوول تمرینات بدنی بازیکنان است. شما عملا میبینید که استقلالیها در بازیهای خود با یک کندی محسوس مواجهاند. این وضعیت به استقلال لطمه میزند و من امیدوارم هر چه زودتر تمرینهایی را در نظر بگیرند که این بدنها به اصطلاح ما مربیان ول شود. یک وقتهایی هست که نحوه ایستادن یک بازیکن پشت توپ میتواند نتیجه را عوض کند. اینها ریزهکاریهایی است که باید به آن توجه شود. در فوتبال مربیانی موفق میشوند که به جزییات توجه ویژهای کنند. فکر میکنم در استقلال به ریزه کاریها هیچ توجهی نشده است... خب، اگر میشد که کار تیم به اینجا نمیرسید. البته بحثهای تاکتیکی هم هست. شاید استقلال به جز دو بازی در همه بازیها گل خورده است. در فاز گلزنی هم که مشکلات بسیاری دارند. به طور کلی روح تیمی مناسبی در استقلال نمیبینم.
شفر را برای همین آوردهاند. این مربی آمده است که چنین مشکلاتی را از بین ببرد. در بازی اول اما هرگز تاثیرگذاری شفر در استقلال مشهود نبود. انگار استقلال هیچ تغییری نکرده است.
مشکل شفر این است که چون در میانههای راه به این تیم ملحق شده و بازیکنان را خودش جذب نکرده مجبور است از کل به جز برسد در حالی که یک مربی برای موفقیت باید از جز به کل برسد. حال و روز شفر در استقلال الان همینطوری است که میخواهد از کلیات شروع کند. راهی جز این هم ندارد. مجبور است. به هر حال تیمی را به او سپردهاند که بر اساس تفکرات سرمربی دیگری بسته شده است.
آیا میشود مجموعه کادرفنی استقلال را در نتایجی که رقم خورده مقصر دانست؟
ببینید، کادرفنی قبلی رفتهاند و تازه شفر آمده اما به طور کلی باید جوابگوی این سوال باشند که چرا بعد از گذشت 9 هفته تیم هنوز به نقطه آرمانی نرسیده است. این سوال اگر پاسخ داده شود استقلال به شرایط مطلوبی میرسد.
نظر کاربران
ای کاش مسوولان استقلال امسال ازایشان استفاده میکردند
واقعا اقای تقوی حرفهای پخته و سنجیده ای زده است..حق با ایشان است.که خوب و واضح مشکل استقلال را توضیح داده است..کاش مسولان استقلال از یک همچنین سرمایه گرانقدری استفاده کنند.