معمارِ جالوروسی قدرتمند در دهه ۸۰، کسی نبود جز پائولو روبرتو فالکائو. نابغه برزیلی که در ۱۹۸۰ به جمع گرگ ها پیوست و خیلی سریع با تیم هماهنگ شد. فالکائو در قلب هواداران جای گرفت و به عنوان یک شخصیت مقدس، در میان رمی ها محبوب تر شد. رقیب اصلی این نابغه، قرار بود به زودی به سری آ بیاید تا یکی از بزرگترین رقابت های تاریخ فوتبال رقم بخورد.
طرفداری: قدرت یک فوتبالیست، گاه می تواند تاثیری بی اندازه بر یک باشگاه بگذارد. اگرچه تلاش های یازده بازیکن در زمین، در نهایت یک بازیکن را برجسته تر می کند ولی، در برخی موقعیت ها، یک نابغه می تواند بار کل تیم را بر دوش بکشد. در یوونتوس ۱۹۸۰، مغز متفکر تیم، میشل پلاتینی بود. این فرانسویِ بی نهایت با استعداد که یک مهره ضروری در ترکیب بیانکونری بود، در فتح اسکودتو های ۱۹۸۴و ۱۹۸۶، استادانه همه چیز را کنترل می کرد.
یوونتوس، در آن زمان پرچمدار تیم های ایتالیایی بود. با این حال جایگاه آن ها در رقابت های داخلی، قرار بود به وسیله آاس رم تهدید شود. این رقابت که در حال حاضر هم در سری آ جریان دارد، یکی از بزرگترین ها در تاریخ کالچو بود. بی شک در دهه 80، یوونتوس و آاس رم دو تیم قدرتمند ایتالیایی بودند. رم که اولین اسکودتو تاریخش را در 1983 فتح کرد، تحت هدایت نیلس لیدهولم به تیمی خارق العاده تبدیل شده بود.
معمارِ جالوروسی قدرتمند در این سال ها، کسی نبود جز پائولو روبرتو فالکائو. نابغه برزیلی که در ۱۹۸۰ به جمع گرگ ها پیوست، خیلی سریع با تیم هماهنگ شد. فالکائو در قلب هواداران جای گرفت و به عنوان یک شخصیت مقدس، در میان رمی ها محبوب تر شد. رقیب اصلی این نابغه، قرار بود به زودی به سری آ بیاید.
میشل پلاتینی، دو سال بعد یعنی در سال 1982 به یوونتوس پیوست. نمایش های خیره کننده او در سن اتین، مسئولان بیانکونری را ترغیب کرد برای خرید او دست به کار شوند. نحوه ورود پلاتینی به یوونتوس، به سادگی فالکائو نبود. مردانی با استعداد و قدرتمند از نسل قهرمانان جام جهانی 1982، کار را برای این فرانسوی سخت تر می کردند. هماهنگی با محیط و نحوه بازی در ایتالیا، برای میشل سخت بود.
پلاتینی در خط هافبکی بازی می کرد که مارکو تاردلی- کاپیتان آتزوری که دیگر نبوغ و خلاقیت سابق را از خود نشان نمی داد-هم حضور داشت. این یک شوک فرهنگی بزرگ برای پلاتینی محسوب می شد. گرچه طرفداران فوتبال باشگاه های فرانسوی پرشور بودند، اما آنها نمی توانستند با طرفداران افراطی که در خیابان های تورین با تمام قوا " فورتزا یووه" سر می دهند، مقایسه شوند.
در فرانسه به فوتبال به چشم یک سرگرمی نگاه می شد اما ایتالیا کاملا فرق داشت و کار را فراتر برده بود. فوتبال در سرزمین چکمه از بُعد دیگری دنبال می شد. اینجا فوتبال یک مذهب بود، یک جنگ واقعی که همه چیزِ مردم محسوب می شد.
زیر نظر سرپرستی باهوش مثل جیووانی تراپاتونی، پلاتینی بالاخره با فوتبال ایتالیا هماهنگ و به ستاره اصلی یوونتوس تبدیل شد. پلاتینی حالا وسواس فکری فوتبال دوستان ایتالیایی شده بود. بیانکونری با وجود این ستاره فرانسوی، پیشرفت چشمگیری کرد. آن ها به فینال رقابت های اروپایی راه یافتند، جایی که با نتیجه ۱-۰ به هامبورگ باختند تا کوپا ایتالیا، مرهمی بر این زخم باشد. اسکودتو؟ آن ها توانایی فتح این جام را نداشتند چون آاس رم قدرتمند، به دنبال دومین عنوان لیگ خود بود. عنوانی که با قهرمانی چون فالکائو، راحت تر به دست آمد.
فالکائو در کشورش برزیل، یک اسطوره بود. هشت سال در تیم اینترناسیونال در پورته آلگره بازی کرد. پنج جام ایالتی و سه جام کشوری کافی بود تا این تیم به عنوان قدرت بی رقیب، شناخته شود. در فصل 1979، آن ها کل فصل را بدون باخت سپری کردند تا سوار بر فراز یک موج، برزیل را زیر پای بگذارند. با این حال فالکائو هنوز هم تشنه چالش جدید بود و وقتی جالوروسی فهمید او همان مهره ای است که برای اسکودتو کم دارند، ذره ای برای خریدش شک نکرد. پس از آن که فدراسیون فوتبال ایتالیا، محدودیت ها مبنی بر سرمایه گذاری برای بازیکنان خارجی را برداشت، پائولو فالکائو با رقم 650 هزار یورو، به پایتخت ایتالیا آمد.
این بازیساز برزیلی تاثیر مهمی در کسب دومین کوپا ایتالیا پیاپی جالوروسی داشت. رم در فینال رقابت ها در استادیوم کوموناله دی تورینو برا مصاف گراناتا رفت تا با پنالتی سرنوشت ساز فالکائو، موفق به فتح این جام شود. جوّ ورزشگاه تا زمانی که سوت پایان بازی به صدا درنیامده بود، وحشتناک و در عین حال تنش زا بود. فصل بعد بود که فالکائو لقب " پادشاه هشتم رم" را به دست آورد. در این فصل طرفداران یوونتوس، ستاره فرانسوی را بسیار بیشتر دوست داشتند اما میشل باید صبر می کرد چون فرصت خودنمایی پادشاه رم فرا رسیده بود.
در دهه 80 رقابت میان بیانکونری و جالوروسی، وارد بُعد تازهای شد. هردو باشگاه قرار بود بر سر جام هایی رقابت کنند که پلاتینی و فالکائو، نقش اصلی را داشتند. در استادیوم دل آلپی، قرار بود جنگ بزرگی رخ دهد. وقتی کریشریکو با شوتی زیبا، تیمش را پیش انداخت، این پلاتینی بود که مانند قهرمانان، به کمک تیمش رسید. ضربه این سوپراستار فرانسوی در دقیقه 49 وارد دروازه شد تا شیره آ، ستاره بعدی باشد که با گلی واقعا زیبا، اولین طعم تلخ شکست به بانوی پیر را به فالکائو بچشاند.
برای پلاتینی، این احساس عجیب و غریبی بود، حسی پر ازهیجان. شکست رم و ایستادن در برابر فالکائو آن هم وقتی هواداران او را یک قهرمان می دانستند. یک سال قبل، وقتی پلاتینی هنوز به ایتالیا نیامده بود، دو بازی مانده به پایان فصل، یوونتوس و رم در یک بازی مرگ و زندگی، باید به مصاف هم می رفتند. بیانکونری یک امتیاز از رم بیشتر داشت و پیروزی در این دیدار، به معنای فتح اسکودتو بود. مائوریتزیو تورونه، در این بازی دینو زوف را مغلوب کرد اما کمک داور دیدار گل را آفساید اعلام کرد. با وجود آن که اعتراضات زیادی به آن تصمیم شد اما، در پایان دیدار با نتیجه ۰-۰ به پایان رسید تا بیانکونری با شکست ناپولی در بازی پایانی، قهرمان ایتالیا شود.
بعد ها صحنه های آهسته نشان داد گل تورونه کاملا صحیح بود تا یکی از جنجالی ترین بازی های تاریخ سری آ مورد بحث قرار گیرد. این دیدار در صورتی که گل صحیح رم، مردود اعلام نمی شد، جالوروسی را عملا قهرمان سری آ می کرد. پس از قهرمانی یوونتوس، جیانی آنیلی، مالک یوونتوس در اظهار نظری جالب خطاب با باشگاه رم گفت:
شما پاپ، آندریوتی [قدرتمندترین فرد ایتالیا در سیاست] و خورشید را دارید. بگذارید اسکودتو هم برای ما باشد.
گرچه یوونتوس 19 جام اسکودتو فتح کرد و رم یک جام، اما جالوروسی حس می کرد فریب خورده است. شانس کسب یک اسکودتو از آن ها گرفته شد. فصل بعد و در مارس 1983 در استادیوم المپیکو، دوباره جنجال، بر بازی حاکم بود. در شهر ابدی رم، طرفداران فوتبال با آواز ها و فریاد های خود اهمیت بازی را نشان می دادند. بازهم این فالکائو بود که هنرنمایی کرد. این برزیلی هنرمند پا پیش گذاشت و با ضربه سری، گرگ های پایتخت را پیش انداخت. پلاتینی هم قرار بود بدرخشد. استفاده از توپ های مرده و ضربات آزاد، یکی از ویژگی های این ستاره فرانسوی بود. یک ضربه عالی از فاصله 30 یاردی به کنج دروازه کافی بود تا نتیجه بازی به تساوی برسد. فالکائو و طرفداران رم، به یک باره ساکت شدند و این پلاتینی بود که بر فراز المپیکو به پرواز در آمده بود. بازهم سانتر پلاتینی به دروازه، توسط سرخیو بریو به گل تبدیل شد تا بازهم فالکائو و یارانش، با سری پایین، ورزشگاه را ترک کنند.
با این حال رمی ها حق داشتند تا از تصمیمات داور عصبانی باشند چون پلاتینی قبل از ارسال ضربه به بریو، در آفساید قرار داشت. اما خدایان فوتبال، تصمیم داشتند لبخند بر روی لبان فالکائو نقش بندد. در پایان فصل، رمی ها بودند که به لطف لغزش یوونتوس، بر اسکودتو بوسه می زدند.
فالکائو بعد ها با مشکلات زیادی مواجه شد. او به دلیل رسوایی های زندگی شخصی اش وقتی که مصدوم بود، با باشگاه رم دچار مشکل شد و قراردادش از سوی جالوروسی فسخ شد. در سوی دیگر پلاتینی در لیگ با یوونتوس ششم شد و پیروزی آن ها بر لیورپول در رقابت های اروپایی، تحت الشعاع حادثه هیسل قرار گرفت. دهه 80 را می توان با رقابت یوونتوس و رم به یاد آورد. وقتی که سری آ بازیکنان بزرگی داشت و بهترین لیگ جهان محسوب می شد.
پلاتینی برای بانوی پیر، مهره کلیدی بود اما این فالکائو بود که قهرمانی را پس از ۴۱ سال برای رم به ارمغان آورد. موفقیت های این دو باشگاه در این برهه زمانی، توسط فالکائو و پلاتینی رقم خورد. رقابت پلاتینی بزرگ و هشتمین پادشاه رم، برای سالیان سال از بهترین ماجراهای تاریخ سری آ خواهد بود.
به قلم Matt Gault از وبسایت Thesefootballtimes
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر