تیمهای ایرانی؛ لشگریان بدون سرباز در آسیا
دو شکست تلخ، برای دو تیم پرطرفدار پایتخت، همه عایدی ما از لیگ قهرمانان آسیا بود. باختهای ششگله و چهارگله مثل آواری بر سر غرور فوتبالی ما خراب شده است. قطعا دوباره انگشتان مقصریابی به سمت مدیریت ضعیف تیمها نشانه میرود. اما واقعا کجای کار میلنگد؟
متافوتبال: دو شکست تلخ، برای دو تیم پرطرفدار پایتخت، همه عایدی ما از لیگ قهرمانان آسیا بود. باختهای ششگله و چهارگله مثل آواری بر سر غرور فوتبالی ما خراب شده است. قطعا دوباره انگشتان مقصریابی به سمت مدیریت ضعیف تیمها نشانه میرود. اما واقعا کجای کار میلنگد؟
باید بپذیریم که تیمهای متمول عربی با خرید بازیکنان با کیفیت خارجی و امکانات فوق تصوری که فراهم کردهاند، توانستهاند به رقیبان سرسختی برای ما تبدیل شوند. اما با توجه به توانایی بالای بازیکنان ایرانی، همیشه این امید وجود داشته که اگر تیمهای ایرانی کامل و در شرایط ایده آل باشند، میتوانند نتایج قابل قبولی بگیرند و از پیش بازنده نخواهند بود. چرا که کارشناسان امر، همیشه بر برتری استعداد فوتبالی ایران نسبت به دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس، صحه گذاشتهاند. حضور سپاهان و ذوبآهن در فینال و استقلال و پرسپولیس در نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا، مؤید این حرف است. اما چه شد که استقلال و پرسپولیس با آن همه سابقه و ابهت اینچنین زمینگیر شدند؟ مگر همین پرسپولیس مقابل همین الهلال به دو تساوی در مرحله مقدماتی نرسیده بود، پس این نتیجه چهار بر صفر، که میتوانست تلختر هم باشد، چگونه شکل گرفت؟
اگر حواشی، اخبار، آمار و نکات فنی دو بازی استقلال-العین و پرسپولیس-الهلال را نگاه کنیم به یک ضعف مشترک میرسیم. کمبود بازیکن. در هر دو بازی، هم استقلال و هم پرسپولیس مصدومان و محرومان زیادی داشتند و همین باعث شده بود تا برخی از عوامل تیمها و هواداران، از نبود بازیکنان اصلی به عنوان مهمترین دلیل شکست سنگین یاد کنند. وقتی قدرت دو تیم تقریبا برابر باشد، غیبت بازیکنان اصلی نهایتا منجر به شکست با اختلاف گل پایین میشود. نه باختی به این سنگینی. مگر دیگر تیمها درگیر این مصدومیتها و محرومیتها نیستند؟ چرا الاهلی و العین و لخویا و الریان و ... با اختلاف گل بالا حذف نشدند؟ پرسپولیس که توانسته بود این فصل تیم کاملی را ببندد. آنها چرا با چند محرومیت نیمکتشان خالی شد؟
پرسپولیس تیم کاملی بست، اما با ملاکهای سازمان لیگ. پرسپولیس شاید به جز علوان زاده، تمامی ۱۸ سهمیه بزرگسالان خود را با بازیکنانی در حد کیفیت آسیایی بست. اما مشکل اینجاست که قوانین دیگر لیگها با ایران تفاوت دارد. تقریبا در تمامی لیگهای معتبر اروپایی اجازه ثبت قرارداد با ۲۵ بازیکن بزرگسال (بالای ۲۱ سال) داده میشود. همین تیم الهلال، تقریبا ۲۵ بازیکن بزرگسال در لیست خود دارد. AFC طی بخشنامهای به تیمهای حاضر در آسیا اجازه داده که هر تیم ۳۰ بازیکن، با هر سنی معرفی کند و تنها منع آن اعلام حداقل سه دروازهبان است. اما برای پرسپولیس و استقلال و دیگر تیمهای ایرانی، به دلیل محدودیتهای داخلی، امکان معرفی بیشتر از ۱۸ بازیکن با کیفیت و با تجربه و قابل اعتماد نیست. در آخرین لیستی که پرسپولیس برای آسیا ارسال کرده است، نامهایی نظیر آدام همتی، محمدامین اسدی، سعید حسینپور، شاهین عباسیان و سیدمحمداحسان حسینی به چشم میخورد، که شاید کمتر کسی آنها را بشناسد. این در حالی است که رقبای تیمهای ایرانی با لشگری از بازیکن به این رقابتها میآیند و محرومیتها و مصدومیتها نهایتا خلاقیت و برتریهای جزئی آنها را کاهش میدهد.
نه مانند تیمهای ایران که غیبت بیش از دو بازیکن، تیم را با چند تغییر پست و نهایتا یک نتیجه فاجعه رو به رو میکند. دست خالی تیمهای ایرانی در چنین شرایطی، نتیجه سیاست غلط سازمان لیگ است که در راستای کاهش میانگین سنی بازیکنان لیگ انجام شده است. اما اجرای قانون ۹+۱۸ (۱۸ بازیکن بالای ۲۴ سال و ۹ بازیکن امید) نه تنها نتواسته در راستای هدف تعیین شده برای آن موفق باشد، بلکه باعث تشدید مصدومیتهای بازیکنان و دستبسته بودن نمایندگان ایران، در رقابتهای آسیایی شده است. در حال حاضر تیمی مانند پرسپولیس، در صورت صعود به مراحل بالای جام حذفی، باید چیزی حدود ۴۵ بازی انجام دهد. این جدای از آن است که تقریبا ۶ بازیکن این تیم در تیم ملی نیز عضویت دارند و بایستی در بازیهای دوستانه ملی و جام جهانی حاضر باشند. این موضوع را هم از یاد نبریم که هدف پرسپولیس، قهرمانی در آسیا بود. هر چند که با نتیجه شکلگرفته در بازی رفت، احتمال رخدادن این موضوع بعید به نظر میرسد، اما اگر پرسپولیس به قهرمانی میرسید و به جام باشگاههای جهان میرفت، چه سرنوشتی در انتظار بازیکنان این تیم بود؟ غیر از این است که تیم با تعداد بالایی از مصدومان باید فصل
را به پایان میرسانید؟ چطور میتوان با یک لیست هجده نفر چنین بازیهای فشرده و سنگینی را انجام داد؟ فراموش نکنیم که روزبه چشمی هم به دلیل کمبود بازیکن باکیفیت در استقلالِ مظلومی، ناچار شد بلافاصله بعد از بازیهای تیم ملی امید و انجام یک بازی ۱۲۰ دقیقه در این رقابتها، برای استقلال به میدان برود و نهایتا با پارگی رباط مواجه شد.
به نظر میرسد لازم باشد سازمان لیگ تغییری در این قانون ایجاد کند. چون نه تنها باعث کاهش میانگین سنی بازیکنان حاضر در ترکیب اصلی تیمها نشده، بلکه ادامه این روند، باعث تشدید مصدومیتها و عدم نتیجهگیری تیمهای ایرانی در آسیا خواهد شد. حداقل انتظار میرود که سازمان لیگ سهمیه تیمهای حاضر در لیگ قهرمانان آسیا را افزایشدهد تا فشار مسابقات به آنها آسیب نرساند. البته برخی عنوان میکنند که فدراسیون به پرسپولیس اجازه داده که چند بازیکن دیگر فقط برای مسابقات آسیایی جذب کند. حتی بدون بررسی هم، بیهوده بودن این قانون مشخص است. کدام باشگاهی حاضر است بازیکنی را تنها برای تقریبا شش بازی جذب کند و پول یک فصل کامل را بپردازد. سازمان لیگ باید همانند دیگر لیگهای معتبر، اجازه جذب بازیکن کافی را به تیمها بدهد و برای رشد بازیکنان جوان به افزایش کیفیت و نظم لیگهای پایه فکر کند. تجربه نشانداده که قوانینی از این دست، نتوانسته اهداف مورد نظر را برآورده کند. مانند قانون منع استفاده از دروازهبانان خارجی که در چند سال اجرای آن هیچ تاثیری در افزایش کیفیت دروازهبانان نداشت، جز نجومیشدن رقم قرارداد آنها. اجرای قانون فعلی هم
تنها لیست ارسالی باشگاهها به فدراسیون را جوان کرده و کمکی به استفاده بیشتر از جوانان در ترکیب اصلی تیمها نکرده است. اگر سلامت بازیکنان و افزایش قدرت آنها در آسیا برای مسئولین فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ مهم است، باید با تدبیری بهتر، این معضل را برطرف کنند. رجوع به قوانین لیگهای معتبر اروپایی قبل از اعمال خلقالساعه این محدودیتها، میتواند از انحراف مسیر فوتبال، برای نیل به پیشرفت و جذابیت، جلوگیری کند.
ارسال نظر