ناکامی را به گردن اخراجیها نیندازید
استقلال در جم به پارس جنوبی باخت و نمایش ضعیفی داشت؛ نه برنامهای در بازی این تیم دیده میشد و نه این تیم در حد و اندازههای اسم استقلال بازی کرد.
آی اسپورت: استقلال در جم به پارس جنوبی باخت و نمایش ضعیفی داشت؛ نه برنامهای در بازی این تیم دیده میشد و نه این تیم در حد و اندازههای اسم استقلال بازی کرد. منصوریان که فرصت مناسبی در تعطیلات لیگ برای اصلاح تیمش داشت، بدون ذرهای پیشرفت در بوشهر بازی را باخت. در آن مسابقه نه مجتبی جباری بازی کرد و نه مهدی رحمتی درون دروازه بود؛ دو کاپیتان با تجربه و نامدار استقلال نقشی در آن نمایش نداشتند و زمانی که استقلال یک ناکامی دیگر را تجربه کرد، حکم اخراج این دو بازیکن صادر شد و لابد مدیرعامل و از همه مهمتر سرمربی استقلال دلایل قانعکنندهای برای این تصمیم داشتند.
حتی اگر این بازیکنان شرح وظایف خود را درست انجام نداده و در باختهای قبلی تمام تقصیر را بر گردن آنها بیندازیم، باز هم قانع نمیشویم که مقصر آن نمایش ناامیدکننده در «جم» این دو بازیکن باشند. استقلال هم پارسال و هم امسال با ضعف آشکار در کادر فنی مواجه بود. وقتی آنها در نمایشی بیسابقه در تاریخ باشگاه ۶ گل از تیم العین دریافت کردند، آیا باز هم ایراد از این دو بازیکن - و حتی علی چینی - بود؟ از یاد نبردهایم که منصوریان در اقدامی حیرتانگیز مقابل العین به مگویان دستور داد تا همه جا با عمر عبدالرحمن حرکت کند و همین تاکتیک قدیمی و منسوخ شده باعث شکست ۶ بر یک شد تا منتقدان پس از آن بازی به شدت به تصمیمات و نحوه مربیگری منصوریان انتقاد کنند.
از آن مسابقه عبور کنیم؛ در فصل جدید منصوریان با درخواست خودش مجتبی جباری را جذب کرد و مهدی رحمتی را علیرغم حاشیههای فصل قبل حفظ نمود و بازوبند کاپیتانی را بر بازوی آقای شماره یک بست. مجموعه تصمیمات منصوریان و خریدهایش استقلال را به نقطه فعلی رساند و در این میان مدیرعامل و هیات مدیره که تابع بیچون و چرای تصمیمات سرمربی بودند، نقش غیرقابل انکاری در این ناکامی دارند اما در کمال تعجب به جای آنکه سرمربی نقایص و ایرادهای فنیاش را بپذیرد یا مدیرعامل درباره خریدهای ناموفق پاسخگو باشد، افکار عمومی به سمت دیگری سوق داده میشود و رحمتی و جباری به عنوان مقصران ناکامی از تیم اخراج میشوند. ضربالمثلهای فارسی هم ته کشیده از بس در مورد حال و روز استقلال استفاده شدهاند. با اتفاقاتی که دیروز رخ داد، یک مثل قدیمی دیگر به ذهن میرسد: «گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری!»
درباره رحمتی شائبههای بسیاری هست؛ درباره جباری هم با سابقهای که از او نزد اهالی فوتبال سراغ داریم، میتوان هزار و یک ایراد به کار این بازیکن وارد کرد اما کسانی که این دو بازیکن - و علی چینی و سایر اعضای کادر فنی - را برای این فصل انتخاب کردند تا چه میزان در ناکامی آبیها سهم دارند؟
به نظر میرسد اخراج این افراد تنها برای گلآلود کردن فضای موجود بود و بعید به نظر میرسد که با این تصمیمات، شکل و شمایل بازی تیم منصوریان اصلاح شود و تیمی که در بازی با پارس و گلگهر دیدیم، نشانههای تیم موفق را نداشت که اثر انگشت سرمربی پای بازی این تیم دیده شود. استقلال خلقالساعه بازی میکند و اعتراض تمام هواداران این تیم به بینظمی تاکتیکی و آشفتگی بازی این تیم است. بازی هر تیمی نشان از افکار سرمربی دارد و در بازیهای استقلال با مربیگری منصوریان، فوتبال نو و متفاوتی که دیده نمیشود هیچ، حتی بازی سنتی و براساس ایدههای قدیم را هم در این تیم نمیبینیم؛ اگر چه کم نیستند آنهایی که به جز بازی بد، به رفتارهای نمایشی منصوریان، لیدر سالاری در استقلال و نبود اندیشه جدید هم معترضند.
حال با این همه، منتظر میمانیم تا ببینیم در غیاب جباری و رحمتی، آیا استقلال مقابل ذوبآهن متحول میشود و تصمیم به اخراج این افراد، درد آبیها را دوا میکند؟
نظر کاربران
متاسفانه فضای احمقانه ای در حال حاضر حاکم شذه است،چراکه اگر تصور تاثیر جباری و رحمتی را درست بدانیم،شاید برخی از بازیکنان دوستدار آنها،برای کمرنگ جلوه دادن تأثیر حضور این دو در شکستها،مایل به شکست در مقابل ذوب باشند تا بدینوسیله بی ارتباط بودن قضیه جباری و رحمتی در شکستهای قبلی را متبادر سازند و اگر برخی با این دو عناد داشته باشند،نوع دیگری از بازی را شاهد باشیم که منجر به موفقیت باشد و استدلال تاثیر منفی حضور دو کاپیتان تراز اول را وجاهت بخشد...خلاصه اینکه از تبعات شرطی کردن اوضاع،یکیش همین چیزاست....
امضاء:خودم از سنندج
از رحمتی چاپلوس تر من نــــــــــــــدیدممممم !