نانآوران كوچك، قهرمانان بزرگ
جمعه، زمين چمن دانشگاه شهيد بهشتي، میزبان فينال پرشين ليگ بوده است.
روزنامه قانون: جمعه، زمين چمن دانشگاه شهيد بهشتي، میزبان فينال پرشين ليگ بوده است. گويي آن زمین بخشي جدا شده از دنياست. اين انرژيهاي مثبت، اين تلاشها براي انگيزه بخشيدن به كودكاني كه نانآور كوچك لقب گرفتهاند، باوركردني نيست. وقتي وارد زمين چمن ميشويد بنرهايي نصب شده كه روي آنها نوشتهاند: «سومين دوره مسابقات پرشين ليگ». كمي جلوتر چند نفر پشت يك ميز نشستهاند مسئول روابط عمومي هستند. از آنها درباره مسابقات ميپرسم، با هيجان خاصي درباره سابقه و دورههاي قبلي صحبت ميكنند. آخرين روز بازيهاست و مسئولان بايد خسته از برگزاري يك هفته مسابقه در گرماي آفتاب باشند، اما اينجا خستگي معني ندارد. مسئول روابط عمومي درباره مسابقات ميگويد: «اين مسابقات به مدت يك هفته با همكاري جمعيت امام علي (ع) در زمين چمن دانشگاه شهيد بهشتي برگزار شد، اين سومين دوره مسابقات است».
چغرهاي بدبدن
تشويق بيامان تماشاگران توجه هر تازهواردي را به خود جلب ميكند. ساعت نزديك ۱۷ است و تماشاگران از حدود يك ساعت پيش تشويقهاي خود را آغاز كردهاند. تيمهاي نونهالان پرشين كردستان و پرشين كوره محمود آباد در حال برگزاري رقابت فينال هستند. با هر گل يا هر موقعيتي، همه تماشاگران نيمخيز ميشوند و با هيجان خاصي، بازيكنان را تشويق ميكنند. عجيب است، اينجا رنگها و تيمها تفاوتي ندارند. گويي تماشاگران همه بازيكنان و همه تيمها را دوست دارند. گزارشگران بازي، لابهلاي گزارش، تلاش ميكنند فضاي فانتزي و بامزهاي را ايجاد كنند. «عجب بازيكن چغر بدبدني»، «اين بازيكن اگر بزرگ بشه ميتونه يه تنه تيمملي رو به جامجهاني ببره»، «ماشاا... به تماشاگران، صداي خانمها هم كه بيشتر از آقايونه». با هر اظهارنظري از سوي گزارشگر، بازيكنان و تماشاگران جان تازهاي ميگيرند.
اينجا گوشهاي از دنياست كه احساس ميكني دروغ و ريا در آن جريان ندارد. همه تلاش ميكنند به يكديگر لبخند بزنند، شاد باشند و روز خوبي را رقم بزنند. در گوشه ديگري از سكوها چند ليدر كه به نظر ميرسد با بازيكنان و تماشاگران رفاقت دارند، طبل به دست گرفته و دستمالي به دور سر خود بستهاند. هر دو تيم را تشويق ميكنند، شعارها شبيه شعارهاي استاديومهاست، مودبانهتر و پرانرژيتر. «كوره محمود آباد، كوره محمود آباد»، باوركردني نيست، برخي از تماشاگران پارچههايي با خود حمل ميكنند كه روي آنها نوشته شده كوره محمود آباد. اين تيم متشكل از كودكان افغان است، يكي از مسئولان مسابقه ميگويد اين تيم دو سال است كه نايب قهرمان ليگ شده و امروز آمدهاند تا با برتري در برابر پرشين كردستان، قهرمان شوند.
چرا پرشين؟
همه تيمها پيشوند پرشين را يدك ميكشند، با چند پرسش از افرادي كه مسئول برگزاري بازي هستند متوجه ميشوم كه «پرشين» نام اولين تيمي بود كه جمعيت امام علي (ع) در سال 1385 تشكيل داده و در مسابقات ليگ شهرداري تهران حاضر شده است. آن تيم در همان روزها به عنوان قهرماني در رقابتهاي لیگ دسته یک هیات فوتبال حوزه شمال شرق تهران نيز دست پيدا كرده است. همين موضوع سبب شده تا نام ليگي كه سه سال با حضور كودكان كار برگزار مي شود، پرشين ليگ و پيشوند تمامي تيمها «پرشين» باشد، اين نام شبيه يك هويت شده است.
هويتي كه از گذشتهها نشات ميگيرد و خاطرات خوبي با خود به همراه داشته است. از يكي ديگر از افرادي كه سعي در برقراري نظم در برگزاري مسابقات دارند ميپرسم چند كودك كار به عنوان بازيكن در مسابقات حضور دارند؟ خيلي سريع حرفم را قطع ميكند و ميگويد: «لطفا بگوييد نانآوران كوچك». بعد از اصلاح جملهام توضيحات مختصري درباره تعداد تيمهاي حاضر در مسابقات ميدهد: «از میان 50 تیم فوتبال جمعیت امام علی(ع) که در مناطق محروم 13 استان کشور تشکیل شده و فعالیت میکنند، 22تیم در سه رده سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان به مرحله نهایی سومین دوره لیگ فوتبال پرشین راه یافتند. بعد از برگزاري مسابقه در يك هفته به فينال رسيدند و تكليف قهرمان امروز (جمعه) مشخص خواهد شد».
نايبقهرماني ادامه دارد
جمعيت دوباره فرياد ميزنند، سعي ميكنم روي بازي تمركز كنم و دست از كنجكاوي بردارم. يكي از مسئولان رقابتها كه براي تماشاي فينال دعوتم كرده، چند باري دنبالم ميآيد و ميگويد صندلي هست، بفرماييد پذيرايي شويد. اما هيجان تماشاي اين بازيها، هيجان همراهي با تماشاگراني كه سعي دارند انرژي و انگيزه بازيكنان را بيشتر كنند، باعث ميشود تشكر كنم و از آنها بخواهم كه اجازه بدهند به كنكاشم در كنار زمين و گفتوگو با مسئولان، بازيكنان، مربيان و تماشاگران ادامه بدهم. سرگرم تماشاي بازي ميشوم، نونهالان پرشين كردستان بازي را بهتر ادامه ميدهند اما حملات متعدد آنها نتيجهاي ندارد. بازي با تساوي در جريان است و گزارشگر اعلام ميكند كه در صورت تساوي، بازي به پنالتي كشيده خواهد شد و وقت اضافهاي در كار نيست.
نايبقهرماني ادامه دارد
جمعيت دوباره فرياد ميزنند، سعي ميكنم روي بازي تمركز كنم و دست از كنجكاوي بردارم. يكي از مسئولان رقابتها كه براي تماشاي فينال دعوتم كرده، چند باري دنبالم ميآيد و ميگويد صندلي هست، بفرماييد پذيرايي شويد. اما هيجان تماشاي اين بازيها، هيجان همراهي با تماشاگراني كه سعي دارند انرژي و انگيزه بازيكنان را بيشتر كنند، باعث ميشود تشكر كنم و از آنها بخواهم كه اجازه بدهند به كنكاشم در كنار زمين و گفتوگو با مسئولان، بازيكنان، مربيان و تماشاگران ادامه بدهم. سرگرم تماشاي بازي ميشوم، نونهالان پرشين كردستان بازي را بهتر ادامه ميدهند اما حملات متعدد آنها نتيجهاي ندارد. بازي با تساوي در جريان است و گزارشگر اعلام ميكند كه در صورت تساوي، بازي به پنالتي كشيده خواهد شد و وقت اضافهاي در كار نيست.
طبق پيشبينيها، دو تيم كمي محتاطانه بازي را ادامه ميدهند تا مبادا در اين دقايق، گل بخورند. داور سوت پايان بازي را به صدا در آورد و مربيان به سمت دروازهبانهاي خود ميروند تا به آنها روحيه بدهند. بازيكنان سعي ميكنند تمركز خود را حفظ و به توصيههاي مربيان گوش كنند. ضربات پنالتي آغاز ميشود و نونهالان بعد از هر توپي كه به سمت دروازه شليك ميكنند، با تشويق تماشاگران مواجه ميشوند. فرقي ندارد توپ تبديل به گل شود يا خير، همه تشويق ميشوند. در نهايت تيم پرشين كردستان پيروز بازي ميشود و كوره محمد آباد براي سومين دوره پياپي، به عنوان نايب قهرماني دست پيدا ميكند. صداي فرياد تماشاگران بيشتر شده، بازيكنان تيم قهرمان به سمت بانوان حاضر در ورزشگاه ميروند و آنها در حالت ايستاده، تشويقشان ميكنند. تماشاگران مرد نيز كه در جايگاه مخصوص خودشان حضور دارند، تشويق ايسلندي را آغاز ميكنند. شعارها رفت و برگشتي است، مردها بخشي از شعار را سر ميدهند و زنان ادامه آن را ميگويند. صداي دختران فضاي ورزشگاه را در بر گرفته، ليدر بانوان بوق به دست گرفته و آنها را تشويق ميكند كه به بازيكنان انگيزه بدهند. گويي چندين سال است كه
در ورزشگاه رفت و آمد دارد كه اين چنين به ليدري آشناست.
دختران نيز نهايت همكاري را با او دارند، از آنها ميخواهد كه فريادهايشان بلندتر باشد و همين اتفاق رخ ميدهد. شايد ميخواهند ثابت كنند كه حضورشان در ورزشگاهها نه تنها مشكلي ايجاد نميكند بلكه سبب ميشود تا استاديومها فضاي پرهيجانتري داشته باشند. بانوان حاضر در ورزشگاه سرگرم تشويق بازيكنان هستند و كُري جالبي بين آنها و مردهايي كه تماشاگر بازي هستند شكل گرفته است. هر يك سعي ميكنند بلندتر فرياد بزنند، زنان موفقترند هرچند كه مردها با توجه به اينكه سالهاست در ورزشگاهها حاضر ميشوند، خلاقيتهاي خاصي در تشويقها دارند.
هيچكس كمكمان نكرد
نونهالان پرشين كردستان رقصهاي محلي را آغاز كردهاند و همراه با مربيان خود سرگرم جشن قهرمانيشان ميشوند. موسيقيهاي شاد محلي در جريان است و بازيكنان بعد از قهرماني، حسابي شاد هستند. بازيكنان كوره محمودآباد نيز با چشماني اشكبار راهي رختكن ميشوند اما چند نفر از مسئولان مسابقات به سرعت كنارشان ميروند و دلداريشان ميدهند. ساعت نزديك ۱۸ شده و تيمهاي نوجوانان پرشين كردستان و پرشين سيستانوبلوچستان ديدار خود را آغاز كردهاند. تماشاگران با شعارهايي با زبان كردي و بلوچي، هر دو تيم را تشويق ميكنند. بازي در جريان است اما من همچنان به كنجكاويام ميپردازم. ميثم واحدي، مسئول کمیته ورزش جمعیت امام علی(ع) و مدام در كنار زمين در حال قدم زدن است.
حتي وقتي ميخواهم با او صحبت كنم مجبور هستم براي دقايقي با او در كنار زمين قدم بزنم. آقا ميثم صدايش ميزنند و بين بازيكنان و مربيان، يكي از محبوبترين افراد است. يكي از بازيكنان ميگويد: «آقا ميثم براي برگزاري اين مسابقات خيلي زحمت كشيد. دستش درد نكند». از او ميپرسم برگزاري اين مسابقات چه انگيزهاي در او ايجاد كرده؟ پاسخ ميدهد: «همه ما مشكلاتي داريم اما وقتي در اين مسابقات هستيم همه مشكلات را فراموش ميكنيم، دست مسئولان درد نكند (اين جمله را بارها تكرار ميكند)». ميثم واحدي به پشت دروازه رفته و مدام در حركت است. از او درباره مشكلات برگزاري رقابتها ميپرسم، پاسخ داد: «براي گرفتن زمين، خيلي تلاش كرديم. با ما همكاري نميكردند و زمينهايي را در اختيارمان ميگذاشتند كه شرايط برگزاري مسابقات را نداشت. به همه جا نامه زديم اما هيچ كمكي نكردند». از شور و اشتياق تماشاگران ميپرسم و رفاقتي كه بين آنها و بازيكنان است. لبخندي ميزند و ميگويد: «به هر حال همه با هم دوست هستيم، تماشاگران نيز از اعضاي جمعيت هستند و بازيكنان را ميشناسند. برخي ديگر نيز به واسطه تبليغ در شبكههاي اجتماعي به اينجا آمدهاند و تيمها را
تشويق ميكنند».
گزارشگر از استعداد يكي از بازيكنان تمجيد ميكند، از واحدي ميپرسم كه فدراسيون فوتبال يا وزارت ورزش نمايندهاي براي تماشاي اين مسابقات ندارند؟ اين استعدادها چگونه بايد شناسايي شود؟ او در اين باره اظهار كرد: «ما به تمام ارگانها و ادارات نامه زديم كه نماينده بفرستند و مسابقات را تماشا كنند اما متاسفانه هيچ همكاري با ما انجام نشد و اميدواريم در سالهاي آينده كمي بيشتر به اين بازيكنان توجه كنند. بسیاری از بازیکنان این لیگ، نانآوران کوچک خانوادههای خود هستند و چنین لیگ فوتبال پر هیجانی میتواند ابزار مهمی برای ایجاد انگیزه و خودباوری هر چه بیشتر در آنان باشد؛ کودکان و نوجوانانی که هر روز در معرض معضلات حادی چون فقر، خشونت و اعتیاد هستند و از سوی دیگر، باید امکاناتی باشد برای آنکه جامعه، استعدادهای ناب این عزیزان را ببیند».
ستارهها آمدند
پرشين كردستان بازي رده سني نوجوانان را نيز با پيروزي پشت سر ميگذارد، دوباره همان رقصهاي محلي، همان موسيقيها و همان شور و هيجان در جريان است. دروازهبان اين تيم مصدوم شده و در كنار زمين اشك ميريزد كه چرا نتوانسته تيمش را تا پايان مسابقه همراهي كند. بعد از بازي، همان بازيكني كه منجر به ايجاد مصدوميت در دروازهبان پرشين كردستان كه نامش سيناست، شده به سمت او ميرود و در آغوشش ميگيرد. چند عذرخواهي سبب ميشود تا هر دو لبخندي به لب داشته باشند و به رختكن بروند. ساعت نزديك به ۱۹ شده و هوا كمكم رو به تاريكي ميرود. موسيقيهاي شاد در حال پخش است و تماشاگران يك لحظه سكوت نميكنند. گويي انگيزه آنها براي تشويق بيش از همه تماشاگراني است كه در ورزشگاهها حاضر شده و فوتبال تماشا ميكنند.
ستارهها آمدند
پرشين كردستان بازي رده سني نوجوانان را نيز با پيروزي پشت سر ميگذارد، دوباره همان رقصهاي محلي، همان موسيقيها و همان شور و هيجان در جريان است. دروازهبان اين تيم مصدوم شده و در كنار زمين اشك ميريزد كه چرا نتوانسته تيمش را تا پايان مسابقه همراهي كند. بعد از بازي، همان بازيكني كه منجر به ايجاد مصدوميت در دروازهبان پرشين كردستان كه نامش سيناست، شده به سمت او ميرود و در آغوشش ميگيرد. چند عذرخواهي سبب ميشود تا هر دو لبخندي به لب داشته باشند و به رختكن بروند. ساعت نزديك به ۱۹ شده و هوا كمكم رو به تاريكي ميرود. موسيقيهاي شاد در حال پخش است و تماشاگران يك لحظه سكوت نميكنند. گويي انگيزه آنها براي تشويق بيش از همه تماشاگراني است كه در ورزشگاهها حاضر شده و فوتبال تماشا ميكنند.
حدود ۳ساعت تشويق بيامان سبب شده تا با خودم بگويم به احتمال زياد، در اواخر امشب، هيچكدام توان حرف زدن نداشته باشند. بازيكنان جوانان دو تیم سیستان بلوچستان و ساری در مقابل يكديگر قرار گرفتهاند. بازيها همچنان ادامه دارد و مسئولان برگزاري مسابقات، با دقت درحال برقراري نظم در بين تماشاگران و مربيان هستند. مربي تيم سيستان و بلوچستان با لباس محلي در حال راهنمايي بازيكنانش است و با هر ضربه به بيرون يا هر بار از دست دادن توپ، بالا و پايين ميپرد. در اواخر نيمهاول يك بازيكن نامآشنا به سمت سكوهايي كه در مقابل آنها نوشتهاند «جايگاه ويژه» ميآيد. پژمان منتظري با كتف مصدومش به سختي راه ميرود و گاهي از درد، چشمهاي خود را به هم فشار ميدهد. گزارشگر بازي به او خوشامد ميگويد و همين موضوع سبب ميشود تا تماشاگران براي دقايقي مدافع مصدوم استقلال را تشويق كنند.
لحظاتي بعد حسين ماهيني نيز به همراه همسر و فرزندش وارد ورزشگاه ميشود. تشويقها بيامان شده، بازيكنان نونهالان و نوجوانان به سمت اين دو ميروند تا يك عكس يادگاري با آنها بگيرند. مسئولان با مهرباني از آنها ميخواهند كه اجازه بدهند بعد از پايان بازيها، اين عكسها گرفته شود و نظم برقرار شود. چند بازيكن در مقابل جايگاه ويژه براي لحظاتي استقلال و چند لحظه بعد پرسپوليس را تشويق ميكنند. پژمان منتظري با خوشرويي براي آنها دست تكان ميدهد و حسين ماهيني نيز ايستاده آنها را تشويق ميكند. كمي آنطرفتر، الهام فخاري، عضو پنجمين دوره شوراي شهر تهران نيز همراه با پسرش در ورزشگاه حضور دارد و گاهي با تماشاگران همراهي كرده و بازيكنان را تشويق ميكند. گاهي نيز گوشياش را به سمت بازيكنان گرفته و از آنها فيلمبرداري ميكند.
عكسهاي پاياني
بازي جوانان نيز به پايان رسيده و بازيكنان منتظر ضربات پنالتي هستند. در نهايت نيز پرشين ساري موفق ميشود حريفش را شكست داده و قهرمان شود. مسابقات با اين بازي به پايان رسيده و تكليف قهرمانهاي هر سه رده مشخص شده است. اهداي جوايز و تقدير از بازيكنان، بخش آخر مراسم است. بازيكنان يك به يك به سمت جايگاهي كه براي اهداي جوايز در نظر گرفته شده، ميروند و مدالهاي خود را از پژمان منتظري، حسين ماهيني و الهام فخاري دريافت ميكنند.
عكسهاي پاياني
بازي جوانان نيز به پايان رسيده و بازيكنان منتظر ضربات پنالتي هستند. در نهايت نيز پرشين ساري موفق ميشود حريفش را شكست داده و قهرمان شود. مسابقات با اين بازي به پايان رسيده و تكليف قهرمانهاي هر سه رده مشخص شده است. اهداي جوايز و تقدير از بازيكنان، بخش آخر مراسم است. بازيكنان يك به يك به سمت جايگاهي كه براي اهداي جوايز در نظر گرفته شده، ميروند و مدالهاي خود را از پژمان منتظري، حسين ماهيني و الهام فخاري دريافت ميكنند.
عكس يادگاري نيز بخش پاياني مراسم است. ساعت ۲۲ است و تماشاگران همچنان در حال تشويق بازيكنان و مربيان تيمهاي قهرمان و نايب قهرمان هستند. اين هيجان باوركردني نيست، آنها خستگيناپذير بودند. قرار است ديدار اميد پرسپوليس و منتخب پرشين نيز بعد از مراسم برگزار شود، برخي از تماشاگران در حال ترك جايگاهها هستند اما بسياري از آنها ترجيح ميدهند بخش پاياني رقابتهاي پرشين ليگ را از دست ندهند. ديداري كه با پيروزي منتخب اميد پرسپوليس به پايان ميرسد.
اختراع دروغ!
در مسير بازگشت به خانه مدام به شاهكار ریکی جرویس و ماتئو روبینسون ميانديشم. شايد روزي كه اين دو كارگردان تصميم به ساخت فيلم «اختراع دروغ» گرفتند، هرگز تصور نميكردند كه در گوشهاي از ايران، فضاي همان فيلم حاكم باشد. جمعه شب انگار، دروغ اختراع نشده بود، مردم با يكديگر مهربان بودند و گويي هيچكس هيچ مشكلي نداشت. همه ميخنديدند، همه خوشحال بودند و بدون توجه به اتفاقات اطرافشان فقط سعي در رقم زدن يك روز هيجانانگيز براي ديگران بودند. جمعهشب در ورزشگاه دانشگاه شهيد بهشتي، هيچ دروغ و ريايي اختراع نشده بود. مردم خودشان بودند، باوركردني نبود اما آنجا هيچ كينهاي جريان نداشت.
نياز به اعتمادسازي براي حضور بانوان در ورزشگاه
الهام فخاري/ عضو شوراي شهر تهران
جدي و پرانرژي و پر از اميد؛ ويژگيهاي مثبتي كه در چنين حركتهايي بايد وجود داشته باشد در ليگپرشين وجود داشت. بازيكنان با جديت و با رعايت اخلاق با يكديگر مسابقه دادند. نكته ارزندهتر اين بود كه تماشاگران و هواداران حاضر در مسابقه از همه اقشار جامعه بودند، هم خانمها و هم آقايان به اين مسابقات آمده بودند و براي من تجربه فوقالعادهاي را رقم زدند.
اميدوارم از چنين حركتهايي درس بگيريم و نكات مثبت آن را برداشت كنيم. واهمهها و خطراتي كه در ذهنمان هست را ميتوانيم كنار بگذاريم و به روزهاي پراميد آينده بينديشيم. من در سالهاي گذشته نتوانستم در مسابقات پرشين ليگ حاضر شوم اما اميدوارم در سالهاي آينده بتوانم اين ديدارها را از نزديك تماشا كنم. حضور بانوان به عنوان هوادار، موضوع مهمي بود كه لازم است چند نكته درباره آن بگويم. به نظر من فضاي موجود در ورزشگاه دانشگاه شهيد بهشتي، فضاي سالم، اخلاقي و در چارچوب قانون بود. هيچ اتفاق بدي رخ نداد و انگيزه بسياري به بازيكنان دادند.
ديديم كه با حضور بانوان، بياخلاقيهايي كه گاه در ورزشگاهها رخ ميدهد هرگز اتفاق نيفتاد و همه مراقب يكديگر بودند. من فكر ميكنم الگويي بهتر از اين وجود ندارد و بعد از اتفاقاتي كه در ديدار ايران و سوريه رخ داد، ما شاهد برگزاري يك رقابت با حضور بانوان به عنوان تماشاگر بوديم و ميتوانيم از آن به عنوان نمونه يا الگو استفاده كنيم. يك تلاش و اعتمادسازي مشترك نياز است تا نهادهاي تامين كننده امنيت بتوانند مسابقات آتي تيمملي را با حضور بانوان برگزار كنند. ما بايد در كنار و نه در مقابل يكديگر باشيم تا اين اتفاق بدون هيچ حاشيهاي رخ بدهد.
پ
ارسال نظر