شرط زنده ماندن فوتبال ایران
خطر تعلیق یا لغو پروانه فعالیت برخی باشگاههای لیگ برتری طنز نیست و متولیان ورزش، بخصوص فوتبال باید تهدیدهای کنفدراسیون فوتبال آسیا را کاملا جدی بگیرند و فکر راه حلهایی اساسی برای برون رفت از این چالش باشند.
گرچه در این برهه که زمانی در حدود 2 ماه در اختیار باشگاههای بدهکار قرارداده شده نمیتوان برنامهای درازمدت در راستای حل ریشهای این مشکلات داشت و باید با سازوکار و برنامهای کوتاه مشکل را برای فصل جاری از بین برد و در فرصتهای باقیمانده راه حلهای بهتری را یافت تا شاید فوتبال ایران از خطر مرگ نجات یابد.
آنچه فوتبال ایران را در این مسلخ فرو برده بیش از ولخرجیهای مدیران باشگاهها، هزینههای بیرویه و بیتوجهی به پرداخت مالیات و نامشخص بودن منابع درآمدزایی است.
در واقع قوانینی وجود ندارد که در آن به راهها و مسیرهای درآمدزایی باشگاهها اشاره کرده باشد. باشگاههای فوتبال ایران از راس تا ذیل هنوز از حق کپیرایت بهره نمیبرند و بسیاری از شرکتهای فرعی هستند که بدون مجوز اقدام به تولید البسه تیمها میکنند درحالی که درفوتبال حرفهای دنیا این قبیل اقدامها جرم محسوب میشود و قانونگذار نیز تمام قد به دفاع از باشگاهها میپردازد و اجازه نمیدهد به سادگی شرکت و نام یک باشگاه مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.
بخش دیگری از این مصائب به مساله حق پخش بر میگردد که هنوز متولیان فوتبال ایران نتوانستند به نتیجه مناسبی با سازمان صداوسیما برسند و همچنان شاهدیم که این سازمان از پرداخت حق واقعی پخش تلویزیونی طفره میرود و رایزنیهای بی پایان در این راستا به جایی نرسیده است.
تردیدی نیست اگر قوانین فوتبال با همکاری همه دستگاههای مرتبط به گونهای تنظیم میشد که باشگاهها بتوانند به طورکامل از حقوق تبلیغاتی خود اعم از حق کپی رایت، حق پخش و بلیت فروشی بهره ببرند و به مرحله عالی درآمدزایی برسند و سودهای کلانی را به چنگ آورند، شاید حجم عظیمی از بدهیهای امروز باشگاهها ایجاد نمیشد و خطر تعلیق باشگاههای بزرگ را تهدید نمیکرد.
البته برای فوتبال پویای ایران هنوز فرصت وجود دارد و میتوان با برنامه ریزی صحیح خلاها را از بین برد و با تغییر آیین نامهها و قوانین رایج، از فصل آینده باشگاهها را به مرتبهای رساند که درآمدهای قابل توجهی از طرق مختلف داشته باشند.
گرچه نباید فراموش شود که صرفا درآمدزایی دلیلی بر پایان بدهیها نیست و مدیران باشگاهها باید روی قاعده اقدام به جذب بازیکن کنند و نباید این طور باشد که باشگاهی بدون توجه به آورده اقدام به خریدهای بیرویه کند.
موضوع درآمدزایی در فوتبال اگر مورد توجه قرار بگیرد و قوانین در این راه اصلاح شود، بخش خصوصی هم به موفقیتهای چشمگیری در عرصه تیمداری نائل خواهد شد.
گرچه لازم است در واگذاری باشگاهها نیز صلاحیت افراد موشکافی شود و باید توجه داشت که باشگاهها به اشخاصی سپرده شوند که پیشینه فعالیت روشنی در اقتصاد داشته باشند.
ارسال نظر