وبسایت نود: تاریخ فوتبال مملو از ستارگان و بازیکنانی است که بالا و پایین های بسیاری را در این ورزش سپری کردند، اما برخی ستارگان در مقطعی کوتاه توانستد دوران پر شکوهی برای خود، باشگاه و تیم های ملی کشورشان رقم بزنند.
ستارگان بزرگی در دنیای فوتبال حضور داشته اند که کوتاه بودن دوران درخشش و اوج فوتبال آنها همواره موجب حسرت علاقهمندان به این ورزش و همچنین هواداران آن بازیکن است. وب سایت Independent در یادداشتی ۱۰ ستاره بزرگ فوتبال که دوران اوج کوتاهی را سپری کردند را بررسی کرده است که در زیر به آنها می پردازیم.
وسلی اسنایدر
دوران طلایی: از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰
در تابستان ۲۰۰۹ رئال مادرید تبدیل به پر خرج ترین تیم تاریخ فوتبال در یک پنجره نقل و انتقالاتی شد و بازیکنان بسیار خوبی را جذب کرد و همین موضوع سبب شد بازیکنانی زیادی از این باشگاه جدا شوند. در همان زمان، ژوزه مورینیو پس از قهرمانی سری آ در نخستین فصل حضور خود در اینتر، در تدارک تقویت و ارتقای تیم خود بود. به همین دلیل او وسلی اسنایدر هلندی را که دورانی ناموفق را در مادرید سپری کرده بود با رقم ۱۵ میلیون یورو به خدمت گرفت. و این دقیقا همان چیزی بود که اینتر نیاز داشت.
اسنایدر در فتح سه گانه تاریخی اینتر در سال ۲۰۱۰ نقشی کلیدی ایفا کرد و در لیگ قهرمانان اروپا برابر تیم های چلسی و بارسلونا و در نهایت در فینال برابر بایرن مونیخ خوش درخشید. در تابستان همان سال و در جام جهانی آفریقای جنوبی هم اسنایدر بهترین بازیکن بود و فاصله کمی تا رساندن هلند به نخستین قهرمانی جهانش داشت. او سال ۲۰۱۰ را با یدک کشیدن لقب یکی از برترین بازیکنان دنیا به پایان رساند و در مراسم انتخاب بهترین بازیکن دنیا و اهدای توپ طلا در رتبه چهارم قرار گرفت.
اما پس از آن تابستان، اسنایدر هرگز بازیکن سابق نشد و این در حالی بود که او تنها ۲۶ سال داشت. اینتر وارد سرازیری دوران پس از مورینیو شد و اسنایدر هم پیشنهاد پیوستن به منچستریونایتد را رد کرد تا در ژانویه ۲۰۱۳ از گالاتاسرای ترکیه سر در آورد، جایی که او چهار سال و نیم بازی کرد و دست آخر در همین تابستان از آن تیم جدا شد و به نیس فرانسه پیوست.
رونالدینیو
دوران طلایی: از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶
او می توانست برترین بازیکن دوران خود باشد، اما در سایه درخشش خارق العاده و طولانی مدت لیونل مسی و کریستیانو رونالدو، دوران طلایی و پر شکوه این بازیکن بسیار کوتاه و کم فروغ به نظر می رسد.
وقتی رونالدینیو در سال ۲۰۰۳ و از پاریسن ژرمن به بارسلونا پیوست، قرار بود همراه خود هیجان، توجه و افتخار را به نیوکمپ بازگرداند، اما او دستاورد هایی فراتر از چیزی که انتظار می رفت به همراه آورد. جادوی رونالدینیو الهام بخش بارسلونا در قهرمانی فصل ۰۵-۲۰۰۴ در لالیگا بود، اولین قهرمانی آنها از سال ۱۹۹۹ که برای خود او هم توپ طلای آن سال را به ارمغان آورد. سال بعد او حتی بهتر هم بود و نه تنها از عناوینش دفاع کرد، بلکه لیگ قهرمانان اروپا را هم به جمع افتخارات خود افزود.
رونالدینیو بیش از هر کس دیگری مسبب بازگشتن بارسلونا به مسیر افتخار و عظمت بود اما زمانی که پپ گواردیولا در سال ۲۰۰۸ روی کار آمد، به سرعت فوق ستاره برزیلی را با عنوان آماده نبودن و نداشتن تمرکز به میلان فروخت و سه سال پس از آن، رونالدینیو فوتبال خود را در برزیل دنبال می کرد.
گایزکا مندیتا
دوران طلایی: از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱
گایزکا مندیتا قلب تپنده والنسیای زیبای هکتور کوپر بود، تیمی که به طرز ناراحت کننده ای دو فینال پیاپی لیگ قهرمانان اروپا در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ را به رئال مادرید و بایرن مونیخ باخت. در فینال سال ۲۰۰۱ برابر بایرن مونیخ مندیتا در طول بازی و از روی نقطه پنالتی تک گل تیمش را به ثمر رساند و در ضربات پنالتی هم توپش را به گل تبدیل کرد، اما خفاش ها آن شب اسیر درخشش اولیور کان شدند و فینال را واگذار کردند. درخشش مندیتا در آن شب برای فتح افتخار کافی نبود.
در آن تابستان و در دورانی که تیم های ایتالیایی هنوز وسع پرداخت ارقام سنگین برای جذب بازیکنان را داشتند، لاتزیو پیش قدم شد و با ۴۸ میلیون یورو مندیتا را به خدمت گرفت. اما پس از اسون گوران اریکسون لاتزیو تیمی رو به زوال بود و مندیتا هم نتوانست تاثیر گذاری ای در آنجا داشته باشد. پس از گذراندن مدتی به صورت قرضی در بارسلونا، مندیتا فوتبالش را در حالی در میدلزبرو به پایان برد که بیشتر با مصدومیت دست به گریبان بود، اما توانست در سال ۲۰۰۴ یک قهرمانی جام اتحادیه به دست آورد.
کاکا
دوران طلایی: از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷
آخرین کسی که توپ طلا را برد ولی اسمش مسی یا رونالدو نبود! کاکا ۱۰ سال پیش در سال ۲۰۰۷ و پس از هدایت میلان به سمت فتح لیگ قهرمانان اروپا با نمایشی خیره کننده برابر منچستریونایتد در نیمه نهایی توانست توپ طلای همان سال را از آن خود کند. این ادامه درخشش او بود، درخششی که از سال ۲۰۰۵ آغاز شده بود. جایی که او در فینال برابر لیورپول، میلان را در پیش افتادن ۳ بر ۰ نیمه اول در استانبول رهبری کرد، برتری ای که حتما به یاد دارید که میلان نتوانست آن را حفظ کند. او برازنده ترین و بهترین بازیکن دوران و نسل خود بود و در سال ۲۰۰۷ در صدر برترین های دنیا قرار داشت.
اما پس از آن کاکا هرگز نتوانست بازیکن قبل شود. در ژانویه ۲۰۰۹ منچسترسیتی با پیشنهاد سرسام آور ۹۱ میلیون پوندی سعی در جذب وی داشت، جایی که گری مونک در سخنانی جاودان گفت:" میلان کاکا را همچون یک غول در چراغ جادو اسیر کرده است." سال بعد از آن کاکا با ۶۵ میلیون یورو از میلان به رئال مادرید پیوست اما این انتقال هرگز برای او خوب پیش نرفت. کاکا مصدوم شد و آن استارت های معروف و ویران کننده خود را از دست داد. در سال ۲۰۱۳ او به میلان بازگشت و اکنون هم یکی از بازیکنان شاغل در MLS آمریکا و تیم اورلاندو سیتی است.
مایکل اوون
دوران طلایی: از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱
بازیکن انگلیسی دیگری را سراغ دارید که به عنوان یک جوان تازه کار به اندازه مایکل اوون افتخار و درخشش داشته باشد؟ او در ۱۸ سالگی به صورت مشترک برنده کفش طلای لیگ برتر انگلیس شد و در ۱۹ سالگی آن را تکرار کرد. در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه درخشش خود را ادامه داد و در سن اتین با گلی که هرگز فراموش نخواهد شد برابر آرژانتین درخشید.
اما اوون پس از آن با مصدومیت همسترینگ دست و پنجه نرم می کرد و در آن زمان هم درمان های مدرن امروز وجود نداشت و در دسترس نبود. با این حال او همچنان در سال ۲۰۰۱ سال باشکوهی را سپری کرد؛ یک تنه نتیجه فینال جام حذفی را تغییر داد، در پیروزی ۵-۱ تاریخی انگلستان در مونیخ برابر آلمان در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ هت تریک کرد و این نمایش های درخشان توپ طلای آن سال را در حالی که تنها ۲۲ سال داشت برای او به ارمغان آورد.
مانند بسیاری از بازیکنان حاضر در این لیست، پس از کسب این عنوان (توپ طلا) او دیگر درخشش سابق را نداشت. تحت هدایت ژرارد هولیه لیورپول شروع به افت کرد و اوون در سال ۲۰۰۵ به رئال مادرید فروخته شد. پس از یک سال ناموفق در مادرید، اوون به نیوکاسل پیوست، جایی که او ابتدا با بدشانسی پایش شکست و سپس درگیر مصدومیت از نایحه رباط صلیبی شد. او هرگز به نزدیکی ستاره ای که بود هم نرسید.
رابین فن پرسی
دوران طلایی: از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳
بسیاری از بازیکنان حاضر در این لیست پس از درخشش و در بخش دوم دوران حرفه ای خود و با مصدومیت ها با افت مواجه شده اند، اما رابین فن پرسی در ابتدای دوران حرفه ای خود با بدشانسی مواجه بود. پس از اینکه در سال ۲۰۰۴ آرسنال او را از فاینورد جذب کرد همواره بارقه هایی از درخشش او دیده می شد اما در واقع در انتهای دهه دوم زندگی او بود که تبدیل به یک ستاره شد و او تبدیل به بازیکنی با ضربات استثنایی، هشیار و با غریزه ای کشنده شد.
فن پرسی در فصل ۱۱-۲۰۱۰ برای آرسنال بسیار خوب بازی کرد اما فصل بعد از آن او خارق العاده بود. ۳۰ گل برای توپچی ها به ثمر رساند که تعداد زیادی از آنها گل هایی تماشایی و شگفت انگیز بودند و برای او کفش طلای لیگ برتر و عنوان بهترین بازیکن لیگ جزیره را به ارمغان آوردند. همان تابستان فن پرسی آرسنال را به مقصد منچستریونایتد ترک کرد و درخشش خود را در اولدترافورد هم ادامه تا علاوه بر تصاحب کفش طلایی دیگر، نخستین عنوان قهرمانی لیگ خود را جشن بگیرد و در پایان فصل خداحافظی خوش و باشکوهی برای سر الکس فرگوسن از دنیای فوتبال رقم بزند.
وقتی فرگوسن رفت فن پرسی به شدت دچار مشکل شد و پس از دو فصل دیگر در منچستریونایتد، پس از ۱۱ سال حضور در انگلستان، به فنرباغچه ترکیه پیوست.
فرناندو تورس
دوران طلایی: از ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹
در نخستین سال های حضور او در آنفیلد، تورس بهترین شماره ۹ دنیای فوتبال به نظر می رسید. زمانی که لیورپول او را از اتلتیکومادرید به خدمت گرفت ۲۳ سال داشت و به سرعت تبدیل به یک بازیکن بزرگ در لیگ برتر شد. او سریع، قدرتمند و در مقابل دروازه تمام کننده ای بسیار قهار بود و به تیم رافائل بنیتز عنصر گلزنی اضافه کرد که سال ها از آن محروم بودند.
تورس در نخستین فصل خود در انگلیس در (۰۸-۲۰۰۷) ۳۳ گل برای لیورپول به ثمر رساند و در همان تابستان با به ثمر رساندن گل پیروزی اسپانیا برابر آلمان در فینال یورو ۲۰۰۸ خود را در تاریخ جاودان کرد. فصل بعد از آن او دچار مصدومیت همسترینگ شد اما همچنان با درخشش خود توانست لیورپول را تا حد یک مدعی قهرمانی لیگ انگلیس حفظ کند.
اما از آن پس لیورپول با مالکان خود دچار مشکل شد، بنیتز در سال ۲۰۱۰ تیم را ترک کرد و تورس هم دیگر آن مهاجم شش دانگ قبل نبود. چلسی برای جذب وی ۵۰ میلیون پوند هزینه کرد و در ژانویه ۲۰۱۱ او را به خدمت گرفت. اگر گل معروف او در نیوکمپ در سال ۲۰۱۲ را کنار بگذاریم، تورس هرگز آن ستاره و مهاجم مرگبار قبل نشد و هم اکنون هم به اتلتیکومادرید بازگشته است.
پابلو آیمار
دوران طلایی: از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴
بزرگ ترین ستاره پیش از دوران لیونل مسی آرژانتین پابلو آیمار بوده است. بازیکنی که در ۲۱ سالگی و از ریورپلاته به اروپا آمد. زمانی که رافائل بنیتز جانشین هکتور کوپر در والنسیا شد تیم خود را هول محور آیمار شکل داد و به سرعت هم جواب گرفت.
والنسیا در فصول ۰۲-۲۰۰۱ و ۰۴-۲۰۰۳ قهرمان لالیگا شد و در سال ۲۰۰۴ هم جام یوفا (یورو لیگ فعلی) را از آن خود کرد و همه این افتخارات تحت رهبری بازیسیاز کوچک آرژانتینی به دست آمد او باید یکی از بهترین بازیکنان نیمه دوم دهه ۲۰۰۰ می شد، اما هرگز چنین اتفاقی رقم نخورد. بنیتز والنسیا را به مقصد لیورپول ترک کرد و آیمار هم به رئال زاراگوزایی پیوست که به دسته پایین تر سقوط کرد. آیمار مدام با مصدومیت دست به گریبان بود و در نهایت فوتبال خود را در بنفیکا به پایان رساند.
آندری آرشاوین
دوران طلایی: از ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹
در سال ۲۰۰۸ زنیت سن پترزبورگ همه را غافلگیر کرد. آنها پس از قهرمانی سال ۲۰۰۷ خود در روسیه و پس از پیروزی در نیمه نهایی برابر بایرن مونیخ، با شکست دادن ۲-۰ گلاسکورنجرز در منچستر قهرمان جام یوفا هم شدند. آرشاوین الهام بخش، خلاق و جادوگر تیم آنها بود، بازیکنی که می توانست مدافعین را رد و گلزنی کند. تابستان همان سال و در یورو ۲۰۰۸ در پیروزی تاریخی ۳-۱ روسیه برابر هلند در یک چهارم نهایی هم او به درخشش خود ادامه داد، بازی ای که با عنوان بهترین فوتبال روسیه مدرن از آن یاد می شود.
۶ ماه بعد و در آپریل ۲۰۰۹ آرشاوین به آرسنال منتقل شد و در تساوی مشهور ۴-۴ برابر لیورپول در آنفیلد ۴ گل به ثمر رساند و به نظر می رسید که آرسنال مهاجمی در کلاس جهانی یافته است.
اما آنجا نقطه اوج بود و پس از آن آرشاوین شور و هیجان خود را از دست داد تبدیل به یک عنصر بی ثمر شد و ابتدا به صورت قرضی و بعد دائمی به زنیت بازگشت. او اکنون در لیگ قزاقستان مشغوله به بازی است.
دیگو میلیتو
دوران طلایی: از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰
هم تیمی وسلی اسنایدر در اینتر و مانند بسیاری از بازیکنان آن تیم، بازیکنی که همیشه با دستاورد های آن دوران طلایی تحت هدایت ژوزه مورینیو به یاد آورده خواهد شد. میلیتو در ریسینگ کلاب آرژانتین و بعد در زاراگوزا و جنوا یک گلزن قابل اتکا بود. در سال ۲۰۰۹ و پس از اینکه اینتر زلاتان ابراهیموویچ را به بارسلونا فروخت، مورینیو میلیتو را به عنوان یک جانشین سطح پایین جذب کرد.
اما میلیتوی ۳۰ ساله تبدیل به مرد ایده آل مورینیو در نوک پیکان حمله شد؛ قدرتمند، از خود گذشته و بسیار باهوش. او بیش از زلاتان در خدمت تیم بود و فصل را طوری به پایان برد که زلاتان هرگز موفق به انجام آن نشده است؛ دوبار گلزنی در فینال لیگ قهرمانان اروپا. او فوتبال خود را در آرژانتین و در باشگاه ریسینگ کلاب به پایان برد.
ارسال نظر