لوسبازی برای جدایی یا دستوپا زدن برای توپ طلا؟
میدانید برنده بازی امروز نقلوانتقالاتی نیمار کیست؟ کسی که تا عکس فوق ستاره برزیلی با پیراهن پیاسجی را ندیده، چیزی را باور نکند!
خبرآنلاین: ‹‹ نیمار تمرین بارسلونا را ترک کرد. ›› این انتهای داستان است که اتفاقا اصلا به ابتدای آن بیربط نیست. طی روزهای اخیر بارساییها زیادی را دیدم و حرفهایشان را شنیدهام. اصلا هم مهم نیست که از واکنش اطرافیانم نسبت به این قضیه صحبت میکنم یا مبنا را روی توئیتهای خارجیهای طرفدار بارسا قرار میدهم که روز به روز بیشتر و تندتر میشوند. چون فوتبال حد و مرز نمیشناسند. وقتی نیمار در بارسا گل میزد و حتی همین اطرافیان من از هزاران کیلومتر دور تر به هوا میپریدند، یعنی میشود روی تکتک جملاتشان درباره لوسبازیهای اخیر فوقستاره برزیلی حساب کرد. این کلمهای است که خیلیها درباره نیمار میگویند. در توئیتها اما میخواندم که بهانهتراشیهایش به هیچ وجه در مغز کاتالانها فرو نمیرود. فکر کنم مستقیما اشارهشان به درگیری او با سمدو بود. درست چند روز پیش از ال کلاسیکوی میامی. رفتار نیمار انقدر به قول اطرافیانم تابلو بود که حالا دیگر کسی به عذرخواهی او از مدافع جدید بارسلونا فکر نمیکند. همه از این میگویند که نیمار از درگیری با سمدو کمک گرفت تا راحتتر شیرجه برود در دریای ۴۰ میلیون یورو دستمزدی که سران قطری
پیاسجی برایش در نظر گرفتهاند.
صبح امروز که خبر ترک تمرین بارسا و خداخافظی با همتیمیها توسط نیمار روی خروجی رسانههای معتبر اسپانیایی رفت، یاد این افتادم که در فصل نقلوانتقالات نباید روی هیچچیز حساب مطمئن باز کرد. می دانید برنده بازی امروز کیست؟ آنهایی که هنوز هم به طور قطعی جدایی نیمار را باور نکردند! آنهایی که انقدر منتظر میمانند تا او لباس پاریسن ژرمن را در دست داشته باشد و عکس یادگاری بگیرد. اما باید در جریان قرار بگیرید که چه اتفاقاتی افتاده و یا ممکن است چه اتفاقاتی بیفتد.
از اینجا برایتان شروع کنم که اگر روزی شنیدید پیشنهاد پیاسجی به نیمار بلندترین نقطه کلکلهای نقلوانتقالاتی آنها با بارسا بوده، تعجب نکنید. همه چیز از پیشنهاد بارسا شروع شد. بارتومئو و دوستان - که به آنها نیز خواهیم پرداخت - برای جذب مارکو وراتی اقدام کردند. چندین بار هم پیشنهاد خود را به پاریس فرستادند، اما جوابشان یک نه محکم بود، در حالیکه تا به خودشان آمدند یک بمب هم در زمینشان ترکید. بمبی که صدای بلندش اینطور به گوش رسید: ‹‹ نیمار را میخواهیم. با ۲۲۲ میلیون یورو! ›› حالا که حرف از ۲۲۲ میلیون یورو شد اجازه دهید برایتان توضیح دهم که اشتباه نکنید! از این مبلغ چیزی نزدیک به صفر یورو به نیمار خواهد رسید. چرا که این فقط بند آزادسازی او خواهد بود و دستمزد اصلی ستاره برزیلی در صورت حضور در پاریس سالیانه ۴۰ میلیون یورو خواهد بود. فکر میکنید ۴۰ میلیون یورو چیز کمی است؟ حواستان باشد که کریس رونالدو از رئالمادرید دستمزد سالیانه ۲۰ میلیون یورو دارد و حتی پوگبا که در حال حاضر گرانترین بازیکن دنیاست، از یونایتدها سالیانه چیزی نزدیک به ۱۸ میلیون یورو دریافت میکند.
گفتم درباره بارتومئو و دوستان هم برایتان توضیح خواهم داد. خیلیها فکر میکردند - هنوز هم فکر میکنند - که داستان انتقال نیمار به پاریسنژرمن یک بازی رسانهای خواهد بود. چرا؟ چون کاتالانهای ناف بارسلون هم فهمیدند که قدرت رئیس باشگاهشان چقدر کم شده است. بارتومئو در طول این سالها میزان زیادی از محبوبیت خود را از دست داده. حالا به این فکر کنید که بعد از شنیدن پیشنهاد ۲۲۲ میلیون یورویی باشگاه پاریسی اگر نیمار در بارسلونا بماند، بارتومئو چه میزان از قدرت خودش را دوباره بدست خواهد آورد؟ مطمئنا از حالا به بعد تا وقتی شماره ۱۱ بارسا تن نیمار باشد، کتوشلواری که آقای رئیس هم تنش میکند بیشتر او را خوشتیپ و محبوب نشان میدهد. البته این روند میتواند برعکس هم باشد. به شرطی که نیمار یک مقدار خیلی کم دیگر به دوز لوسبازیهایش اضافه کند تا منفورتر شود. در این صورت بارتومئو و دوستان بازنده لقب نخواهند گرفت. آنها فقط حکم مدیران باشگاهی را خواهند داشت که اسیر بهانهتراشیهای بازیکنشان برای ترک تیم شدهاند.
پاراگرافهای بالا را که میخواندم احساس کردم از نیمار زیاد انتقاد شده است. البته که تا اینجا حتی یک کلمه هم درباره تواناییهای فنی او ننوشتهام. محور اصلی بحث این بود که نیمار راه بدی را برای جدایی در حال طی کردن است. با این وجود مدام یاد گل اولش به یوونتوس در همین بازی اخیر در آمریکا افتادم. با خودمان که تعارف نداریم. حتی همانهایی که روی پیراهنش نوشتند: ‹‹ خائن بیلیاقت ›› حتی همانها نیز منکر این نمیشوند که اگر بارسا فصل را بدون او و فقط با حضور مسی و سوارز شروع کند، نتایج بازیهای تیمشان مخصوصا در بازیهای بزرگ غیرقابل پیشبینیتر خواهند شد. چون نیمار آمده بود برای اینکه صفرها را صد کند و لحظهها را عوض کند. بارسا هنوز جانشین خوبی برای او پیدا نکرده. لیورپولیها پیشنهاد ۱۰۰ میلیون یورویی بارسلونا برای جذب کوتینیو را رد کردند. چون آنها نیز خبر دارند در این آشفته بازار نقلوانتقالات با ۱۰۰ میلیون یورو جز یک دروازهبان چیزی گیرشان نمیآید. پس حالا که در آستانه حضور در لیگقهرمانان هستند، از کوتی مثل جانشان مراقبت میکنند. گزینه بعدی بارسا عثمان دمبله است. ستاره جوان دورتموند. تکنیکی، خوشفکر و البته
تاثیرگزار. همه اینها باعث میشود شماره ۷ سیهچرده زنبورها در لباس بارسا تصور شود. چون او در دسترسترین مهره ممکن برای بارساییها است. همه این پیشبینیها در حالی است که جدایی نیمار را قطعی بدانیم. ما ذوبشدههای این فوتبال لعنتی فعلا حسابی سرمان گرم این داستان شده است. خیلی هم بد نیست نه؟ در نوع خود هیجانی است هر چند کاذب که بعد از روشن شدن تکلیف رفتن یا ماندن نیمار از بین خواهد رفت. اما چه میکشند این روزهای بارسایی هایی که دیدن تیمشان بدون مثلث اماسان برایشان عذابآور است.
به آخر داستان نزدیک شدیم. یادتان هست گفتم برنده امروز کسی است که تا وقتی عکس نیمار با لباس پیاسجی را نبیند چیزی را باور نکند؟ دوربینهای ذهنتان به این سمت زوم کنید که در ذهنتان امکان وجود یک سناریو از سوی بارساییها ساخته شود. چطور؟ اجازه بدهید برایتان تعریف کنم. نیمار در بارسا همه چیز دارد. شهرت، محبوبیت، پول و البته عنوان آقایگلی فصل قبل لالیگا. اما تنها چیزی که ندارد دیدهشدن است. آن هم به اندازه کافی. او تا وقتی که در بارسا باشد باید زیر سایه مسی قرار بگیرد. این را میتوان از تعداد رایهایش که فصل گذشته برای دریافت توپطلا از لئو کمتر بود فهیمد. پس رفتن به پاریس و آقای پیاسجی شدن میتواند رابطه مستقیم با بیشتر دیده شدن او داشته باشد. در نهایت هم یک توپطلای تر و تمیز میتواند حاصل این تصمیم باشد. اما بعد دوم قضیه را فراموش نکنیم. نیمار در بارسا رفقای زیادی دارد که برایش همه کار میکنند. همانهایی که سال گذشته تلاش کردند که او آقای گلشود و شد! پس هیچ بعید نیست که همه این دوندگیها برای رساندن نیمار به خط پایان همه دیده شدنها باشد. حتی نقطهای بالاتر از مسی که او را در همین بارسلونا به
توپطلا برساند. هزار و خوردهای کلمه درباره یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ فوتبال خواندید، اما شاید هنوز تکلیف خودتان را نمیدانید که به چه فکری اتکا کنید. به این جمله توجه کنید: ‹‹ هیچوقت نمیتوان به چشم به طور 100 درصد اعتماد کرد چون چشمها چیزهایی را میبینند که به تصویر کشیده شده و توانایی آنالیز پشت پرده و عوامل پنهان را ندارند. همانند تماشای باد از پشت پنجره، حال آنکه طوفان است، آنچه گمان میبردی باد است. زمینی لغزنده و ناپایدار است ،آنچه گمان میبردی تمام حقیقت و واقعیت است. یک دفعه میبینی بیآنکه متوجه شده باشی، چشمهایتان شما را فرسنگها از حقیقت دور کردهاند. واقعیت همیشه میتواند تفاوتهای زیادی با باور ما داشته باشد.›› واقعیتها همیشه میتوانند تفاوتهای زیادی با باورهای ما داشته باشند.
نظر کاربران
نیمار تا حالا آقای گل لالیگا نشده و پارسال مسی آقای گل شد
یعنی خیلی قشنگ معلومه که دست اندر کاران مجموعه برنامه "بهترینها" بشدت "بارسایی هستن" و از رفتن نیمار "دارن نابود میشن" خخخخخخ
عجب رمانی.نویسنده اش کیه؟؟اولا اون سوارز بود که همه کار کردن آقای گل بشه ن نیمار.دوما بارسا بدون نیمار هم بارساست
هرکسی توپ طلا علاقه دارن جای بارسا ورئال نیست چون دوتیم مسی ورونالدو هستن نمیتونن بقیه توپ طلا ببرن