تحلیل لیگ هفدهم با رضا عنایتی
رضا عنایتی مهاجم نامآشنا و حالا«سابق» فوتبال ایران، امسال باید خلاف تمام ادوار گذشته لیگبرتر که در آنها بازی کرده و بعضا بهعنوان آقای گلی هم رسیده، بازیها را بیرون از مستطیل سبز دنبال کند.
آمادهترین تیمهای کنونی؟
تیم آماده تیمی است که از لحاظ بدنسازی خوب کار کرده باشد. در ادوار گذشته تیمهای لیگبرتری دوره آمادهسازی پیشفصل را چندان با جدیت دنبال نمیکردند؛ البته هرکدام مشکلاتی هم در این راه داشتند. وقتی دوره آمادهسازی پیشفصل خوب پیش نرود، طبیعتا بدنسازی خوبی هم صورت نمیگیرد و کیفیت بازیها در چند هفته ابتدایی لیگ، چندان بالا نیست. بااینحال بعد از چند هفته بهاصطلاح فوتبالیها «بدن تازه ول میکرد» و سطح بازیها بهتر میشد. پس داشتن نوسان در طول فصول گذشته برای تیمها ارتباط مستقیمی با همین موضوع داشت. اما امسال شرایط به نظر کمی متفاوت میرسد؛ تقریبا همه تیمهای لیگبرتری بهغیر از نفت تهران، دوران آمادهسازی منظمی داشتهاند؛ یا به خارج از کشور رفته و اردو زدهاند یا در دیگر شهرستانهای ایران اردوی آمادهسازیشان را برگزار کردهاند. بااینحال از آنجا که نمیدانیم در همین تمرینات آمادهسازی پیشفصل تیمها، چه میزان روی بدنسازی بازیکنان کار شده، هنوز هم نمیتوان پاسخ مشخصی داد. هرچند با توجه به مدونترشدن برنامه پیشفصل، انتظار میرود کیفیت بازیهای این فصل بهمراتب بهتر باشد؛ برخلاف فصل پیش که به نظرم کیفیت لیگ چندان بالا نبود؛ تا جایی که دیدیم اختلاف تیم چهارم لیگ با تیم قهرمان٢٠ امتیاز بود. این اختلاف امتیاز برای لیگ حرفهای بد است.
تیمهای پرستاره؟
نکته جالبی که رقابتهای امسال دارد این است که بسیاری از تیمها در یارگیری خوب کار کردهاند؛ همه بازیکنانی را که نیاز داشتهاند خریدهاند. به همین دلیل ستارهها تقریبا تقسیم شدهاند و در تیمهای مختلف برای لیگ هفدهم به میدان میروند. تقسیمشدن بازیکنان در تیمهای مختلف این نوید را میدهد که بازیهای زیبایی تماشا کنیم.
تیمهای ناشناخته؟
در فوتبال ما اتفاقات زیادی میافتد؛ تیمی مثل استقلال خوزستان که کمتر انتظاری از آن میرود، بهعنوان قهرمانی لیگ دست پیدا میکند و بعد هم تیم تقریبا بحرانزده مثل نفت تهران، قهرمان جام حذفی میشود. در فوتبال ایران از این دست کارهای غیرمنتظره زیاد رخ میدهد. این موارد هم البته به این دلیل است که برنامهای وجود ندارد. وقتی هم برنامه مشخصی وجود نداشته باشد، پس انتظار هر اتفاقی را باید داشت. در کل با توجه به غیرمنتظرهبودن اتفاقات در فوتبال ایران، میشود انتظار داشت همیشه تیمی ناشناخته و مرموز باقی بماند و چهبسا در آخرین لحظات به نتایجی غیر منتظره هم دست پیدا کند. البته باید به این مورد هم اشاره کنم که امسال با توجه به حساسیت بیشتری که تماشاگران به خرج دادهاند، تیمها با برنامه بهتری کارشان را شروع کردهاند.
مدعی قهرمانی؟
ذوبآهن؛ این تیم امسال خوب یارگیری کرده و میخواهد دوباره به قله فوتبال ایران برسد. پرسپولیس هم مدافع عنوان قهرمانی است و امسال هم بخت زیادی دارد. استقلال نیز با توجه به اینکه هواداران زیادی دارد، انگیزهاش برای رسیدن به قهرمانی را حفظ کرده و امسال میجنگد. البته سپاهان را هم نباید از این جمع جدا کرد. آنها با کرانچار در نیمفصل دوم نتایج خوبی گرفتند و در این فصل میخواهند از همان روز اول نتایج را به نفعشان رقم بزنند تا دوباره به صدر جدول لیگ برتر برسند. در این میان یک مدعی را از بقیه جدا میکنم و آنهم تراکتورسازی است؛ امسال خود هواداران این تیم هم میدانند باید تراکتورسازی را از قاعده قهرمانی مستثنی کرد، چون کارشان بسیار سخت است؛ بااینحال از تراکتورسازی همیشه انتظار میرود که در جمع تیمهای بالانشین جدول باشد. درباره دو تیم مشهدی هم بگویم پدیده تیم خوبی را جمعوجور کرده و سیاهجامگان هم قطعا امسال دیگر نمیخواهد جزء فانوسبهدستان باشد.
لیگ باکیفیت یا بیکیفیت؟
با توجه به اینکه امسال، سال منتهی به جام جهانی است، باید به بازیهای لیگ از دو منظر مثبت و منفی نگاه کرد. امسال همانطور که میدانیم تیم ملی برنامه اردویی دارد و این موضوع میتواند عامل تأثیرگذاری باشد. به این معنی که اگر برنامه لیگ بهصورت کامل اعلام، یعنی تاریخ دقیق بازیها و استراحت تیمها مشخص شود، و به اطلاع باشگاهها برسد، میتوان امید داشت که لیگ باکیفیتی داشته باشیم. کیروش نشان داده حواسش به بازیهای لیگ هست و فارغ از سن و سال بازیکنان، خوبهای لیگ میتوانند امید زیادی برای پوشیدن تیم ملی داشته باشند. همین موضوع انگیزه مضاعفی هم به بازیکنان میدهد تا برای درخشیدن و دیدهشدن، تلاش دوچندانی کنند. پس اگر برنامه مشخص و مدون باشد لیگ باکیفیتی از آب درمیآید. این سکه روی دیگری هم دارد؛ اینکه برنامه دقیق نباشد و لیگ مدام به حالت تعلیق درآید. این موضوع سمی برای لیگ خواهد شد و روی کیفیت آن تأثیر منفی خواهد گذاشت.
کاندیدای سقوط؟
معمولا تیمهایی که از لیگ یک به لیگبرتر میرسند، کار دشواری برای بقا در لیگبرتر دارند؛ دلیل این موضوع تفاوت شخصیت تیمی برای رقابتهاست؛ به این معنی که غالبا بازیکنان این تیمها تصور میکنند میزان و نوع فشاری که در لیگبرتر وجود دارد با لیگ یک همسان است. پس دچار این اشتباه میشوند و طوری آماده میشوند که همیشه برای حضور و بازی در لیگ یک آماده میشدند. همین تفاوت شخصیتی میتواند برایشان دردسرساز شود. البته نباید از عامل مهمی مثل تماشاگر غافل ماند؛ سپیدرود یکی از همین تازهواردها، کلی هوادار دارد که این میتواند به موفقیت این تیم در لیگبرتر کمک کند؛ پارس جمجنوبی هم تا حدودی همینطور است. نمیخواهم بهطور مشخص نام ببرم ولی از همین حالا میتوانم تصور کنم چهار یا پنج تیمی که در ذهن دارم، کار سختی برای بقا در لیگ خواهند داشت.
نظر کاربران
اگر تو هم میرفتی کیسه جمع پیرمردها تکمیل میشد خخخخخ تو مثل کچل خان توهم میزنی از انگلیس پیشنهاد داره تو از اسپانیا خدایی من ششتقلال رو از ما نگیر تا خوب بخندیم