مهدوی کیا: هیچ تضمینی نیست مربی خوبی بشوم
مهدی مهدویکیا در شروع پنجمین دهه زندگی اش از دوران بازی فقط بهعنوان خاطرات خوب یاد میکند ولی آروزهای زیادی در آغاز راه مربیگری دارد.
ورزش سه: برخلاف دوران بازی که او را به نام موشک ایرانی در آلمان و آسیا میشناختند و صحبتاش را بهعنوان یک فوتبالیست موفق به میان میآورند اما در مربیگری نمیتوانیم چنین چیزی را برای این ستاره سابق مشاهده کنیم چراکه موشک فوتبال ایران در حرفه جدید توجهی به سرعت ندارد و قصد دارد به مرور زمان به بالاترین نقطه برسد.
برای مهدی مهدویکیا این سالها متفاوتتر از دوران بازی پیش میرود چراکه به غیر از وحید هاشمیان و جواد نکونام، تمام همدورهایهای او در بحث مربیگری کاملا جدی در فوتبال ایران مشغول یا آماده فعالیت هستند و قصد دارند با کسب موفقیت همراه تیمهایشان بیش از پیش اسم و رسمی برای خود برپا کنند اما شماره ۲ سابق تیم ملی ایران راه متفاوتی پیش گرفته و امیدوار است با بازیکنانی که کشف و از رده پایه پرورش داده به اهدافش دست پیدا کند.
مهدویکیا دیروز(دوم مردادماه)، ۴۰ ساله و وارد پنجمین دهه زندگی شد؛ به همین مناسبت گفتوگویی با مرد سال ۲۰۱۳ فوتبال آسیا که حالا تبدیل به یکی از برترین مربیان پایه داخلی شده ترتیب دادیم که در زیر میخوانید:
* از حس و حالتان در اول ۴۰ سالگی صحبت کنید و اینکه چه تفاوتی با ۲۰، ۱۵ و حتی ۶-۵ سال پیش دارد؟
شاید همه فکر میکنند سن و سال عجیبی است ولی فرقی ندارد و این سن شاید به خاطر رُند بودن در اذهان میماند؛ اما وقتی به سالهای قبل بر میگردید سالها و زمانهای خیلی خوبی بود؛ روزهای بد هم داشتیم ولی در کل زمان به سرعت جلو میرود و الان در سراشیبی ۴۰ افتادیم.
* چقدر احساس جوانی میکنید و آرزوی برآورده نشده دارید؟
همواره از شرایطی که بوده راضیام و گفتم زمان خوب و بد بوده اما همیشه برای همه آرزوی برخورداری از نعمت سلامتی را داشتم؛ امیدوارم سالهای آینده هم به خوبی باشد.
* میگویند ۴۰ سالگی مرز پختگی است و خیلیها این سن را برای مربیگری مناسب میدانند ولی شما الان در جایی کار میکنید که مربیان ۳۰ ساله و پایینتر در آلمان مشغول به کار هستند؛ نظرتان راجع به این مربیان جوانتر چیست و آیا آنها جرات مربیگری به شما در سطح بالاتر را میدهند یا خیر؟
سن مربیگری مخصوصا در فوتبال آلمان دیگر خیلی پایین آمده و به ۳۰-۲۹ سال رسیده است که نشان میدهد فوتبال آلمان نه تنها در بحث بازیکن، در مربیگری هم این جوانگرایی را دنبال میکند و اتفاق خوبی در مربیگری آنها میافتد؛ این آقایان قبلا مراحل مربیگری را با موفقیت پشت سر گذاشتند و کار کردند؛ اینطور نبوده که بدون تجربه بخواهند روی نیمکت بنشینند.
من اصلا بخاطر همین به فوتبال آلمان رفتم؛ من مدرک B را با موفقیت و نمره خوبی پشت سر گذاشتم و جزو افرادی بودم که بهترین نمرات را گرفتم و جزو نفرات برتر کلاس بودم؛ این اتفاق برای من امیدوار کننده بود تا کارم را ادامه دهم و یک مقدار دانشم را بیشتر کنم؛ در جایی که هستم فکر میکنم یکی از بهترین کشورهای دنیا برای یادگیری فوتبال است؛ امیدوارم اتفاقات خیلی خوبی در آینده بیفتد؛ برای مربیگری هم فعلا عجلهای نیست؛ خیلی دوست دارم وقتی وارد این عرصه میشوم با قدرت و دانش خوب ورود پیدا کنم.
* اینکه شما کار مربیگری پایه میکنید و گام به گام جلو میآیید نکتهای است که شما را نسبت به افرادی که در ایران مشغول کار مربیگری هستند متمایز میکند؛ شما جزو کسانی هستید که اگر فرصتش پیش میآمد سرمربیگری میکردید؟ یا آیا فرصتی پیش آمده که رد کرده باشید؟
همیشه این اتفاق بوده و پیشنهادات وجود داشته است؛ بعد از اینکه فوتبال را کنار گذاشتم هر ساله پیشنهادات بوده ولی گفتم خیلی دوست دارم وقتی این کار را انجام میدهم با تجربه و دانش کافی ورود پیدا کنم؛ مربیگری شغلی نیست که تضمینی در آن وجود داشته باشد؛ اگر همه کلاسها را هم پشت سر بگذاری تضمینی نیست که مربی خوبی باشید و با یک باخت همه چیز زیر و رو میشود؛ یک مقدار هم باید شانس با آدم یار باشد؛ اینکه کار را از کجا شروع میکنی اهمیت زیادی دارد؛ خیلی امیدوار هستم که اتفاقات خوبی بیفتد.
* از بین هم دورهایهای شما وحید هاشمیان و جواد نکونام آماده سرمربیگری هستند؛ یحیی گل محمدی و علی دایی سرمربی شدند و بقیه هم همینطور.
خیلی خوشحال هستم که هم دورهایهای ما به عرصه مربیگری میآیند و خیلی هم موفق بودهاند؛ این نشان میدهد نسل جوان در بحث مربیگری به فوتبال ایران تزریق میشود و خیلی خوشحال هستم همگی تا الان نتایج خوبی گرفتند و انشاالله این جریان برای افرادی که بعدا هم اضافه میشوند ادامه داشته باشد؛ این نتایج و موفقیتها اهمیت زیادی دارد؛ برای همه آنها آرزوی موفقیت میکنم و موجب افتخار است روزی در تیم ملی ایران و تیم باشگاهی همبازی چنین نفراتی بودیم.
* وقتی راجع به 40 ساله شدن شما صحبت میکنیم یک موضوع نسلی هم داریم؛ بچههایی که در دهه 50 به دنیا آمدند و هم نسلهای شما تاریخ ساز شدند؛ تفاوت نسل شما با یکی، دو دهه بعد چه بوده است؟ تفاوت عمده را در چه میبینید که شما 200-150 بازی در بوندس لیگا دارید ولی 10 سال است در این لیگ بازیکن ایرانی نداشتیم؟ بجز استعداد، تفاوت را در چه چیزی خلاصه میکنید؟
خیلی سخت است بتوانیم بگوییم تفاوت به چه صورتی بوده است؛ ما نسلی بودیم که با کمترین امکانات خودمان را به سطح اول فوتبال دنیا رساندیم و در این راه مربیانی که برایمان زحمت کشیدند خیلی اهمیت دارند؛ تلاش خودمان هم بود؛ نسل خوبی در فوتبال ایران بودیم که توانستیم دو جام جهانی را بازی کنیم و نتایج قابل قبولی گرفتیم؛ وقتی به گذشته نگاه میکنیم همه این ها موجب افتخار ماست اما دقیقا نمیشود گفت چه تفاوتی است؛ همه زحمت میکشند و کار میکنند؛ دیگر کشورها به دلیل کار درستی که انجام میدهند و اینکه ما کار درستی انجام نمیدهیم از ما جلو افتادند و دلیلش همین است.
* به نظر شما الان لیگ فوتبال ایران بازیکنی در حد بوندس لیگا یا تیمهایی مثل هامبورگ و هانوفر که شما در آن زمانها بازی کردید، است؟
قطعا ما هم استعدادهای خیلی خوبی داریم و بازیکنانمان میتوانند در تیمهای بزرگ بازی کنند؛ ولی باید قبول کرد یک زمانی ما از ژاپنیها و کرهایها جلو بودیم ولی حرفی هم نیست و باید قبول کنیم چند سالی است که آنها از همه نظر از ما جلو افتادند و بازار بازیکنان آسیایی را در اروپا و مخصوصا تیمهای بزرگ قبضه کردند و کار بازیکنان ایرانی باتوجه به نتایجی که داشتیم خیلی سخت است ولی قطعا جام جهانی پیش رو میتواند نقطه شروعی برای رفتن بازیکنان ما به تیم های بزرگ به حساب بیاید که امیدوار هستیم این اتفاق بیفتد.
* بحث آخر در مورد آکادمی کیا؛ فکر میکنید با این شرایط و موانعی که ممکن است وجود داشته باشد تا کجا جلو بروید؟
میدانید که کار خیلی سختی است و موانع زیادی هم وجود دارد اما قطعا کاری که شروع شده باید پیش برود و من با تمام جدیت این موضوع را دنبال میکنم؛ دوستانم نیز کمک میکنند؛ این بازیکنان که سال هاست در کنار هم بازی میکنند باید به سطح اول فوتبال ایران برسند و در آن بازی کنند؛ امیدوار هستم بتوانم بازیکنان خوبش را به تیمهای خارجی و لیگهای معتبر ببرم؛ مهمتر از آن بتوانند در تیم ملی درخشش داشته باشند چون تمام آنها متعلق به ایران هستند.
* برنامهتان این است این تیم را سال به سال پیش بیاورید؟
برنامه را با جدیت دنبال میکنیم و با یک گروه آلمانی به توافق رسیدیم تا تمام برنامههایی که در فوتبال پایه آلمان اتفاق میافتد را با همان روشهای فدراسیون فوتبال آلمان دنبال کنیم؛ در بحث استعدادیابی نه به صورت گسترده ولی در آکادمی خودمان قطعا دانش فوتبال آلمان را از یکی، دو ماه آینده پیاده خواهیم کرد و امیدوار هستیم در طول یک سال نتیجه خیلی خوبی بدهد؛ نوع آموزش ما دقیقا مطابق با همان آموزشی خواهد بود که در فوتبال آلمان اتفاق میافتد؛ امیدوارم خبرهای خوبی بشنویم؛ ما در تورنمنت های معتبر بین المللی هم شرکت میکنیم و با تیمهای معتبر نیز بازی خواهیم داشت تا بازیکنان سال به سال برابر تیمهای بزرگ محک بخورند.
* چه آیندهای برای فوتبالیستهای آکادمی کیا متصور هستید؟
بازیکنان آکادمی کیا وقتی به سن 18-17 سال سن برسند باید بالای 150-100 بازی بین المللی بزرگ انجام داده باشند که فکر میکنم بتواند به فوتبال ما کمک کند؛ امیدوار هستم این کار در تمام فوتبال ایران بیفتد؛ گرچه در فوتبال پایه خیلیها زحمت میکشند و کار مربیان پایه در نتایج سالیان اخیر تیم ملی تاثیر زیادی داشته است ولی امیدوارم آموزش فوتبالیستها از رده پایه را در سطح گستردهتر و در ایران به آن بپردازیم؛ با جدیت این کار را دنبال کنیم و موفق باشیم؛ آرزوی من این است آکادمی به جایی که دوست داریم، برسد؛ از تمام عزیزان، دوستان و هموطنان خوبم که تولدم را تبریک گفتند تشکر میکنم و دستشان را میبوسم؛ همیشه به محبت این عزیزان دلگرم بودم و امیدوارم بتوانم محبت هایشان را جبران کنم.
ارسال نظر