وقتی فرهاد خودش را درست نمیشناسد!
بازگشت به فوتبال برای آنها که کفشها را میآویزند همواره سخت و دشوار است.
ایران ورزشی: بازگشت به فوتبال برای آنها که کفشها را میآویزند همواره سخت و دشوار است. باید خیلی فاکتورها و خصوصیات دست به دست هم بدهد تا یک بازیکن بلافاصله پس از اینکه از دنیای بازیگری خداحافظی میکند، به دایره مربیگری بازگردد. معمولا کمتر اتفاق میافتد که حدفاصل پایان دوران بازی با مربیگری بسیار کوتاه باشد. در فوتبال ایران معدود چهرههایی همچون حجازی، پورحیدری، پروین و دایی بودهاند که فورا وارد این دایره شدند و به موفقیتهایی هم دست یافتهاند. شاید فرهاد مجیدی تصور میکرد همچون این نامها میتواند به سرعت در مسیر مربیگری قرار بگیرد اما او مسیر را اشتباه میرود و خودش هم نمیداند که دنبال چه اهدافی است. اشتباهی که جواد زرینچه هم در مقطعی مرتکب شد.
درباره فرهاد مجیدی یک سوال همواره بیپاسخ مانده است. اینکه او میخواهد وارد حوزه مربیگری شود یا به دنبال ورود به عرصه مدیریت است؟
درباره فرهاد مجیدی یک سوال همواره بیپاسخ مانده است. اینکه او میخواهد وارد حوزه مربیگری شود یا به دنبال ورود به عرصه مدیریت است؟
از زمانی که مجیدی با فوتبال خداحافظی کرده دائم خبرهای ضد و نقیضی پیرامونش میشنویم.
گاهی تصویر فرهاد مجیدی در حال گذراندن کلاس مربیگری در انگلیس و اسپانیا منتشر میشود و گاهی تصویری از او درکنار یکی از وزرا.
به تازگی نیز از حضور مجیدی در ساختمان وزارت ورزش و جوانان پرده برداشتهاند. پس از این شایعه یکی از رسانههای نزدیک به باشگاه استقلال مدعی شد، مجیدی از کنار حضور در دفتر کار وزیر ورزش و جوانان به دنبال ورود به هیات مدیره باشگاه استقلال است.
وزارت ورزش و جوانان هیچ گاه این موضوع را تایید نکرد تا این خبر نیز در کنار صدها خبر دروغین آن سامانه اطلاع رسانی نزدیک به برخی عوامل باشگاه استقلال قرار بگیرد اما پرسشی که ذهن را درگیر کرده این است که اصولا مجیدی به دنبال چه هدفی است؟
آیا او میخواهد وارد دایره مربیگری شود یا در پی مدیریت است؟ یا شاید هم فقط همین خبرسازیها است که او و دوستانش را راضی میکند.
فرهاد مجیدی تا به امروز کوششی اثرگذار در راستای تحقق هیچ یک از رویاهایش نداشته است. چه آن زمان که گفته میشد به زودی سر از نیمکت استقلال در میآورد و هر روز تیترهای آنچنانی دربارهاش منتشر میشد، چه حالا که این شایعات را میشنویم.
فرهاد مجیدی به واقع اگر میخواست مربی استقلال باشد باید پله پله شروع میکرد. لااقل میتوانست بهعنوان دستیار در کنار مربیان قبلی استقلال قرار بگیرد تا شاید اندکی با فضای پر رمز و راز مربیگری در استقلال خو بگیرد اما مجیدی حتی حاضر به همراهی مربیان باتجربهتر قبلی هم نشد.
حالا که نزدیکان فرهاد خود را شکست خورده در پروژه تصاحب نیمکت استقلال میبینند در تغییر سیاستی به دنبال تصاحب یکی از صندلیهای هیات مدیره برای او هستند.
درباره مدیریت وی نیز باید این سوال را تکرار کرد که با کدام کارنامه مدیریتی توقع دارد در این جایگاه قرار بگیرد؟
مجیدی حتی تا به امروز مدیر هیچ مجموعهای در فوتبال نبوده که کارنامه قابل بیانی در این راستا داشته باشد.
گرچه دیگر اعضای هیات مدیره باشگاه استقلال هم آنچنان مردان با تجربه و آبدیدهای نیستند و برخی از آنها نیز هیچ تخصصی در این امور ندارند.
فرهاد مجیدی به واسطه مشاورههای غلطی که در سالهای اخیر بیشتر بلای جانش بوده تا حافظ جانش میخواهد در مسیری قرار بگیرد که هیچ سنخیتی با تواناییهایش ندارد.
مجیدی متخصص فوتبال است. مردی آبدیده در میدان فوتبال. عنصری با تجربه که فوت و فن فوتبال بازی کردن را میداند.
با زیر و بم تمرین دادن آشنا است، چارچوب دروازه را خوب میشناسد و چنانچه تجربیاتش با آموزشهای آکادمیک و روز فوتبال در هم آمیخته شود شاید بتواند در آینده یکی از گزینههای مربیگری در فوتبال باشد.
مجیدی اگر به واقع دنبال مدیریت در فوتبال باشد همچون جواد زرینچه که با ورود به هیات مدیره استقلال در اوج جوانی و انرژی خود را سوزاند، عمرش را به تباهی میکشاند و تردیدی نیست که به مانند زرینچه خیلی زود از تجربه چنین کاری پشیمان خواهد شد.
مدیریت در فوتبال شاخصههایی لازم دارد که اکنون در وجود مجیدی دیده نمیشود. نه اینکه مدیریت حرفهای بالاتر از مربیگری باشد. نه! اصل مطلب این است که مجیدی و مجیدیها باید عمرخود را جای دیگر صرف کنند.
در محیطی که با آن آشنایی دارند و به تمام ریزهکاریهایش واقفند.
از فرهاد مجیدی هم همین انتظار است. اینکه اگر میخواهد روزی کمک حال استقلال- در بخش فنی- باشد برود و آرام آرام در چرخه مربیگری قرار بگیرد نه اینکه با خبرسازیها و شاید نشستهایی از این دست خودش را مطرح کند.
مجیدی میتواند همچون منصور پورحیدری و به مانند ناصرحجازی و حتی پرویز مظلومی به چهرهای بدل شود که براساس شایستگی و کاری مستمر به جایگاه رفیع مربیگری در استقلال نایل آمدند.
آنها که در همین استقلال روزگاری دستیار بودند، تجربه اندوختند و بعدها براساس شایستگیهای خود بر کرسی سرمربیگری این تیم بزرگ تکیه زدند.
نه اینکه دنبال رابطههای پشت پردهای باشند و بخواهند ره چند ساله را یک شبه بپیمایند که این قبیل اقدامها نه تنها پایداری و ثبات به همراه نمیآورد بلکه در درازمدت ضربههای مهلکی بر او وارد خواهد کرد.
فرهاد مجیدی باید خودش باشد، خودش تصمیم بگیرد و عمیقا از چنین فضایی که او را درحال لابی کردن نشان میدهد دوری جوید.
فرهاد مجیدی با آن روحیه شکننده و کم ظرفیتی ذاتیاش هرگز گزینه مناسبی برای مدیریت نیست.
او حتی برای مربیگری نیز نیازمند آموزش است. آموزش در کلاسهای مربیگری و آموزش در میدان تمرین و مسابقه.
فرهاد مجیدی هنوز با رویاهایش فرسنگها فاصله دارد. نقطهای دور و بعید که با این سکون و دور باطل زدنها هر روز دور و دورتر میشود.
پ
نظر کاربران
از این چرت و پرتات خسته نشدی از بس اراجیف گفتی و دروغ بس کن دیگه
چرا الکی میخاین مجیدیو تخریب کنید اولا خودش پیشنهاد،حضور در هیات مدیره رو رد،کرد،بعدش گفته میخام از طریق قانونی مدرک aرا بگیرم ن مث بعضیا با سه روز کلاس رفتن بعدش،میخاد مربیگریو کنار یه مربی خوب و یا کلاس شروع کنه به کوری چشم نویسنده شما
مصاحبه فرهاد مجیدی رو نخواندی حتما که گفته دنبال حتی مدیریت نیست چرا با قرض حرف میزنی؟ چرا نظرات منو نمیزاری شما هم شدین مثل آخرین خ...
این اراجیف چیه نوشتی؟
میخاد سرمربی رئال بشه و رقیب عنایتی در بارسلونا
تو چی میگی اصلا اخبارو دنبال میکنی. الکی از خودت چیز مینویسی
خبرهایه صد من یه غاز!