۵۴۶۱۳۳
۵۰۱۰
۵۰۱۰
پ

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

بوروسیا دورتموند پس از دو فصل رؤیایی با یورگن کلوپ، دچار افت فاحشی شد که در نهایت منجر به جدایی این مربی محبوب و جانشینی بوش با توماس توخل گردید.

وبسایت نود: بوروسیا دورتموند پس از دو فصل رؤیایی با یورگن کلوپ، دچار افت فاحشی شد که در نهایت منجر به جدایی این مربی محبوب و جانشینی بوش با توماس توخل گردید. وقتی که توخل روی نیمکت دورتموند نشست، انتظارات بسیار زیادی به وجود آمده و هواداران دورتموند منتظر تکرار قهرمانی تیم محبوبشان بودند. دوران حضور توماس توخل زودتر از اتمام قرارداد رسمی اش با باشگاه دورتموند، به پایان رسید و جدایی ناگهانی توخل تعجب برانگیز بود. شاید کمتر کسی گمان می کرد که جانشین توخل روی نیمکت دورتموند، یک مربی هلندی باشد. پیتر بوش پس از عملکرد خوب در آژاکس و کسب نایب قهرمانی در لیگ اروپا، جانشین توماس توخل روی نیمکت زنبورها گردید. این روزها بسیاری از هواداران دورتموند از خود می پرسند که چرا توماس توخل رفت و چرا پیتر بوش آمد؟ آیا عملکرد توخل در دورتموند موفقیت آمیز بود و آیا بوش یک انتخاب صحیح است؟ دورتموندِ توخل چه چیزهایی کم داشت و دورتموندِ بوش باید چه اهدافی را دنبال کند؟ آیا سبک مربیگری پیتر بوش و سابقه فوتبالی وی با تفکر حاکم بر تیم بوروسیا دورتموند سازگار خواهد بود و آیا بوش در وستفالن موفق خواهد شد؟

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

بن بست توخل در دورتموند

بوروسیا دورتموند پس از چند سال طلایی در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی و قهرمانی اروپا، به تدریج اسیر مشکلات مالی شد و حتی تا مرز ورشکستگی پیش رفت. پس از چند سال سیاه، سرانجام هانس یواخیم واتسکه رئیس محبوب و قدرتمند این باشگاه یکی از بهترین تصمیمات دوران مدیریتی اش را اتخاذ و یورگن کلوپ را از ماینتس به خدمت گرفت. لازم به توضیح نیست که کلوپ به چه موفقیت های بزرگی در این باشگاه دست یافت و نه تنها دورتموند را به جمع قدرت های بوندس لیگا بلکه به جمع تیم های بزرگ اروپا بازگرداند. سبک بازی تهاجمی و تماشاگر پسند زنبورها باعث شد تا بسیاری از طرفدارهای فوتبال برآمده نسل جدید نیز مجذوب دورتموند شوند، همان طرفدارهایی که حتی به هنگام قهرمانی این تیم در لیگ قهرمانان اروپا در سال ۱۹۹۷، به دنیا نیامده بودند.

دورتموند پس از شکست در فینال لیگ قهرمانان اروپا مقابل بایرن مونیخ در ورزشگاه ومبلی، وارد دوران افول شد و در آخرین فصل حضور یورگن کلوپ در این باشگاه، حتی دغدغه سقوط به دسته پایین بوندس لیگا را نیز احساس کرد. مسئولان باشگاه بوروسیا دورتموند برای یافتن یک جانشین مناسب برای کلوپ، دوباره به سراغ باشگاه ماینتس رفته و این بار مربی جوان آن تیم یعنی توماس توخل را به خدمت گرفتند. توخل شاگرد نخبه کلاس های مربیگری فوتبال آلمان توانست به نتایج خوبی در ماینتس دست یافته و با توجه به تجربه موفق یورگن کلوپ، شاید بهترین گزینه برای نیمکت تیم دورتموند در آن مقطع زمانی بود.

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

توخل نیز همچون کلوپ به فوتبال هجومی، شناور و تک ضرب و مملو از شور و هیجان اعتقاد داشت. دورتموند با یک قرارداد ۳ ساله و با این نیت، عنان کار را به توخل سپرد که او به همان سبک کار کلوپ وفادار مانده و فوتبال تماشاگر پسند را به عنوان سرلوحه و یا «برند» این تیم، در دستور کار قرار دهد. اگر ارائه فوتبال هجومی، تماشاگر پسند، تک ضرب و شناور را به عنوان معیار در نظر بگیریم، بدون شک باید دوره حضور توماس توخل در دورتموند را یک دوره موفق ارزیابی کنیم. دورتموند همان تیم جذابی بود که هواداران انتظار داشتند اما ارائه فوتبال زیبا به تنهایی که کافی نیست!

در دنیای فوتبال مدرن، کسب نتیجه و جام بسیار حائز اهمیت است. توماس توخل ۱۰۷ بار در کلیه رقابت ها روی نیمکت دورتموند نشست که حاصل آن ۶۹ برد، ۲۰ تساوی و ۱۸ باخت بود. حتی با مقایسه درصد برد و باخت دورتموند تحت هدایت توخل، باز هم نمی توان عملکرد خوب این مربی آلمانی را زیر سؤال قرار داد. زنبورها طی دو فصل اخیر با توماس توخل به ترتیب حائز رتبه های دوم و سوم بوندس لیگا شده و سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را به دست آوردند. نمی توان این نتایج را برای دورتموند نامطلوب دانست مگر این که آن را در مقام مقایسه با دو قهرمانی پیاپی بوندس لیگا تحت هدایت کلوپ قرار بدهیم.

هانس یواخیم واتسکه رئیس باشگاه و میشائیل تسورک مدیر فنی تیم دورتموند انتظار قهرمانی در بوندس لیگا را داشتند که این امر توسط توماس توخل محقق نشد. البته دورتموند طی دو فصل اخیر، بازی های بسیار جذابی را در لیگ قهرمانان اروپا به معرض نمایش گذاشت ولی باز هم بر خلاف دوره کلوپ، از حیث کسب نتیجه در این تورنمنت، دچار افت گردید. به طور کلی، بزرگ ترین نقطه ضعف دورتموند تحت هدایت توخل، افت و خیزهای فراوان بود. زنبورها معمولاً یک تیم مخوف در بازی های خانگی و یک تیم معمولی در بازی های بیرون خانه محسوب می شدند و جالب این که هرگز تحت هدایت توخل، طعم شکست خانگی را در بوندس لیگا نچشیدند. دورتموند در بعضی از بازی ها یک تیم غیر قابل مهار و سراپا حمله بود و در برخی از بازی های دیگر، در سطح بسیار پایینی از لحاظ فنی قرار داشت. همین افت و خیزهای گاه و بی گاه باعث شد تا دورتموند طی دو فصل اخیر، هرگز یک تهدید جدی برای قهرمانی بایرن مونیخ در بوندس لیگا نباشد. بسیاری از کارشناس های فوتبال معتقدند که عامل اصلی فراز و نشیب های تیم توخل، جوان گرایی و البته تغییرات بیش از حد بود که موجب ناپایداری تاکتیکی و سرانجام نتایج ناپایدار گردید.

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

با وجود همه این مشکلات، هیچ گاه نمی توان نتایج توماس توخل در بوروسیا دورتموند را طوری موجب سرافکندگی دانست که مسئولان باشگاه، تنها چند روز پس از قهرمانی در جام حذفی آلمان (DFB pokal)، با وی قطع همکاری کنند در حالی که هنوز قرارداد توخل به پایان نرسیده بود. حقیقت امر این است که مسائل فنی و نتایج کسب شده توسط دورتموند، عامل اصلی جدایی توخل از این باشگاه نبود. اگر چه توماس توخل از لحاظ دانش مربیگری، چیزی کمتر از یورگن کلوپ نیست اما ویژگی های اخلاقی خاص وی موجب بروز اختلافات بین این مربی و سایر عوامل باشگاه شد. توخل یک انسان سرد و عبوس است که هیچ گاه نتوانست روابط دوستانه و گرمی را با شاگردهای خود و حتی هواداران باشگاه ایجاد کند. فقط کافی است که شور و حرارت یورگن کلوپ در کنار زمین و روابط گرم او با بازیکن ها و تماشاگرهای دورتموند را به خاطر بیاورید. به جز اوبامیانگ، دمبله، بورکی و پولیشیچ سایر بازیکن های دورتموند روابط گرمی با توخل نداشته و حتی در اواخر فصل، برخی از مسائل درون رختکن را به صورت ناشناس به بیرون درز می دادند.

اما مشکل اصلی تر توماس توخل، نه تنها وجود روابط سرد با برخی از ستاره های دورتموند بلکه اختلاف نظرهای جدی با رئیس باشگاه و مدیر فنی بود. این اختلاف نظرها تقریباً از همان ماه های نخست بروز کرد و حتی کار به جایی رسید که اوتمار هیتسفلد نیز همین اواخر، راجع به این اختلافات هشدار داد. توخل در زمان حضور روی نیمکت ماینتس نیز با مسئولان باشگاه به اختلاف رسید. فروش ستاره هایی همچون ایلکای گوندوعان، هنریک مخیتاریان و متس هوملس یکی از مهم ترین نقاط اختلاف بین توخل و واتسکه بود و حتی بازگشت ماریو گوتسه نیز بدون چراغ سبز توخل صورت گرفت.

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

بر کسی پوشیده نیست که روابط توماس توخل با مدیر فنی تیم یعنی میشائیل تسورک حتی سردتر از روابط وی با واتسکه بود. درگیری توخل با استعدادیاب قدیمی باشگاه نیز به جایی رسید که منجر به کنار گذاشتن او از کادر فنی باشگاه در سال گذشته گردید. وقتی که مسئولان باشگاه دورتموند در ژانویه گذشته و با سر و صدای فراوان، اقدام به استخدام الکساندر ایزاک پدیده ۱۷ ساله سوئدی و مشهور به «زلاتان جدید» کردند، توخل طی یک اظهار نظر عجیب گفت که هرگز بازی ایزاک را ندیده و خرید وی بدون هماهنگی صورت گرفته است. سریال درگیری های آشکار و پنهان توخل با مجموعه باشگاه هنگامی به اوج رسید که اتوبوس تیم پیش از دیدار با موناکو در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، دچار سانحه بمب گذاری شد. هانس یواخیم واتسکه و راینهارد رائوبال بر خلاف رضایت توماس توخل، به برگزاری مسابقه با ۲۴ ساعت تأخیر رضایت دادند در حالی که سرمربی زنبورها خواستار تعویق طولانی تری برای برگزاری این بازی بود.

روابط سرد توخل با ستاره های قدیمی باشگاه همچون شینجی کاگاوا، مارسل اشملتسر و نوری شاهین نیز دردسرهای زیادی را به همراه داشت. کاگاوا در بسیاری از روزهای آمادگی اش مجبور به نیمکت نشینی شد و شاهین نیز بنا به دلایل نامعلوم، در مسابقه فینال جام حذفی به نیمکت ذخیره ها تبعید گردید. نیمکت نشینی نوری شاهین چهره محبوب رختکن و سکوها، خشم بازیکن های دورتموند علیه توخل را به همراه داشت. در واقع نوعی کودتای خاموش از درون رختکن صورت گرفت و ادامه حضور توماس توخل در دورتموند غیر ممکن شد. شاید توخل هرگز به درک احساسی عمیقی از دیوار زرد وستفالن دست پیدا نکرد و بر خلاف سلف خویش، قادر به برقراری یک رابطه عاطفی قوی با اولتراهای دورتموندی نشد.

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

انتخاب بعدی دورتموند؛ نسخه هلندی کلوپ و توخل

اما انتخاب واتسکه و تسورک برای جانشینی توخل، باید یک متخصص تاکتیک در قد و قواره توخل می بود. پیتر بوش مربی ۵۳ ساله هلندی پس از حضور موفق در آژاکس و کسب نایب قهرمانی لیگ اروپا که با شکست مقابل منچستر یونایتد رقم خورد، سرانجام به عنوان جانشین توخل راهی وستفالن شد. بوش یک مربی صاحب سبک و برخاسته از مکتب فوتبال هلند بوده که «بازی مالکانه» از شاخصه های تاکتیکی وی محسوب می شود. بوش در سال ۲۰۱۳ به همراه ویتسه، سبک بازی مالکانه را در حد اعلی در لیگ هلند (Eredivisie) به اجرا در آورد. پیتر بوش از لحاظ سبک بازی و نوع نگرش به فوتبال، نزدیک ترین و معقول ترین گزینه برای جانشینی توماس توخل بود.

کونستانتین اکنر تحلیل گر وبسایت هواداری بوروسیا دورتموند موسوم به the yellow wall، ایده های تاکتیکی بارز پیتر بوش را در آژاکس مورد بررسی قرار داده است. به اعتقاد نویسنده این وبسایت، سرمربی جدید دورتموند نیز همچون توخل به فوتبال هجومی علاقه مند است و بازیسازی را از عقب آغاز می کند. هر دو مربی اعتقاد دارند که مدافعان وسط باید مشارکت بیشتری در سبک بازی مالکانه داشته باشند. مدافعان پا به توپ و همچنین مدافعان دونده در فضای متعلق به هافبک ها جزو علایق مشترک هر دو مربی است. در تز مورد علاقه بوش، از هافبک ها خواسته می شود تا یارگیرهایشان را از امتداد مدافعان مرکزی به طرف بیرون کشیده و بدین ترتیب، فرصت لازم برای مدافعان خودی به منظور ارسال پاس های مستقیم را فراهم نمایند. دورتموند برای فصل آینده به مهاجمی از جنس پیر امریک اوبامیانگ نیاز دارد که با بازی سرعتی و پاس های خود، مدام از عقب به طرف دروازه حرکت کند.

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

یکی از ویژگی های بارز تیم آژاکس تحت هدایت پیتر بوش این بود که آرایش تیمی آنها به هنگام تصاحب توپ و ظرف چند ثانیه باز شده، مدافعان کناری به طرف نیم فضاها حرکت و گزینه های مختلف ارسال پاس های کوتاه در اختیار بازیکن حامل توپ قرار می گرفت. آژاکس در فصل گذشته تخصص ویژه ای در اجرای ضد پرس (counter-pressing) داشت. بوش با توجه به توانایی فنی اش ثابت کرده که قادر به بهبود خط دفاعی دورتموند و افزایش قدرت این تیم برای مقابله با ضد حملات حریف می باشد. اگر چه سبک مربیگری پیتر بوش را شبیه تر به یورگن کلوپ می دانند اما خودش شیفته الگوی تاکتیکی پپ گواردیولا است. فوتبال سرعتی، هجومی و ایده مشهور به «Gegenpressing» همواره مورد توجه بوش می باشد.

این مربی هلندی، ایده مالکیت توپ با استفاده از سبک پاسکاری سرعتی را از اندیشه گواردیولا آموخته است. گواردیولا در بارسلونا یک قانون گذاشته بود که هیچ بازیکنی نباید بیش از ۳ ثانیه صاحب توپ باشد. اما بوش در رختکن آژاکس چنین گفت:

ما که بارسلونا نیستیم. پس من برای شما قانون ۲ ثانیه را می گذارم!

تحلیل وضعیت؛ چرا توخل رفت و چرا بوش آمد؟

پیتر بوش اعتقاد ویژه ای به استفاده از جوانان داشته که کاملاً بر سیاست های باشگاه دورتموند منطبق است. او در آژاکس نیز به جوانانی همچون داوینسون سانچز، برتراند ترائوره، کاسپر دولبرگ، ماتایس ده لیخت و حکیم زیچ میدان داد و حالا در دورتموند چهره هایی جوان و مستعد همچون دمبله، پولیشیچ، ایزاک و پاسلاک را در اختیار دارد. پیتر بوش چند سال به عنوان بازیکن و سپس مدیر فنی در باشگاه فاینورد حضور داشت. او به عنوان بازیکن توانست قهرمانی در لیگ و جام حذفی هلند را با فاینورد به دست بیاورد. بوش با بوندس لیگا بیگانه نیست زیرا ۱۴ بازی را برای هانزا روستوک در پُست هافبک دفاعی انجام داد. وی به جز یک فصل مربیگری در آژاکس، هرگز هدایت تیم های بزرگ را بر عهده نداشت.

دورتموند بین سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ به ۷ نایب قهرمانی پیاپی در کلیه رقابت ها دست یافت تا این که توخل با قهرمانی در جام حذفی ۱۷-۲۰۱۶، به این طلسم خاتمه داد. بوش نیز در فصل اخیر به همراه آژاکس به دو نایب قهرمانی در لیگ هلند و لیگ اروپا رسید. در سابقه مربیگری وی فقط یک عنوان قهرمانی در لیگ آماتوری هلند در سال ۲۰۰۲ مشاهده می شود. بوش در سال ۲۰۰۷ به عنوان مدیر فنی فاینورد، نقش مهمی را در انتقال برت فان ماروایک به دورتموند داشت. او از نوجوانی عاشق مربیگری بود و به همراه دوستان خود یک کتاب درباره اندیشه های تاکتیکی یوهان کرایف نوشت. جالب این که بوش سابقه همکاری با پسر یوهان کرایف فقید یعنی یوردی را دارد و هر آن چه که از مربیگری آموخته را مدیون مکتب فوتبال کرایف است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج