شرکت گسترده در لیگ آسیا به کدام قیمت؟
شوک حاصله از واقعه دوشنبه شب امارات به حدی بود که سران استقلال به جای پذیرفتن ضعفهای محسوس خود شروع به آوردن بهانههای متعدد به قصد توجیه شکست ۶ بر یک تیمشان مقابل العین امارات در لیگ قهرمانان آسیا کردند.
با این اوصاف باید پرسید درد فوتبال ما چیست که تن به اینگونه ناکامیهای بزرگ میدهد و چه باید کرد تا نتایج ما در میدانهای بینالمللی نظاممندتر و معقولتر شود و واقعه پریشب در زمین العین تکرار نشود؟
در نظام فوتبال ما این به یک عادت بد تبدیل شده که هر ساله مدتها با «ایافسی» به چالش بپردازیم تا بتوانیم سهمیهمان را در لیگ قهرمانان آسیا تا سر حد امکان بالا ببریم و حتی وقتی سهمیه ما را به «۲+۲» تبدیل میکنند و سپس به خاطر نرسیدن سوریه و عراق جنگزده به شرایط استاندارد سهمیه ما مجددا «۳+۱» میشود، جشن میگیریم و بابت داشتن سهمیههای بیشتر خوشی میکنیم. در نتیجه بعد از شکست تحقیرآمیز آبیهای تهران برابر العین امارات در دیدار برگشت یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۷ باید پرسید آیا همه این چانهزنیها با این هدف بوده که متحمل چنین شکستهایی شویم و یقین بیاوریم که توش و توان ما برای اینگونه امور مهم کفایت نمیکند؟
حضور گسترده در جام باشگاههای آسیا فقط در زمانی توجیه شده و معقول است که منجر به کسب نتایجی آبرومندانه شود و اگر قیمتی که بابت آن میپردازیم، نتایجی مثل نتیجه دیدار پریشب باشد، باید پرسید چرا اینگونه و با چنین قیمت و روالی برای بیشتر کردن سهمیههای خود میکوشیم. شرکت هر چه گستردهتر در جام نخست باشگاهی آسیا با کدام قیمت و با کدامین عواقب؟ باشگاههای ما حتی در زمینه ملزومات تشکیلاتی و کارهای لجستیکی و تاسیساتی میلنگند و اکثرشان استاندارد نیستند و فدراسیون فوتبال - ولو با نیت خیر - دایما میکوشد با پر کردن حفرههای تشکیلاتی باشگاهها مجوز حضور هر چه وسیعتر ما در لیگ قهرمانان را جور کند. شرکت کنیم تا شش گل بخوریم و تحقیری ماندگار و به شدت تلخ به ما تحمیل شود؟ آیا بهتر نیست فدراسیون فوتبال در یک بازنگری اساسی ابتدا باشگاهها را موظف به قاعدهمندی و کار درست تشکیلاتی و رسیدن به سطوح استاندارد کند و سپس با بررسی توش و توان تیمهایش و البته بر اساس مقررات «ایافسی» در مورد تعداد شرکتکنندههایش تصمیمگیری و اقدام کند.
باشگاههای ما در این زمینه طبعا مسوولیتهای بیشتری دارند و اگر فدراسیون بابت ناکامی پریشب استقلالیها کمی تا قسمتی مقصر است خود آبیها مقصران اصلی و بزرگ این ماجرا هستند زیرا تیمشان را در این فصل به گونهای تدارک و تامین و مهیا کردند که برای فتح هیچ یک از سه جام پیش رویشان آمادگی لازم را نداشتند و اگر باختهایشان در جام حذفی و لیگ برتر ایران با بهانه جوانگرایی و بهرههای مستمر آن توجیه و ماجراها به گونهای جمعآوری شد، واقعه دوشنبه شب جایی برای توجیه باقی نگذاشت و همه چیز را ویران کرد. حرفهای قبل از مسابقه منصوریان و شاگردانش و تضاد شگرف آن با چیزی که در داخل میدان روی داد، ثابت کرد که آنها هیچ برداشت صائب و دقیقی از عرصهای که به آن پا گذاشتهاند ندارند و فقط شعار میدهند. تاکید مکرر بر اینکه دوباره کلین شیت میکنیم (گلی نمیخوریم) و یا با یک نمایش هوشمندانه کار را در امارات یکسره میکنیم و تفاوت شگرف آن با اتفاقات دیدار دوشنبه شب نشان داد منصوریان در حالت خواب به سر میبرد و دستیاران او نیز همینطور و از بازیکنانی هم که هنوز در شادی تک گل پیروزیساز مسابقه رفت به سر میبردند، نمیشد انتظار واقعبینی و درآمدن به شکل و قالبهای مورد نظر را داشت و طبعا این نکته نیز از دید آنها پنهان مانده که حریفان ما اضافه بر کارهای پشتیبانی و داشتن تیمهای قدرتمند در بیرون از میدان، در کار فنی داخلی میدان هم از ما جلو زدهاند. تاکیدهای چندباره سرمربی استقلال بر غیبت سه چهار مهره اصلی تیمش در دیدار برگشت و تاثیر آن بر نتیجه حاصله نیز نشان داد آنها نه در پی آسیبشناسی واقعی و حل مشکلات بلکه جور کردن بهانههای این شکست مدهوشند و تا «در» روی این پاشنه میچرخد نمیتوان به بهبود اساسی وضعیت و ترسیم یک فرمول بهتر برای حضوری موفقتر در لیگ قهرمانان دل بست. این به واقع بلای بزرگی است که خودمان بر سر خودمان آوردهایم و الان هم نه در پی برخوردی علمی با آن بلکه بیان انواع بهانهها هستیم تا معایبمان بیشتر آشکار نشود و پستها و امکانات و شرایط دلچسبمان از دست نرود.
نظر کاربران
تو رو خدا در مورد تیم اول پایتخت اینجوری صحبت نکنید.