منچستر یونایتد با پیروزی نه چندان دشوار مقابل آژاکس، به قهرمانی لیگ اروپا رسیده و سهمیه لیگ قهرمانان اروپا برای فصل آینده را به دست آورد.
وبسایت نود: منچستر یونایتد با پیروزی نه چندان دشوار مقابل آژاکس، به قهرمانی لیگ اروپا رسیده و سهمیه لیگ قهرمانان اروپا برای فصل آینده را به دست آورد.
منچستر یونایتد در شبی که چند بازیکن بزرگ از جمله زلاتان ابراهیموویچ را به علت مصدومیت در اختیار نداشت، با نتیجه ۲-۰ از سد آژاکس گذشت و نخستین قهرمانی تاریخ باشگاه در لیگ اروپا را جشن گرفت. جشن قهرمانی منچستر یونایتد در شرایطی برگزار گردید که ساعاتی قبل، ۲۲ نفر در حادثه تروریستیِ سالن منچستر آرنا کشته شده بودند. پس از نتایج نه چندان جالب منچستر یونایتد در لیگ برتر، ژوزه مورینیو به این نتیجه رسید که کوتاه ترین مسیر برای بازگشت به جمع بزرگان در لیگ قهرمانان اروپا، فتح جام در استکهلم است. منچستر یونایتد با قهرمانی در لیگ اروپا توانست با یک تیر، دو نشان بزند؛ هم یک جام مهم اروپایی را برای اولین بار به دست بیاورد و هم این که با کسب سهمیه لیگ قهرمانان، دوباره به جمع باشگاه های درجه یک اروپایی برگشته و نتایج ناامید کننده خود در فصل ۱۷-۲۰۱۶ لیگ برتر را جبران کند.
پیش از شروع بازی، بسیاری از کارشناسان یک شب دشوار را برای منچستر یونایتد پیش بینی می کردند. آژاکس با مربیگری پیتر بوش یک تیم مخوف در لیگ اروپا بود و به هیچ حریفی رحم نکرد اما در استکهلم، اوضاع به گونه دیگری رقم خورد و شاگردان ژوزه مورینیو عنان بازی را در اختیار گرفتند. اگر چه مالکیت توپ با تفاوت فاحش در اختیار آژاکس بود اما منچستر یونایتد به ضد حملات تکیه داشت و بی رحمی بیشتری را در محوطه جریمه نشان می داد. شیاطین سرخ از معدود فرصت های خطرناک خود استفاده بهینه کرده و پس از زدن ۲ گل به آژاکس، عملاً سرنوشت بازی در اختیار آنها قرار گرفت. آژاکس پس از دریافت ۲ گل، هر چه تلاش کرد به جایی نرسید و حریف شاگردان مورینیو نشد.
پیتر بوش سرمربی آژاکس علاقه زیادی به پپ گواردیولا دارد. او یک تیم جوان را ساخته و مبنای تفکرات وی بر فوتبال هجومی متکی بوده در حالی که ژوزه مورینیو طی این سال ها، همواره به فوتبال محتاطانه و استفاده از ضد حملات، چشم دوخته است. مایکل کاکس نویسنده Guardian می گوید که اگر پیتر بوش همان نقش پپ گواردیولای ۲۰۱۰ را بازی کند، ژوزه مورینیو نیز در نقش همان ژوزه مورینیو ۲۰۱۰ خواهد بود! در سال ۲۰۱۰، مورینیو با تکیه بر دفاع عمقی و ضد حملات، بارسلونای گواردیولا را به زانو در آورد و حال، همان مورینیو توانست با تکیه بر همان رویکردهای تاکتیکی همیشگی، یک مربی هم فکر با گواردیولا یعنی بوش سرمربی آژاکس را به تسلیم وادارد.
منچستر یونایتد با تکیه بر تجربه ستاره های گران قیمت خود توانست تیم جوان و نسبتاً کم تجربه آژاکس را مغلوب کند. میانگین سنی آژاکس در این بازی، ۲۲ سال و ۲۲۸ روز بود. حضور پل پوگبا و هنریک مخیتاریان در میانه میدان، تفاوت بارز منچستر یونایتد با تیم حریف بود. یونایتد تعمداً از بازی مالکانه دوری جست و دو هافبک ارزشمند این تیم یعنی خوان ماتا و مخیتاریان مطابق عادت هفته های اخیر، به عقب برگشته و مدافعان کناری آژاکس را تعقیب می کردند. مثلث هافبک های وسط منچستر یونایتد نیز عملکرد فوق العاده ای داشت. مروان فلینی از تغذیه لاسه شونه جلوگیری کرد، پل پوگبا در سمت چپ توانست داوی کلاسن را از کار بیاندازد. آندر هررا نیز با تمایل به سمت راست خط هافبک، به خوبی از عهده مهار حکیم زییِک بر آمد.
به اعتقاد مایکل کاکس، نوع فوتبال آژاکس در این بازی با شاخصه های تاکتیکی تیم های هلندی متفاوت بود. بر خلاف تصور، خط دفاع آژاکس بسیار خوب به جلو می آمد اما نقطه قوت هلندی ها یعنی خط هافبک این تیم، از کار افتاده به نظر می رسید. آنتونیو والنسیا نیز بارها از جای خالی امین یونس در سمت چپ زمین آژاکس، استفاده کرده و نفوذهای خوبی را انجام داد. نباید از نمایش فوق العاده متیو دارمیان و دیلی بلیند در خط دفاعی منچستر یونایتد غافل شویم. مدافعان یونایتد به اندازه ای خوب بازی کردند که حتی کاسپر دولبرگ مهاجم آماده آژاکس نیز هیچ حرفی برای گفتن نداشت و فقط یک بار، موفق به لمس توپ شد. بازیکنان منچستر یونایتد به حریف اجازه دادند تا مالکیت توپ را در اختیار بگیرد و بدین ترتیب، ریسک اشتباه نزد یاران مورینیو کمتر شد. سپس در مرحله بعد، شاگردان مورینیو به فکر استفاده از اشتباهات حریف افتادند.
منچستر یونایتد از لحاظ فیزیکی و سرعتی نسبت به حریف جوان تر خود، حائز برتری محسوسی بود. مورینیو به خوبی دست آژاکس را خواند ولی این تیم هلندی نیز از فقدان Plan B رنج می برد. به هر حال «آقای خاص» توانست در نخستین فصل حضور خویش روی نیمکت منچستر یونایتد، ۳ جام متفاوت یعنی جام خیریه، جام اتحادیه و لیگ اروپا را برای هواداران به ارمغان بیاورد. بدون شک، قهرمانی در لیگ اروپا مهم ترین اتفاق در باشگاه منچستر یونایتد در دوران «پسا فرگوسن» تلقی می شود. مورینیو یک بار دیگر به همگان ثابت کرد که هنوز هم فلسفه مربیگری اش جواب می دهد و بر خلاف ادعای بسیاری از منتقدین، دوران اوج مربیگری «آقای خاص» به پایان نرسیده است. اگر چه ملاک اصلی سنجش موفقیت تیم های بزرگی همچون منچستر یونایتد، نتایج در لیگ محسوب می شود اما با توجه به شرایط خاص این تیم و اهداف کوتاه مدت باشگاه، می توان فتح لیگ اروپا را یک دستاورد مهم چه برای یونایتد و چه برای مورینیو دانست.
هیچ چیز برای مورینیو درد آور تر از عدم حضور در لیگ قهرمانان نبود ولی شاگردان او با قهرمانی در استکهلم، از شر پنجشنبه شب های فوتبالی نجات یافته و در فصل آینده، باز هم در جمع بزرگان فوتبال اروپا به میدان خواهند رفت. با توجه به وضعیت منچستر یونایتد در هفته های پایانی فصل ۱۷-۲۰۱۶ لیگ برتر، حتی مورینیو به طور علنی اعتراف کرد که تیمش به چیزی جز قهرمانی در لیگ اروپا نمی اندیشد و در نهایت نیز به این هدف کوتاه مدت رسید هر چند که برای باشگاهی در قواره منچستر یونایتد، شاید این جام چندان پُر زرق و برق نباشد. فراموش نکنیم که گاهی بزرگ ترین تیم ها نیز در دنیای بی رحم فوتبال، زمین می خورند و برای از جا برخاستن، همیشه باید از یک نقطه شروع کرد. منچستر یونایتد از قهرمانی در استکهلم این شروع را جشن گرفت همان طور که وینچنتزو مونتلا سرمربی میلان نیز پس از راهیابی به لیگ اروپا، آن را یک شروع دوباره برای روسونری دانست.
اکنون منچستر یونایتد با قهرمانی در لیگ اروپا، کلیه جام های ممکن داخلی و خارجی را در ویترین افتخارات خود دارد. «آقای خاص» ژوزه مورینیو با این نتیجه توانست دوازدهمین پیروزی خود طی ۱۴ حضور در فینال های مختلف را جشن بگیرد. او به دو قهرمانی در لیگ قهرمانان و دو قهرمانی در لیگ اروپا (جام یوفا سابق) دست یافته است. عجیب ترین نکته پس از سوت پایان بازی، خوشحالی زاید الوصف سرمربی پرتغالی شیاطین سرخ و فریادهای وی در شادی مشترک با پسرش بود. با توجه به شخصیت و غرور ذاتی مورینیو، کمتر دیده بودیم که او چنین از خود بی خود شود ولی به نظر می رسید که با توجه به فشار انتقادات فراوان، این جام برای مرد پرتغالی لذت دیگری داشت حتی اگر تماشای بازی برای بیننده ها چندان لذت بخش نبود. به قول جاناتان ویلسون نویسنده Guardian، «این بار یک مورینیوی متواضع و عمل گرا را دیدیم، مورینیویی که به حریف احترام می گذاشت هر چند که باز هم، جنبه های زیبایی شناسی فوتبال، هیچ جایی در فلسفه فوتبالی مورینیو نداشت. هنوز هم مورینیو صرفاً به پیروزی در هر مسابقه می اندیشد چه برسد که آن مسابقه، یک فینال باشد!»
اهمیت این موفقیت را نمی توان تخطئه کرد حتی اگر ترکیب اصلی منچستر یونایتد از لحاظ ارزش مالی بازیکن ها، ده ها برابر هزینه خرید بازیکن توسط باشگاه آژاکس طی ۷۰ سال اخیر باشد! شادمانی مورینیو و بوسه او بر جام حاکی از این واقعیت بود که منچستر یونایتد به نخستین هدف خود در این فصل دست یافته و حال برای اهداف بعدی، گام بر خواهد داشت. قهرمانی منچستر یونایتد در لیگ اروپا، بهترین راه برای فراموشی حادثه تلخ تروریستی در شهر منچستر بود و البته بهترین راه برای فراموشی ۴ سال تلخ هواداران این تیم پس از جدایی سر الکس فرگوسن و جبران شکست های سریالی تیم های انگلیسی طی چند فصل اخیر مسابقات اروپایی. اما این موفقیت را باید آغاز یک مسیر پُر پیچ و خم برای ژوزه مورینیو و شیاطین سرخ دانست. حالا نوبت یک تابستان داغ و بازار داغ تر نقل و انتقالات است تا «آقای خاص» به دنبال شکار ستاره های دیگر رفته و بازگشت منچستر یونایتد به روزهای شکوهمند فرگی را ریل گذاری کند.
جیمی جکسون نویسنده Guardian اعتقاد دارد که منچستر یونایتد برای حضور موفق در فصل بعد، باید ۵ اولویت اساسی را در دستور کار قرار دهد.
تقویت تیم برای فصل بعد از طریق خرید ستاره های بزرگی همچون آنتوان گریزمن یا روملو لوکاکو و یا هر دو! لوکاکو قادر است برای مورینیو همچون دیدیه دروگبا باشد و گریزمن نیز برای لوکاکو بازی کند. مصدومیت های متعدد مدافعان وسط منچستر یونایتد باید درس عبرتی باشد تا مورینیو، حداقل یک مدافع دیگر را جذب کند. البته احتمال جدایی کریس اسمالینگ و فیل جونز نیز وجود دارد.
حفظ داوید دخیا که رئال مادرید همچنان به دنبال اوست.
تقویت قوای گلزنی که یکی از نقاط ضعف منچستر یونایتد در فصل اخیر لیگ برتر بود. شیاطین سرخ فقط ۵۴ گل در لیگ برتر به ثمر رساندند که ۳۱ گل کمتر از چلسی است. تعداد گل های یونایتدِ مورینیو فقط ۵ گل بیشتر از تعداد گل های یونایتدِ فان خال بود و این یعنی یک جای کار ایراد دارد! شاید حفظ زلاتان ابراهیموویچ و خرید یک مهاجم دیگر در قواره او، بهترین راهکار برای حل این مشکل باشد.
افزایش سرعت گردش توپ توسط تیم که یکی از اصلی ترین نکات مورد انتقاد در این فصل بود. از این حیث، شاگردان مورینیو نسبت به دوران فان خال نیز پیشرفت چندانی نشان ندادند. اگر چه دست مورینیو از این بابت نسبتاً خالی به نظر می رسد، اما مارکوس رشفورد و جسی لینگارد بهترین گزینه های موجود برای افزایش سرعت تیمی هستند.
جلوگیری از تغییرات عمده، یکی از وظایف مورینیو در ماه های آتی است. شاگردان وی به تدریج در حال خو گرفتن با اندیشه های مربی خود بوده و شاید ایجاد تغییرات اساسی، به معنای بازگشت به سرِ خط باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر