وقتی دخل و خرج نمیخواند
بدهی ۷۰ درصدی باشگاه پرسپولیس، پرداخت نشدن مطالبات ماههای اخیر و پاداش نقدی قهرمانی لیگ بیانگر آن است که بازیکنان بیتوجه به این مطالبات دین خود را به باشگاه خود ادا کردهاند و در فصل جاری با وجود ماهها عقب ماندن دستمزدها از هیچ کوششی در راستای قهرمانی پرسپولیس فروگذار نبودهاند.
دلیل تمرین نکردن بازیکنان پرسپولیس به حدی واضح است که نمیتوان کمترین تقصیری به گردنشان نهاد و آنها را بیتعصب دانست. گرچه تحریم و تعطیل کردن تمرین از نگاه بیرونی تقبیح میشود و همواره تاکید شده که بازیکنان تیمهای بزرگ بخصوص استقلال و پرسپولیس به دلیل توجه و انتظارهای بسیاری که در سطح جامعه نسبت به آنها وجود دارد، نباید چنین اقدامهایی انجام دهند اما اگر واقعبینانه به ماجرا بنگریم به این باور میرسیم که گناهی متوجه آنها نیست و اگر کلاهمان را قاضی کنیم به این نتیجه میرسیم که در اتفاقهای رخ داده مدیران و متولیان باشگاه مقصر اول به شمار میروند؛ مدیرانی که بدون اعتبار مالی لازم گام به عرصه رقابتهای لیگ گذاشتهاند و بیآنکه تعهدات خود و بازیکن را جدی بدانند با عقد قراردادهای پر بند و تبصره و وعدههای آنچنانی تنها اقدام به بستن تیم کردهاند در حالی که زیرمجموعهشان فاقد ظرفیتهای مالی کافی برای در اختیار داشتن چنین بازیکنانی بوده است.
بدهیهای بزرگ باشگاه پرسپولیس به بازیکنان نشان میدهد که مدیرعامل این باشگاه پیش از شروع فصل هرگز منابع اقتصادی مناسبی در اختیار نداشته و در ادامه لیگ هم درآمدهای باشگاه کافی نبوده است. همین وضعیت را چند ماه پیش در باشگاه استقلال هم شاهد بودیم. باشگاهی که از سوی سازمان لیگ به عنوان گرانترین تیم لیگ هم معرفی شد و به رغم هزینههای سرسامآور، نتوانست جامی را به دست آورد. سیدرضا افتخاری و اعضای هیات مدیره نیز در باشگاه استقلال هرگز توفیقی در بخش اقتصادی نداشتهاند و نتوانستهاند به تعهدات خود در قبال بازیکنان به موقع و بر اساس آنچه در بندهای قرارداد نوشته شد، عمل کنند. نتیجه عمل نشدن به تعهدات مالی در استقلال هم تعطیل شدن تمرین بود و از یاد نمیرود زمانی را که بازیکنان استقلال ۳ روز از حضور در تمرینها خودداری کردند تا باشگاه را مجاب به پرداخت مطالبات خود کنند.
وضعیت به وجود آمده منحصر به دو باشگاه پرطرفدار تهرانی نیست و تقریبا در اغلب باشگاههای ما این معضل وجود دارد.
بی شک با بدهیهای بر جا مانده و پرداخت نشدن مطالباتی که از گذشته به ارث رسیده نه تنها نمیتوان امیدی به کاهش انبوهی از دیون این باشگاهها به طرفهای قرارداد خود داشت بلکه دور از ذهن نیست مدیران کنونی سرخابی نیز برخلاف وعدههای مکرر با انبوهی از قراردادهای تسویه نشده باشگاهها را تحویل مدیران آینده دهند و خود در رأس مدیران بدهکار این دو باشگاه قرار بگیرند.
اتفاقی که در تمام این سالها رخ داده و دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از گذشته دور - شاید 20 سال قبل - همچنان بدهکارند و توان پرداخت بدهیها را ندارند. به نظر میرسد در کنار استفاده از مدیرانی که ظرفیتهای اقتصادی فوتبال و باشگاهداری را میشناسند، باید قوانین و مقرراتی هم توسط سازمان لیگ و فدراسیون وضع شود که باشگاههای بدهکار به قراردادها جدیتر نگاه کنند و پای تعهدی که میدهند سفت و محکم بایستند.
ارسال نظر