پرسپولیس؛ تیمی با یازده بازیکن و یک مربی
دو امتیاز از کف برانکو و پسرانش پرید تا داستان صعود به جمع بزرگان آسیا و قهرمانی در این لیگ تخیلیتر از همیشه به نظر برسد و فانتزیهای هواداران پرسپولیس تا حدود زیادی رنگ ببازد.
حالا برای تاختن به مهدی طارمی فرصت مناسبی است.او در کمال ساده انگاری و ناپختگی بهترین موقعیت تیم برای برنده شدن و چندین شانس مسلم گلزنی را به تنهایی از دست داد. حالا میشود به این ایراد گرفت که چرا مهاجم اول فوتبال ایران در موقعیتی ایدهآل برای هر بازیکنی به جای توپ سایه آن را میزند یا در چند موقعیت سرزنی نمیداند چطور سرش را بچرخاند و با کجای سر به توپ ضربه بزند که راهی به داخل چارچوب پیدا کند. میشود به زمین و زمان و داور ژاپنی هم حمله کرد که پنالتی دوم را نگرفت و در سایر صحنههای مشکوک به نفع میزبان سوت نزد اما اینها درد پرسپولیس نیست. درد پرسپولیس روی نیمکت این تیم است.نیمکتی که تقریبا هیچ چیز برای برگرداندن ورق بازی ندارد. کافی است به فهرست نیمکت نشینان پرسپولیس در این بازی دقت کنید: رادوشوویچ و درویشوند دو دروازهبان هستند و در حالی که سامان نریمان جهان از فهرست تیم خارج شده تنها عناصر تهاجمی روی نیمکت رضا کرملاچعب و حمیدرضا طاهرخانی هستند که مجموع دقایق بازی شان در ۸ ماه گذشته حتی در لیگ داخلی به ۲۰ نمیرسد.
حالا به نیمکت سه تیم دیگر همگروه پرسپولیس بهعنوان اشل کوچکی از پتانسیل نفری تیمهای حاضر در لیگ قهرمانان نگاه کنید و ببینید این همه کمبود را یکجا با هم میتوانید پیدا کنید؟مگر امکان دارد تیمی وارد این مسابقات شده و داعیه صعود داشته باشد و آن وقت یک هافبک خلاق و یک مهاجم به درد بخور نتوان روی نیمکتش پیدا کرد؟
به جریان بازی دقت کنید و حملات پی در پی پرسپولیس که جایی در میانههای نیمه دوم به شکل عجیبی کند و کندتر شد تا در ۱۵ دقیقه پایانی به شکل حیرت آوری قطع شده و حریف جرات حمله و ضدحملههای سریع را پیدا کند.این اتفاق درست وقتی رخ داد که لادروپ، دانیل گومو را به خط میانی اش برد و تا حدودی به این خط طراوت بخشید اما برانکو با وجود خستگی و ناکارآمدی سروش و مسلمان کسی را نداشت تا جای آنها به بازی بفرستد. حتی او جرات نمیکرد یکی از دو مهاجم جوانش را برای چند دقیقه به جای علیپور ناکارآمد وارد بازی کند.
اینها نشانههای بزرگی از دستان خالی برانکوست که خود در خلق این اتفاق بزرگترین سهم تقصیرات را به گردن دارد؛ آنگاه که تصور میکرد با همین بازیکنان میشد از پس بهترینهای قطر و امارات و عربستان برآمد، صعود کرد و بعد با تجهیز تیم تا قهرمانی آسیا پیش رفت.
بله نیمکت پرسپولیس خالی بود؛ خالی از بازیکن و البته مربی که این دو مقوله به شکل عجیبی در امتداد یکدیگر قرار میگیرند. واقعیت این است که اگر نفرات اصلی و پلن پرسپولیس در فاز حمله جواب بدهد و این تیم به خواستهاش برسد همه چیز بر وفق مراد به نظر میرسد اما در صورت گره خوردن بازی و جواب نگرفتن از شیوههای تهاجمی - که مقابل تیمهای قدرتمندتر آسیایی قابل پیشبینی به نظر میرسید - نه بازیکنی روی نیمکت وجود دارد که اصطلاحا کار را در بیاورد نه فکری به برانکو کمک میکند تا از این هنگ بودن بیرون بیاید و اینقدر دیر و بد تعویض نکند.
برانکو در این بازی دو تعویض انجام داد؛ یکی دقیقه 85 و دیگری دقیقه چهارم وقتهای تلف شده. نفر دوم علوانزاده بود که توپ به پایش نخورد اما در مورد نفر اول برانکو گفته او را آورده تا تیمش میانه زمین را ببندد که عملا عکس این اتفاق رخ داد و در سه موقعیت پیاپی نزدیک بود دروازه پرسپولیس باز شود.
برانکو همان مربی است که پرسپولیس را بعد از ۹ سال دوباره در آستانه قهرمانی قرار داده و تغییرات شگرفی در شرایط تیمی و کار فنی سرخها ایجاد کرده اما این دلیل نمیشود چشمها را بر واقعیات ببندیم؛ واقعیاتی که از ماهها قبل جلوی چشم پیشکسوتان پرسپولیس و دوستداران این تیم بود و نیمی از آن گفته و نیمی دیگر به خاطر حرمت به همبازی قدیمی و البته عدم دخالت در کار سرمربی در سینه بزرگان و نامداران باشگاه مدفون میشد.
نصف ماجرا خالی بودن نیمکت پرسپولیس از بازیکنان تاثیرگذار و کارآمد است اما شق دوم ماجرا به کادر فنی برمیگردد. به اینکه سرتن چوک و کریم باقری یا توانایی لازم برای کمک کردن به برانکو در تنگناها و لحظات حیاتی مسابقه را ندارند یا اصلا از آنها خواسته نمیشود که در این شرایط بحرانی به کمک بیایند.با توجه به خصلت مربیگری و اخلاق شخصی برانکو بعید به نظر میرسد او کمک فکری همکارانش در کادر فنی را پس بزند و به نظر میرسد این مربیان یا چیزی برای انتقال دادن به پروفسور ندارند و مثل او مات و مبهوت ادامه مسابقه را تماشا میکنند یا کمک کردن در چنین شرایطی را مصداق دخالت در کار سرمربی دانسته و اساسا پا پس گذاشته و با اشتباه گرفتن مرزهای بین سرمربی و کمک مربی فکر میکنند هر چه بگویند دخالت به حساب میآید.
تا به حال و تمام این ماهها تصویری را سراغ نداشتهایم که کریم باقری یا سرتن چوک در مواقع بحرانی به برانکو کمک فکری بدهند و به نظر میرسد کادر فنی پرسپولیس و آنچه بین مربیان میگذرد هم ماکتی است از عملکرد بازیکنان در زمین به طوری که اگر بازیکنان اصلی موفق به کسب نتیجه و پیش بردن شرایط به سود خود شدند که شدند وگرنه هیچ نیرویی از بیرون به آنها اضافه نخواهد شد و نباید منتظر کمکی از روی نیمکت باشند. حالا خبر بد این است که قرار نیست بازیکنی به نیمکت پرسپولیس اضافه شود و شرایط به همین منوال ادامه خواهد داشت اما خبر خوب اینجاست که برانکو و همکارانش در کادر فنی - اگر واقعا از دانش فنی بهره میبرند - میتوانند با تغییر رویه منجر به تغییرات بهتری در حین بازیهای سخت و شرایط بحرانی شوند.
ارسال نظر