خطر در کمین تیم ملی است
تعطیلات سال جدید میتواند سرنوشت تیم ملی در مرحله انتخابی رقابتهای جام جهانی را تعیین کند ولی برای پرداختن به این موضوع باید نکات ریزودرشت زیادی را مدنظر قرار داد.
١- به آخرین تساوی تیم ملی در این مرحله از رقابتها مقابل سوریه برگردیم. شاید اگر مدیریت فوتبالی ما مدیریت منفعلی نبود الان فاصله امتیازات تیمها در گروه اول این رقابتها اینقدر فشرده نمیشد. ما در شرایطی دو امتیاز حساس مقابل سوریه را از دست دادیم که اصلا شرایط فوتبالی نبود. بازی در زمینی که هیچ شباهتی به زمین فوتبال نداشت برگزار شد و درنهایت هم که سودی به حال فوتبال ما نداشت. اینکه میگویم مدیریت منفعل به این خاطر است که از قبل هم عنوان شده بود زمینی که در مالزی برای بازی ایران و سوریه در نظر گرفتهشده کیفیت لازم را ندارد؛ حتی قبل از بارندگی و در آب غرقشدن زمین هم مشخص بود که آن زمین فاکتورهای لازم برای برگزاری یک مسابقه را ندارد. اگر مدیریت باثباتتری در فوتبال وجود داشت شاید میشد با برگزاری بازي در آن زمین مخالفت کرد و شانس برندهشدن تیم ملی را بالا برد. به هر حال آن دو امتیاز با برتری کرهجنوبی مقابل ازبکستان همراه شد تا شرایط در جدول گروه فشرده شود. شرایط الان به گونهای است که چند تیم در گروه ایران شانس صعود مستقیم به مرحله بعد را دارند و لحظهای غفلت میتواند عواقب سنگینی داشته باشد.
٢- توهم و خوشبینی افراطی عدهای که میگویند ٦٠، یا ٧٠ درصد راه صعود تیم ملی به جام جهانی طیشده را نمیتوانم درک کنم. نمیدانم چطور به این آمار رسیدهاند؛ درست است که شاگردان کیروش صدرنشین این گروه هستند ولی هنوز در آغاز راه هستیم. خطر همچنان تیم ملی را تهدید میکند و هرگز نمیشود اینطور فکر کرد که کار صعود ما به جام جهانی تمام شده است. در یک جمله میتوان گفت کار صعود تیم ملی به جام جهانی تازه شروع شده است.
٣-شرایط داخلی را نباید از یاد برد؛ منظورم تنشهایی است که بهتازگی در فوتبال ایران رخ داد و جدالهای لفظیای که صورت گرفت، وضعیت را پیچیده کرد. اطلاعاتی که الان دارم رسانهای است و با هیچیک از مسئولان فدراسیون فوتبال و بازیکنان تیم ملی در ارتباط نیستم. پس نمیدانم چقدر از اطلاعاتی که رسانهها مخابره میکنند درست است. برای بررسی بیشتر این موضوع باید از نزدیک وضعیت تیم ملی را زیر نظر داشت که شدنی نیست. با جمعبندی این موضوع باید گفت وضعیت تیم ملی فعلا مبهم است. ما یک هفته دیگر با قطر بازی داریم و وضعیت مثل یک علامت سؤال است؛ اینکه تنشها کاملا برطرف شده یا خیر را نمیدانیم ولی در آستانه این بازیهای حساس، تنشهای بهوجودآمده به ضرر تیم ملی شد و به عبارت سادهتری «فرصتسوزی» کردیم.
٤-کار تیم ملی ایران برای رسیدن به جام جهانی دشوار است؛ این دشواری فقط برای ایران نیست. کار برای کرهجنوبی و ازبکستان هم دشوار است. پس نمیشود گفت در آستانه ادامه این بازیها شرایط ما بهتر یا بدتر از دو رقیب مستقیم است. در این گروه سه تیم دیگر هم حضور دارند: سوریه، قطر و چین. اگرچه تیمهای مذکور به ویژه تیم چین شانس کمی برای صعود به مرحله بعد دارند، ولی دو تیم قطر و سوریه میتوانند کار را برای سه تیم مدعی این گروه سخت کنند. این همان موضوعی است که میگویم اگر فکر کنیم کار صعود به جام جهانی تمام شده، سخت در اشتباهیم.
٥-با استراتژی کیروش فعلا صدرنشین هستیم. کیروش تخصص ویژهای در کارهای دفاعی دارد. برای او اولویت کارهای تدافعی است. حالا نمیشود خردهای هم گرفت؛ فوتبال تدافعی نه غیراخلاقی است و نه غیرقانونی هرچند طبیعتا مردم فوتبال تهاجمی را بیشتر دوست دارند. نباید از این موضوع چشمپوشی کرد که کیروش از لحاظ کارهای دفاعی تیم ملی را کمکم به تکامل رسانده است. در این خط بازیکنان ما تمرکز، تعادل و کنترل لازم را دارند. ملیپوشان اصول دفاعی را آموختهاند و برحسب همین اصول است که گل خوردهای هم نداریم.
٦-استراتژی کیروش در آسیا جواب میدهد؛ میشود اصولی دفاع کرد و بعد روی یک ضدحمله به تیمهای آسیایی گل زد. میخواهم از صحبتهای فیلیپه اسکولاری در تشریح وضعیت تیم ملی ایران استفاده کنم. اسکولاری میگوید: «تیم ایران فقط در ٥٠ متر عقب زمین تمرین کرده است». این استراتژی در نوع خودش جالب است چون ردپای کیروش در آن دیده میشود؛ درست مثل زمانی که ردپای کیروش در کارهای تدافعی منچستریونایتد هم دیده میشد. حالا همان طور که گفتم این استراتژی در آسیا جواب داده ولی هنوز کیروش راهحلی برای تقابل با تیمهای مطرحتر پیدا نکرده است. ما در جام جهانی در یک بازی سعی کردیم فوتبال تهاجمی را به نمایش بگذاریم که مقابل بوسنی بود. آنجا بود که متوجه شدیم حرفهای اسکولاری بیدلیل نبوده است.
ارسال نظر