این محدودیتهای دوستداشتنی!
خبری خوش است؛ این که مدیران پرسپولیس در این روزهای سرسامگرفتهی آخر سال و در حالی که تیم درگیر مسابقات لیگ کشور و لیگ قهرمانان هم هست، تصمیم گرفتهاند تا با بازیکنان مورد نیاز، قراردادهای تازه ببندند، کاری حرفهای است.
فرهنگستان فوتبال - سیامک رحمانی: خبری خوش است؛ این که مدیران پرسپولیس در این روزهای سرسامگرفتهی آخر سال و در حالی که تیم درگیر مسابقات لیگ کشور و لیگ قهرمانان هم هست، تصمیم گرفتهاند تا با بازیکنان مورد نیاز، قراردادهای تازه ببندند، کاری حرفهای است. اقدامی که باید در همهی این سالها میشد و نشد. برای همین هم هست که وقتی میشنویم چند ماه مانده به پایان فصل، قرارداد سیدجلال حسینی یک سال تمدید شده و قرارداد محمد انصاری سهسال و قرارداد بقیه هم یکییکی دارد بیرون کشیده میشود و مذاکره میشود و تمدیدها انجام میشود، به مدیران باشگاه آفرین میگوییم؛ اینکه از حالا به فکر تمدید قرارداد رو به اتمام کمال کامیابینیا هستند و منتظر نشدهاند تا پایان فصل برسد و دوباره استرس وجود هواداران را پر کند، که کدام بازیکن خواهد ماند و کدام خواهد رفت؛ بهخصوص در روزهای میانفصل، که همیشه صرف چانهزنی و بگو- مگو میشود و گاهی این کشمکش آنقدر ادامه پیدا میکند که فرصت از دست میرود و حتی شده که بازیکنانی بدون باشگاه بمانند.
بگذریم از اینکه همین پدیده (یعنی گذاشتن تمدید و تجدید قراردادها برای روزهای آخر و شب امتحان)، زمان بدنسازی و تمرینات قبل از فصل را هم تحت تأثیر قرار میدهد و خیلی از تیمها به دلیل همین معضل، بدون تمرینات کافی و کامل پا به مسابقات میگذارند. تازه این را در نظر بگیریم که لیگ قهرمانان آسیا، با آن برنامهی ناموزون و غیر منطقیاش، همیشه دو فصل از مسابقات ایران را در برمیگیرد و تغییرات زیاد تیمی و رفت و آمد بازیکنان، باعث میشود که تیمها اغلب با ترکیبهای متفاوتی در این مسابقات به میدان بروند. اتفاقی که با نگهداشتن بازیکنان اصلی تیم و حفظ ترکیب مورد نظر مربی، میشود تا حدّی زیاد جلوی آن را گرفت.
اما چه شده است که پرسپولیس، بدون سر و صدا و جلب توجه، اینقدر حرفهای شده است و تمیز عمل میکند؟ پرسپولیسی که میدانیم همین حالا هم مشکلات مالی کم ندارد و برای پرداخت غرامت ژوزه (که البته از شاهکارهای مدیران قبلی است) دست کمک بهسوی هواداران و بازیکنانش دراز کرده است. در این شرایط مالی، چه تفکری مدیران باشگاه را به این صرافت انداخته است که برای فصل بعد، از حالا به فکر باشند؟ باید همهاش را ناشی از تدبیر و خوشفکری بدانیم یا دلایلی دیگر هم در میان است؟
بهنظر میرسد یکی از فاکتورهایی که در رویکرد تازهی پرسپولیس تاثیرگذار بوده، ترس مدیران باشگاه از جریمههای احتمالی و محدودیتهای آتی است؛ اینکه باشگاه به دلیل بیانضباطیهای گذشته و شرایط امروزیاش، مثلاً از نقل و انتقالات بازیکن محروم شود و دست تیم و مربی در پوست گردو بماند. همان اتفاقی که امروز برای استقلال و تراکتور افتاده است. پس چهبسا این ترس و فشاری که روی باشگاه هست، آنها را وادار کرده سریع دست بهکار شوند و قراردادها را سفت کنند و منتظر روزهای پرخطر آینده نمانند. به قول شاعر «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد». یعنی همین فشارها و محدودیتها میتوانند به اتفاقات مثبت بیانجامند که اگر نبودند، کسی هم به فکر نبود.
مشابه همان که در باشگاه رقیب اتفاق افتاده است؛ بستن دستهای استقلال در فصل نقل و انتقالات برای این تیم، شبیه یک هدیه بود. در حالی که مربی داشت دوباره سراغ بازیکنان اسمی میرفت و تا چند میلیارد دیگر خرج روی دست باشگاه بگذارد، رسیدن این خبر که تیم از گرفتن بازیکن محروم شده است، مثل موهبتی الهی بود. منصوریان در همین شرایط بود که به بازیکنان جوانش روی آورد و به ناچار تیمش را متحول کرد و حالا همه دارند حَظّش را میبَرند؛ تیمی که با این بضاعت، میتواند سه- چهار سال به داشتههایش تکیه کند و قدرت جدّی لیگ باشد، و از طرفی باعثِ روُشدن چند چهره و استعداد فوقالعاده در فوتبال ایران شود، که در سالهای آینده میتوانند تیم ملی را به تکامل برسانند. فقط به این فکر کنیم که قیمت این بازیکنان در دو- سه ماه گذشته ناگهان چقدر بالا رفته است و از این نظر، باشگاه استقلال چه سود کلانی کرده است. همهی این تغییراتِ امیدبخش اتفاق نمیافتاد، اگر آن محدودیت و جریمهی فیفا نبود. یعنی فقط زیر فشار و در سختی بوده که مربی و تیم روُ به جوانهای آیندهدار آوردهاند و انقلاب، شکل گرفته است.
این فرایند را میتوان در بقیهی بخشهای فوتبال هم دید. اگر فشارهای فیفا و ایافسی برای حرفهایشدن باشگاهها نبود، همین تغییرات اندک را نیز برای شکلدادن به ساختارهای حرفهای شاهد نبودیم و هنوز داشتیم با همان شیوهی سنتی و همان لجامگسیختگی سرمیکردیم؛ بدون تلاشی برای درآمدزایی و مثبتکردن ترازهای مالی، بدون نیاز به داشتن امکانات حرفهای و تمرینی، و بدون تقویمی درست و درمان. باید اعتراف کرد که در همهی اینها بخشی بزرگ از توسعه و پیشرفت ما، ناگزیر و بهخاطر چارچوبها و قواعد نهادهای بینالمللی بوده که دست و پای ما را بسته است و اجازه نداده به شرایط اسفناک قبلی بچسبیم و بهزور هم که شده، ما را رو به جلو هُل داده است. اصلاحاتی که باز هم باید ادامه پیدا کند.
بهنظر میرسد با وجود تفکرات حاکم و شیوهی مدیریتیمان، بهترین راه همین است که خود را بسپریم به فشارهای بیرونی و برای بهترشدن، به خواستههای نهادهای بینالمللی تن بدهیم. عین وضعیتی که در سیستم مالی و بانکیمان هم با آن مواجهیم؛ اینکه تنها با پیوستن به سیستم بینالمللی بانکی و اجبار به شرایط آن است که مجبوریم با فساد سیستمی برخورد کنیم و به شفافیت تن بدهیم. اتفاقی که در اغلب حوزهها، با پذیرفتن استانداردهای جهانی، برایمان به ارمغان خواهد آمد. این فشارهای دوستداشتنی، فعلاً در فوتبال نتایج فرخنده و ملموسی داشته و باید بابت آن سپاسگزار بود؛ سپاسگزار از همهی مراجع بالادستی، که برایمان تخفیف قائل نمیشوند و به ما رحم نمیکنند(!)، سپاسگزار از مدیران وطنی، که بهجای فرار از واقعیت و تلاش برای دورزدن موانع، تلاش میکنند تا این تهدیدها را تبدیل به فرصت کنند.
نظر کاربران
تنها باشگاه حرفه ای ایران پرسپولیس کبیر
ایشالا امسال طبق قانون فیفا بعد از 10 امین قهرمانی ستاره واقعی رو میچسبونیم به لوگو.