پایان رویا پردازی آرسنال به قلم حمیدرضا صدر
تو هم تمام شدی آقای ونگر
شکست آرسنال از لیورپول شکستی در چند جبهه بود، شکستی بود برای ترسیم افقی بیش از حد مبهم برای آرسن ونگر...
ورزش سه: شکست آرسنال از لیورپول شکستی در چند جبهه بود، شکستی بود برای ترسیم افقی بیش از حد مبهم برای آرسن ونگر...
خط میانی آرسنال سرگیجه گرفته بود و توپ درون محوطه جریمه لیورپول به پای آرسنالی ها نمی خورد. آنها به بند آمده بودند، آنها مقهور شده بودند. فرانسیس کاکلین بدون سانتی کازورلا در میانه میدان بی ثمر و بی خاصیت مانده بود. آرسنال با کاکلین در ۳۲ درصد از ۲۴ بازی اش پیروز شده بود و بدون او در ۱۰۰ درصد دیدارهایش برنده بیرون آمده. ونگر پس از رفتن جیلبرتو سیلوا در ۲۰۰۸ هرگز یک مرد میانی بزرگ برای پیوند مدافعان و مهاجمانش پیده نکرده و کاکلین بی تردید آن مرد میانی نیست و در تیم کنونی نماد چالش حل نشده ونگر و درجا زدن آرسنال طی یک دهه اخیر شده. یا حتی این که چرا آرسنال طی یازده بازی در خانه شش تیم کنونی بالای جدول هرگز پیروز نشده. ونگر در چنین قابی در آغاز نیمه دوم اشتباهش را با ورود سانچز جای کاکلین تصحیح کرد.
آرسنال با ورود سانچز بلافاصله تیم دیگری شد تا بی ثمر بودن رویکرد ونگر در نیمه نخست عیان شود. چنان که مینیوله توپ را ۱۲۰ ثانیه پس از ورود سانچز و ضربه سر ژیرو دفع کرد. برای توصیف تغییر روند بازی می توان به جمله کلوپ پس از بازی روی آورد که اعتراف کرد پنج دقیق اول نیمه دوم برایش پنجاه دقیقه طول کشید. سانچز بود که پاس گل دنی ولبک را ارسال کرد، نهمین پاس گلش در این فصل را. سانچز بود که آرسنال را در وقت تلف شده تا آستانه به ثمر رساندن گل تساوی بخش پیش برد. با این وصف فاصله دو گل برداشته نشد و سانچز وقتی وینالدوم طی آن ضد حمله گل سوم را زد پیراهنش را بالا آورد. بالا آورد و کشید روی صورتش.
شکست ۱-۳ در آنفیلد برای توپچی ها طعمی بیش از سه امتیاز برباد رفته داشت. شکستی بود بازتابنده اشتباهات فنی پروفسور. روی آوردن به "توپ های بلند" بی ثمر مانده بود، در حالی که همه می دانستند لیورپول در سی دقیقه اول بازی هایش در این فصل بیش از هر تیمی گل زده (اکنون رکورد ۱۹ گل را ثبت کرده که یعنی ۵ گل بیشتر از تیم دوم). همه می دانستند لیورپول طی هشت بازی برابر شش تیم بالای جدول در این فصل شکست نخورده بود... شاید ونگر از اداهای سانچز خسته شده بود. سانچز که شانزده ماه از قراردادش باقی مانده و حاضر نشده قرارداد جدید هفته ای ۱۸۰ هزار پوند را امضا کند. سانچز که زمزمه رفتن سر داده. با این وصف سانچز با پیراهن آرسنال همیشه از ته دل بازی کرده بود. همه می دانند او نمی خواهد از قافله بزرگان آمریکای جنوبی در اروپا - مسی، نیمار، سوارز، آگرو و کاوانی - فاصله بگیرد. می دانند او می خواهد بالانشین باشد. می دانند شاید راهی یوونتوس شود. می دانند نمی خواهد در تیمی خو گرفته به رتبه چهارم درجا بزند.
شکست آرسنال از لیورپول برای طرفداران توپچی ها شکستی در چند جبهه بود. شکستی رخ داده در هفته ای که آرسنال برابر بایرن رسما از لیگ قهرمانان بیرون خواهد افتاد و قرار گرفتن میان چهار تیم اول و راهیابی به لیگ قهرمانان در منگنه دو تیم منچستری و لیورپول و تاتنهام دشوارتر از همیشه به نظر می رسد. شکستی در سایه به صدا درآمدن زنگ جدایی دو ستاره بین الملی و گران قیمتی - سانچر و اوزیل - که طرفداران آرسنال به آن دو می نازیدند و رویا پردازی می کردند. شکستی برای به یاد آوردن رابین فن پرسی، آخرین مهاجم بزرگ آرسنال پیش از سانچز که با همین قصه جدا شد و رفت. شکستی با پسرهای با استعدادی که در ناکجا آبادی سرگردان به نظر می رسند. شکستی تحمیل شده به تیمی با برند جهانی. شکستی برای یکی از پولسازترین باشگاه های جهان که گران ترین بلیط را برای صندلی هایش می فروشد. شکستی برای ترسیم افق روزهای سخت و دشوار پیش روی آرسن.
ارسال نظر