چه کسی به برانکو حق اشتباه میدهد؟
برانکو را امروز میتوان در فهرست موفقترین مربیان تاریخ فوتبال ایران مورد بررسی قرار داد.
فرهنگستان فوتبال - سیامک رحمانی: یک کارنامه موفق؛ برانکو را امروز میتوان در فهرست موفقترین مربیان تاریخ فوتبال ایران مورد بررسی قرار داد. او جدا از افتخاراتی که با تیمهای امید و ملی ایران کسب کرده، دومین سال حضورش در پرسپولیس را میگذراند و هرچند در لیگ گذشته نتوانست جام را ببوسد، اما نمایش خیرهکنندهاش، (آن هم با تیمی که چند فصل متمادیِ کسالتبار را سپری کرده بود) او را به جایگاهی متمایز رسانده است. در فصل قبل همه اذعان داشتند که پرسپولیس حتی از نظر نفرات و بازیکنان شاخص و باکیفیت هم فقیر بود؛ اما توانست بازیهایی فراتر از انتظار به نمایش بگذارد. اتفاقی که به احیای دوبارهی برانکو و بالابردن محبوبیتش منجر شد.
فوتبالدوستان اینبار با برانکوی نتیجهگرای قدیمی مواجه نبودند. مربی محافظهکاری که با سیستم ۱-۳-۲-۴اش میتوانست نوددقیقه را از ما دریغ کند و در عوض، یک نتیجهی حداقلی و اغلب قابل قبول به ما بدهد. برانکویی که در فصل گذشته دیدیم، مربی جسوری بود؛ با تیمی هجومی که ورزشگاه را به وجد میآورد. تیمی که گل میزد و حتی اگر دفاع متزلزل و آسیبیذیری داشت، ارائهاش در میدان چنان شورانگیز بود که نمیشد دست از تشویق و دوستداشتنش برداشت. برای همین هم بود که نام برانکو دوباره به عنوان آلترناتیو تیم ملی مطرح شد که پرسپولیسیها چیزی جز ماندن او و ساختن پرسپولیسی مقتدر برای لیگ قهرمانان آسیا نمیخواستند.
برانکوی فصل قبل، اشتباهاتی را در گرفتن بازیکن مرتکب شده بود که فوتبال نمیتوانست او را ببخشد؛ بسندهکردن به مدافعان کنْد و پراشتباه و چشمپوشی از جلال حسینی که در آستانهی پیوستن به پرسپولیس بود. دلبستن به گلر نامطمئن و نامتعادلی به نام سوشا مکانی و گاهی اصرار بر درستبودنِ ایدهها و مقاومت در برابر تغییر، کار خود را کرد. او، یک نفس مانده به قهرمانی، متوقف شد. توقع طبیعی این بود که مربی خوشفکر، با وجود این که هیچوقت به اشتباهاتش اعتراف نمیکرد، در عمل جبران کند؛ در دومین سال حضور در پرسپولیس، تیمی کاملتر ببندد و به افق قارّه چشم داشته باشد. آنچه امروز میبینیم، متأسفانه شهادت میدهند که این اتفاق مثبت نیفتاده است. برانکوی شطرنجباز که تلاش میکرد ضعفهایش را روی صفحهی شطرنج پوشش دهد، باز هم نتوانست تمرکزی همهجانبه داشته باشد. این اشتباهات مجدد، بیعقوبت نبوده است و او تا همینجا هم هزینه داده است. شکست در دربی (که سرنوشتسازترین بازی فصل است)، خالیشدن دستِ او برای نیمفصلِ دوم و لیگ قهرمانان و فشاری که از این بابت تحمل خواهد کرد (و به پرسپولیسیها انتقال خواهد داد)، حاصل مستقیم بیدرایتی اوست. چند
اشتباه مهلک او را میتوان به این شکل مرور کرد:
یک- برانکو که همه توجهش را معطوف به خطّ دفاع و دروازه کرده بود و با یک پلَن مشخص، ترکیب ایدهآلش را بسته بود، کار نقل انتقالات را با خرید بیرانوند، جلال حسینی و البته ماهینی، به عنوان چهرههای شاخص عقب زمین، تمام کرد. او در ذهن خود، محمد انصاری را یک دفاع وسط کامل میدید که در طول فصل هم مشخص شد انتخابی اشتباه نبوده است؛ اما آوردن محمد انصاری به دفاع میانی، بهترین دفاع چپ پرسپولیس را از برانکو گرفت و او فکری برای جایگزینی نداشت. در عین حال، بسندهکردن به انصاری و سیدجلال و نگرفتن یک دفاع تخصصی وسط، تبدیل به پاشنهی آشیل پرسپولیس شد. ماهینی نشان داده که نه بهعنوان دفاع وسط و نه هافبک دفاعی، کارآیی لازم را ندارد و برانکو نشان داده که اینجای بازی را خوب نخوانده است. این در حالی است که او حتی برای خط دروازه هم یک گلر مطمئن روی نیمکت ندارد.
دو- گرفتن دو بازیکن اوکراینی، گاف بزرگ مرد کروات بود و در اینباره زیاد نوشتهاند. اما برانکو جدا از آنها هم، هیچ استعدادی در شناسایی و به کارگیری بازیکنان خارجی برای پوششدادن مشکلاتش نشان نداده است. برانکو، نه تمایلی برای نگهداشتن ماریچ داشت، و نه به اومانیا فکر کرد. دو بازیکن اوکراینی هم بعد از نیمفصل بیحاصل و صرف هزینهای سنگین برای باشگاه، از ایران رفتند. حالا پرسپولیس نیمکتی دارد کموزن؛ در حالیکه از سهمیهی بازیکنان خارجی و آسیایی خود نیز استفاده نکرده است.
سه- حواسپرتی برانکو را میشود در مراحلی دیگر هم دید. اینکه او (حتی بافاصله)، جایگزینی برای کمال کامیابینیا ندارد، تقصیر چه کسی است؟ برانکو یا این ضعف را میدانست و در زمان جدایی عالیشاه و نوراللهی از خود عکسالعمل جدّی بروز نداد، یا نمیدانست. هر دو شکل ماجرا نیز برای او نمرهی منفی است. پرسپولیس میتوانست این دومهرهی تعیینکنندهی خود را بهشکلی نگهدارد، یا سریعاً به فکر جانشینهایشان باشد. اما برانکو ظاهراً به کلینشیتهای نیمفصل اول و گلزنیهای طارمی دل بسته بود و غافل شد؛ اما امیدبستن به طارمی؟!
چهار- طارمی برای پرسپولیس یک پارادوکس بزرگ است. بازیکنی که در هر بازی، موقعیتهایی متعدد و فوقالعاده را از دست میدهد و البته گلهای زیاد و خاصی میزند. طارمی تا همینجا با بیدقتیهایش، برای پرسپولیس کم ضرر نداشته است که البته این را میشود در کنار امتیازاتی که گرفته گذاشت و پارادوکس نیز از همین ناشی میشود. اما فرض کنیم فردا پرسپولیس برای چندهفته طارمی را در اختیار نداشته باشد. آیا تصویری وجود دارد که در تیم باید چه جابهجایی و تغییری اتفاق بیفتد؟ هیچ مهاجمِ هدف دیگری در تیم هست؟ یک بنگستون حتی؟ نه. این در حالی است که خود طارمی هم دست برقضا، در ترکیب این فصل پرسپولیس است. او پیش از فصل، از تیم رفته بود و با سلام و صلوات و مقاومت زیاد برانکو-که منطقی هم بود- به تیم و ترکیب برگشت. باید از برانکو پرسید: واقعاً چه تصوری از پرسپولیسِ بدون طارمی در ذهن داشته است؟ با وحید امیری و علیپور، در پیشانی خط حمله؟ یا با کسی دیگر؟
سیاههی پرسشها و کوتاهیهای برانکو را میتوان ادامه داد. مربی تیمی که همین روزها با دو سه محروم، و چه بسا یکی دو مصدوم، وضعیتی آشفته و نگرانکننده در لیگ دارد. برانکو امروز مربی موفقی ارزیابی میشود و هواداران تیمش همچنان به وی امید بستهاند و میتواند یا ممکن است در سالهای بعد، هم پرچمدار فوتبال باشگاهی یا ملی ما باشد؛ اما بدون رفع نواقصی مشابهِ آنچه اشاره شد (بدون پذیرش اشتباهات)، چهطور باید توقع داشت که سکّه همچنان روی خوشش را به ما نشان بدهد؟
نظر کاربران
کاملا درست نوشته . متاسفانه برانکو فقط به یازده نفر اصلی فکر میکنه و نیمکت براش مهم نیست .
چیزی از قلم ننداختی بنده خدا پرسپولیس دو سال است که فقط بازیکنان تیم ملی را خریده دیگه این تیم برانکو لازم نداره
عجب!
آخه درحدی هستی که از پروفسور ایراد بگیری این تحلیل نیست تخریبه
لطفا بیخیال حاشیه بد پرسپولیس شو .... خب
چقدر میخواید پرسپولیس وخراب کنید چی بهتون میرسه حالا گیر دادین به برانکو توی این لیگ همه ی مربیا کامل وبی ایرادن فقط برانکو ایراد داره
... درضمن برانکو سه چهارتا ملی پوش گرفته بقیه شو خودش ملی پوش کرده درمورد امید و احمد وقتی نخواستن بمونن برانکو چیکار میتونست بکنه تو نیم فصل که همه قرارداد دارن از کجا بازیکن بگیره در اخر تو نمیخواد واسه پرسپولیس دل بسوزونی و به تیم بزرگ و مربی بزرگش بگی چیکار کنه