مومنی: از فوتبال بیزار شدم
مهدی مومنی هافبک استقلال خوزستان در بازی با سپاهان روز تلخ و سختی را پشت سر گذاشت.
چرا اینقدر ناراحت و بیحال هستی؟
با اتفاقاتی که در بازی با سپاهان افتاد دیگر حالی برایم نمانده. کلا آدم از فوتبال بیزار میشود. من فکر میکنم اتفاقات از قبل هماهنگ شده بود؛ از وقتی که محمد طیبی بازوبند کاپیتانی را به من داد. بزرگترین اشتباه طیبی این بود که بازوبند را به من داد. از آنجا همه چیز شروع شد. بعد از بازی با استقلال، وقتی آمدیم سر تمرین، لیدرها دعوا کردند. این اتفاقات به بازی هم کشیده شد که از دقیقه 5 ناسزا گفتن به من شروع شد و تا دقیقه 90 هم ادامه داشت.
یعنی اینکه چه کسی کاپیتان تیم باشد، اینقدر مهم است؟
مربی باید کاپیتان را انتخاب کند. من دنبال کاپیتانی نیستم و مشکل ما هم کاپیتانی نیست. ما 3 هفته است داریم رویایی بازی میکنیم و باید 3 بازی را هم میبردیم که تا الان فقط 4 امتیاز گرفتیم. الان استقلال خوزستان جدید شکل گرفته. عملکرد ما در 3 بازی اخیر وحشتناک خوب بود. من هم پاس گل دادم، هم پنالتی گرفتم اما از دقیقه 5 ناسزا گفتن لیدرها از چهار طرف ورزشگاه شروع شد. باشگاه میگوید لیدرها نبودند اما مگر میشود از 4 جهت ورزشگاه ناسزا گفتن بدون برنامه باشد؟ مگر من خانوادهام را از سر راه آوردم که از دقیقه 5 تا پایان بازی به من ناسزا میگویند؟ یعنی فوتبال اینقدر کثیف است؟ خودشان خانواده ندارند که اینقدر راحت فحاشی میکنند؟ چرا من باید 90 دقیقه فحش بخورم؟ مگر بد بازی کردم؟ اگر بد بازی میکردم مطمئن باشید خودم از دقیقه 5 بیرون میآمدم. این رفتارها واقعا مسخره است که به بازیکنی که جزو برترینهای هفته بود اینقدر فحاشی کنند. من فکر میکنم از داخل تیم چند بازیکن دارند خط میدهند.
چه دلیلی دارد که آنها خط بدهند؟
وا... دلیلش را نمیدانم اما چرا از دقیقه 5 باید به من فحاشی کنند؟
شاید به خاطر اینکه انتظار داشتند بازوبند را یک بازیکن بومی ببندد؟
من بازوبند نمیخواهم. اصلا به فکر بازوبند نیستم. طیبی وقتی در بازی با استقلال اخراج شد بازوبند را به من داد. من گفتم به کی بدهم؟ گفت خودت قدیمیتر از همه هستی، خودت ببند وگرنه من دنبال کاپیتانی و این مسائل نیستم. همین اتفاقات هم باعث شد با ذهن آشفته پنالتی را بزنم.
چرا پشت توپ رفتی که پنالتی را بزنی؟
فقط میخواستم به فحاشیها پایان بدهم.
اما بدشانسی آوردی...
خدا انگار من را دوست ندارد. 2 سال است که من را دوست ندارد. ما 3 هفته رویایی داشتیم و دوست ندارم درگیر حاشیه شویم اما باید به حال فوتبال تاسف خورد. مگر یک بار یا 2 بار فحش دادند؟ از دقیقه 5 تا پایان بازی، یک سر فحاشی میکردند. البته این را بگویم که خیلی از هواداران خوب و فهیم هم هستند که میآیند و تیم را 90 دقیقه با جان و دل و در سرما و گرما تشویق میکنند اما یکسری انگار فرهنگ و خانواده ندارند.
ظاهرا به خاطر این اتفاقات درخواست رضایتنامه کردی؟
بله، رفتم باشگاه درخواست دادم تا ببینم چه میشود.
فکر نمیکنی تصمیمت برای رفتن کمی احساسی است؟
نه، فقط این بحث نیست. مشکل مالی هم خیلی تیم را اذیت میکند. من از اول فصل تا الان فقط 23 درصد گرفتم. یعنی خیلی کمتر از چیزی که وعده و وعید دادند. باشگاه در بحران مالی قرار گرفته و شرایط سخت است. برای من هم سخت است. در این مدت به 11 بازیکن اصلی پول دادند که من کمتر از همه گرفتم. دلیلش را هم نمیدانم. من هم به خاطر این مساله رفتم باشگاه و گفتم مشکل دارم اما گفتند هفته بعد و از این هفته بعد الان 4، 5 هفته میگذرد و خبری نشده. به خاطر همین هم درخواست رضایتنامه کردم چون به هر حال صبر هم حدی دارد و نمیتوانم بیشتر از این صبر کنم.
از باشگاه دیگری پیشنهاد داری؟
پیشنهاد دارم اما واقعا دلم با استقلال خوزستان است. گزینه اول، دوم و سوم من استقلال خوزستان است اما اگر نتوانند مشکل را حل کنند مجبورم جدا شوم و بروم.
در کل بازی با سپاهان را چطور دیدی؟
بازی خیلی خوبی بود. ما میتوانستیم گلهای زیادی بزنیم. همانطور که قبلا هم گفتم از نیمفصل دوم ما 3 بازی خیلی خوب و عالی انجام دادیم. در بازی با تراکتور من یک شوت به دروازه زدم که اگر افشین توپ را رها میکرد گل میشد. همه بچهها و کادرفنی خیلی زحمت میکشند. پورموسوی با هوش بالایش تفکرات خوبی به تیم تزریق کرده. استقلال خوزستان واقعا متفاوت شده. طوری که دیگر حریفان هیچ حرفی برای گفتن ندارند. ما اگر بدشانسی و بیدقتی نداشتیم و توپهایمان گل میشد حداقل 3، 4 گل دیگر به سپاهان میزدیم. به تیمی که شرایط خوبی دارد و در هفتههای اخیر خیلی خوب کار کرد. ما خیلی خوب بازی میکنیم اما متاسفانه به بازی قشنگ امتیاز نمیدهند.
فکر میکنم دلیل دیگری که برای زدن پنالتی وجود داشت که فکر میکنی باید طلسم گل نزدنهایت را بشکنی؟
درست است. من خیلی روی این مساله کار کردم اما شانس نیاوردم. خیلی دوست داشتم گل بزنم اما نشد که نشد.
نظر کاربران
آقای مومنی مگه تازه بازیکن شدی.هوادار چه طور میخای جلو احساساتش بگیری.فکر نکنم مثل هوادار نسبت به تیم محبوبش تعصب داره.امثال شما میایین و میرین.هواداره که تا آخر عمر با تیمش می مونه.بحث کاپیتانی نیس.بحث پنالتی هس.تو که اعتماد به نفس نداری چطوری پشت توپ ایستادی.انوقت یه طوری زدی که همه خیال کردیم کاشته زدی.