بازیکنان خارجی شانزدهمین دورۀ لیگ برتر فوتبال ایران از منظر تعداد می توانند سه تیم کامل تشکیل دهند. در واقع تیم هایی پیر، کم تجربه و بی کیفیت را می شود با آنها تشکیل داد.
وبسایت نود: این بازیکنان ۳۵ نفر هستند که به نسبت دورۀ گذشتۀ لیگ برتر با افزایش بازیکنان خارجی روبرو بوده ایم. بازیکنانی که به منظور به خدمت گرفتن آنها پول زیادی خرج شده تا با صادر شدن آی تی سی شان در فهرست بازیکنان خارجی این دوره از لیگ و دقیق تر که نگاه می کنیم اغلب در نیمکت تیم ها جای بگیرند. اما به گواهی آمار این بازیکنان گران قیمت تا به امروز کارایی لازم را آنطور که انتظار می رود نداشته اند. مطابق سنت گذشته این بازیکنان مدتی نیمکت نشین می شوند، مدتی دندان صبر روی جگر خویش می گذارند تا پس از چشیدن طعم تلخ نیمکت نشینی صبرشان به سر بیاید و یکی از صد ها شاکی باشگاههای ایرانی شوند. تا در نهایت باشگاه عذرشان را بخواهد و آنها هم به فیفا شکایت کنند و طلب خودشان را تا دلار یا یورو آخر از باشگاه بگیرند. یک سیکل عادی و تکراری که باید در فوتبال ایران طی شود.
ترمیم ساختارهای دفاعی
در میان بازیکنان خارجی وجود ۱۲ دروازه بان و ۸ دفاع نشان می دهد که خط دفاعی تیم های لیگ برتری مشکل دارند. این در حالی است که تیم ملی ایران در مسیر جام جهانی روسیه از دفاع مستحکمی بهره می برد و همچنان دروازه خود را بسته نگه داشته است. نبود ساختار دفاعی مناسب در بیشتر تیم ها، آشنا نبودن بازیکنان جوان با حداقل اصول اولیۀ دفاع مدرن، لزوم بازنگری در تربیت و کشف عناصر تدافعی از جمله مواردی است که منجر به سپردن شاکلۀ دفاعی به بازیکنان خارجی شده است. به عنوان مثال همین استقلال تهران سه مدافع از چهار مدافعش را در هر بازی، خارجی ها تشکیل می دهند.
انگیزۀ درآمد زایی
مطمئنا یکی از اصلی ترین انگیزه های بازیکنانی که از هزاران کیلومتر آنطرف تر به ایران می آیند دریافت دستمزد بالا و کم دردسر است. خیال خامی که بعضاً با پرداخت نشدن به موقع بخش های زیادی از قرار داد همراه می شود تا خیلی زود خودشان را از هدفشان دور ببینند و در نهایت مثل سایر بازیکنان، دست به دامان کمیتۀ حقوقی فیفا شوند. در این ماجرا البته اعتراض های چند بازیکن مدتها سوژه رسانه ها بود. یکی از شاخص ترین چهره ها، جاسم کرار، بازیکن عراقی تراکتورسازی تبریز است که در زمان حضورش در استقلال بارها و بارها به خاطر بدقولی باشگاه استقلال قهر می کرد و به عراق می رفت.
سن بالا بودن
ویژگی های مشترک بازیکنان خارجی با آنکه به ظاهر تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند بسیار تأمل برانگیز است. یکی از وجوه اشتراک مشهود میان این میهمانان ناخوانده سن بالای آنهاست. این در حالی است که این بازیکنان در سنینی وارد ایران می شوند که طراوتی در بازی شان دیده نمی شود که با توجه به سن بالای شان بازی با طراوت انتظاری نابجا به شمار می رود. ادر لوسیانیو ادینیو ۳۴ ساله، ماتیاس چاگو و لوسیانو پریرا ۳۳ ساله لئوناردو پادوانی، فرناندو ده خسوس و آندره نازاریو ۳۲ ساله، مگنو باتیستا ۳۱ ساله، هرایر مگویان، آلکسی پل یانسکی، رشید آلبی، مانوئل فرناندز، علی همام ۳۰ ساله حاکی از ناکارآمد بودن مدیران و کادر فنی به منظور به خدمت گرفتن بازیکنی جوان و در عین حال قابل اتکاست.هر چند که برخی از این بازیکنان هم در همین سن و سال بد عمل نکرده اند اما نکته سن و سال تقریبا بالای آنها قابل توجه است.
تیم بدون بازیکن خارجی
وقتی از میان تیم های لیگ برتری به دنبال بازیکنان خارجی می گردید صبای قم تنها تیمی است که در لیگ شانزدهم از بازیکن غیر ایرانی بی بهره است. این امر نه به دلیل سیاست بومی گزینی باشگاه و نه به خاطر توجه سرمربی به استعدادهای داخلی بلکه تنها به سبب خالی بودن جیب باشگاه رخ داده است. چه بسا در صورت رو به راه شدن اوضاع اقتصادی باشگاه حضور دلالان در این باشگاه پر رنگ شود و این اتفاق مطمئنا منجر به ورود بازیکنان خارجی خواهد شد. شاید بتوان به این نتیجه رسید وجود بازیکنان خارجی ارتباط مستقیمی با وسع مالی باشگاهها هم دارد. بسیاری از تیم ها از جمله دو تیم سرشناس پایتخت با وجود اطلاع از بازدهی پائین چنین بازیکنانی بودجه های هنگفتی را به این امر اختصاص می دهند و جالب است هر بار همچون گذشته به این چرخه معیوب دل می بندند و در انتها با آمدن مدیری جدید همه چیز را به دست فراموشی سپرده می شود.
کم تجربگی با وجود سن بالا
از میان آن همه خارجی شاغل در لیگ ایران تنها مانوئل فرناندز دروازه بان پیشین لاکرونیا و فعلی ماشین سازی تبریز است که سابقۀ حضور در یکی از معتبرترین لیگ های دنیا یعنی لالیگا را دارد. هر چند عملکرد دروازه بان ماشین سازی هم زیاد جالب نبوده و جایگاه ماشین سازی در جدول این ماجرا را بیشتر نشان می دهد. همه اینها یعنی میهمانان ناخوانده لیگ فوتبال ایران چندان افزوده ای برای جوانان با استعداد این مرز و بوم ندارند و بیشتر جای جوانان مستعد ایرانی را پر کرده است.
ناآماده بودن بازیکن و کیلوهای اضافه
بسیاری از مربیان با مشاهدۀ فیلم بازی خارجی ها که بعضاً مربوط به دوران اوج بازیکنان است دست به خرید آنها می زنند و هزینه زیادی روی دست باشگاه می گذارند و زمانی که بازیکن با کیلوهای اضافی وارد ایران می شود، برخی مربیان هم از اضافه وزن بازیکنان چشم پوشی می کنند. سوال این است که چرا باید این بازیکنان که دوران بازیشان به سر آمده سر از لیگ ما در بیاورند؟ در این بین هستند مربیانی همچون عبدالله ویسی سرمربی جوان فولاد مبارکه سپاهان که به دنبال بازیکن مورد نظرش حاضر است هزاران کیلومتر به برزیل و دیگر کشورها برود تا از نزدیک بازیکن مورد نظرش را انتخاب کند.
بازیکنان بی کیفیت
یک سوال مهم که باید از مربیان فوتبال ایران پرسیده شود این است: اگر شما بازیکن با کیفیتی سراغ دارید چرا باید این بازیکن به فوتبال ایران بیاید؟ در حالی که بهترین بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران در قطر توپ می زنند. کشوری که هم پولش نقد تر است هم کیفیت زمین هایش بهتر! تنها نکتۀ امید بخش محدودیت سه بعلاوه یک ای اف سی برای به خدمت گرفتن بازیکن خارجی است که این مسئله باعث می شود بازیکنان خارجی زیادی که راهی به تیم های کشورهای عربی ندارند به سمت ایران بیایند. بازیکنانی که درست مثل هندوانه در بسته هستند با این تفاوت که از هر ده بازیکنی که راهش را به سمت لیگ برتر ایران کج می کند شاید تنها یک بازیکن شاخص از بین آنها انتخاب شود.
شاکی های نیمکت نشین
با آنکه آنتونی گولچ بازیکن سابق پرسپولیس یک دقیقه هم برای تیمش بازی نکرده بود اما جالب اینجا بود که پیش قراردادش را گرفت و حالا مابقی پولش را تمام و کمال می خواهد و برای این ماجرا به فیفا هم متوسل شده است. با توجه به چنین پرونده هایی که در نهایت باعث محکومیت فوتبال ایران در فیفا شده مطمئنا باشگاهها به دنبال جور شدن پول خواهند رفت و اینکه از چه مسیری آن را زودتر بپردازند. مطمئنا غائلۀ گولچ اولین نبوده و یحتمل آخرین هم نخواهد بود.
دلالان همیشه در صحنه
با فرا رسیدن فصل نقل و انتقالات پیش فصل و نیم فصل، سر و کلۀ دلالان و واسطه هایی پیدا می شود که یا ایجنت رسمی فیفا یا ایجنت های بی مجوز هستند و در فضای فوتبال ایران کار می کنند. با هدایت همین واسطه هاست که بی خود و بی جهت بر تعداد صفر های قرارداد بازیکنان افزوده می شود. بازیکنانی که تا مدتی پیش اغلب تیم نداشتند یا در تیم شان پای ثابت نیمکت بودند حالا به لطف این دلالان صاحب تیم شده و از بازیکنی که قیمتش چندان زیاد نبوده به ستاره ای با قیمتی باور نکردنی تبدیل شده اند. این یکی از ساده ترین متدهای بزرگ کردن بازیکنان خارجی است. ایجنت های بی مجوز با ایجنت های با مجوز قرارداد می بندد و البته به صورت پنهانی، سهم بیشتری از ده درصد مبلغ قرارداد را از بازیکن می گیرند و او به یک تیم مهم می برند. کاری که معمولا بدون سند و مدرک انجام می شود و ردپایی هم وجود ندارد. چرا که بازیکن با اختیار خودش و از سهم دریافتی اش به ایجنت مجاز یا غیرمجاز پول می دهد.
آسیب پذیری روانی کمتر
به عقیدۀ برخی مربیان، بازیکنان خارجی چه در حین مسابقه و چه در خارج از مسابقه کمتر آسیب پذیرند. به طور مشخص اگر در سکوها ناسزایی گفته شود بازیکن ایرانی ممکن است تمرکزش را از دست بدهد. یا تصور کنید اشتباهی در بازی حساسی همچون دربی پایتخت رخ بدهد. ممکن است تبعات این اشتباه به ظاهر ساده زندگی عادی آن شخص را مختل کند و یا تا هفته ها اعتماد به نفس را از او بگیرد و یا حتی بازیکن را خانه نشین کند اما در موارد ذکر شده بازیکن خارجی هیچ دغدغۀ اضافی نخواهد داشت. اگر بتوان این عقیده را قبول کرد باید در نظر داشت چنین اتفاق خنده داری مختص به فوتبال ایران است. بارها و بارها هم این ماجرا را شنیده ایم که مربیان از این ماجرا خوشحال هم هستند.
حرکت به سمت فوتبال تکنیکی یا درگیرانه
شاید فوتبال دوستان به یاد داشته باشند وقتی خداداد عزیزی از سخت گیری داور به نسبت به دنی اولروم انتقاد واعتراض کرد گفت: "دنی که مغز نداره ازش استفاده کنیم ما باید از زور دنی استفاده کنیم." داستان این است که بصورت دوره ای بازیکنانی از کشورهای خاصی به خدمت تیم های ایرانی در می آمدند. یکی از همان دوره ها فوتبال درگیرانه و استفاده از بازیکنان آفریقایی تبار در فوتبال ایران مرسوم بود. توقع زیادی از چنین بازیکنانی هم نبود هر چند اولروم بطور مشترک آقای گل شد. وقتی لوسینانو ادینیو بهترین خارجی ادوار مختلف لیگ برتر در واکنش به فردی که به خراب کردن تک به تک معترض بود گفت: "اگر قرار بود هر بازی ۵ تا گل بزنم که الان بارسلونا بودم." توقع ما از برزیلی های حاضر در فوتبال ایران بالاتر رفت. اما واقعا در فوتبال ایران چند برزیلی با بازی چشم نواز دیده اید؟ یا دربیل ها و گلهای کدام بازیکنان برزیلی حاضر در فوتبال ایران، شما را به وجد آورده است؟
مرخصی و دوری از خانواده
از دیگر ویژگی های بازیکنان خارجی مرخصی تحت عنوان دوری از خانواده است. بازیکن به این بهانه راهی کشور خود می شود و معلوم هم نیست کی و در چه تاریخی باز می گردد اما دور شدن از فضای تمرینات و آماده نبودن ذهن برای تصمیم گیری به موقع در حین بازی در نظم تیمی تاثیرگذار است. فوتبال دوستان قطعا به یاد دارند که بارها مرخصی بازیکنان خارجی به درازا کشیده شده و منجر به دخالت مسئولان باشگاه شده است در این بین اسامی نام آشنایی همچون ابراهیم توره و کرار جاسم در بازگشت دیر هنگام از کشور خود مزید بر علت می شود که به چنین بازیکنانی اعتماد نشود.
افزایش مربیان خارجی
زمانی که تعداد مربیان خارجی زیاد می شود، دور از انتظار نیست که راه برای ورود بازیکنانی خارجی به تیم هایی که مربی شان هم خارجی باشد، باز شود. آشنایی بیشتر با توانایی های فردی بازیکن به خصوص زمانی که هر دو در تیم دیگری کار کرده باشند. ارتباط راحت کلامی در صورتی که هم وطن باشند از دیگر مواردی است که مربیان خارجی را مجاب می کند تا از هم وطنان یا بازیکنان سابق خود بهره ببرند اما امان از زمانی که بازیکنان مربی خارجی بی کیفیت باشند! آن وقت مربی خارجی به راحتی زیر علامت سوال می رود.
فدراسیون و سازمان لیگ کجای کارند؟
بازیکنان گران قیمت و بی کیفیت یکی از بلاهایی است که بر سر فوتبال ایران آمده است و شاید مهم ترین مبارزه با این ریخت و پاش و اسراف و دور ریختن پول، ساز و کاری باشد که فدراسیون فوتبال وسازمان لیگ می اندیشد. اینکه مثلا محدودیت هایی برای کاهش روند هجوم بی کیفیت ها به لیگ های فوتبال ایران چه برتر و چه لیگ یک در نظر گرفته شود. در این باره تا به حال کار اساسی صورت نگرفته است. همین تدابیر است که ممکن است راه پیشرفت فوتبال ایران را هموار کند. پول فوتبال ایران نباید به این راحتی ها دور ریخته شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر