نسلی تکرار نشدنی که الگوی امروزییها نیست
امثال پورحیدری درست زمانی بهترین بازیها را ارائه میدادند که نه خبری از پول بود و نه قراردادهای آنچنانی و حاشیهسازیهای تمام نشدنی.
روزنامه جوان - شیوا نوروزی: مرگ هر کدام از پیشکسوتان فوتبال ایران زنگ خطری است برای تمام شدن نسلی تکرار نشدنی، نسلی که امروز هیچ ردپایی از آن در این رشته پرحاشیه دیده نمیشود و بازیکنان امروزی علاقهای برای الگو گرفتن از قدیمیها ندارند. رفتن منصور پورحیدری غم بزرگی است برای فوتبالی که با هزار و یک مشکل و بحران و حاشیه دست و پنجه نرم میکند. پورحیدری که حالا لقب پدر استقلال را به او دادهاند نه تنها پس از رفتن پیشکسوتان دیگر بزرگتر آبیها محسوب میشد بلکه یکی از معدود نفرات باقیمانده از نسل طلایی به شمار میرفت که از هر نظر مثال زدنی بود. فوت پورحیدری بهانه خوبی است تا یادی شود از آنها که اخلاق و منش پهلوانی برایشان مهمتر از قراردادهای میلیاردی بود.
رفتار و کردار نسل قدیمی به گونهای بود که سالهاست حسرت تکرار یکی از آن رفتارها را میکشیم. امثال پورحیدری درست زمانی بهترین بازیها را ارائه میدادند که نه خبری از پول بود و نه قراردادهای آنچنانی و حاشیهسازیهای تمام نشدنی. در روزگاری که هم دورههای او فوتبال بازی میکردند عشق به پیراهن، تعصب و حرکت در چارچوب اخلاق حرف اول را میزد. تا جایی که بسیاری از پیشکسوتان خوشنام فوتبال کشورمان با رقمهای ناچیز و حتی بدون دریافت دستمزد برای تیم خود میجنگیدند و دست از تلاش نمیکشیدند. علاقه زایدالوصف به تیم مورد علاقهشان به گونهای بود که هرگز حاضر به ترک تیم خود نمیشدند، برای همتیمیهای سابق کری نمیخواندند و حرف از افشاگری نمیزدند. با اینکه درخشش ستارههای قدیمی چندین برابر بازیکنان به اصطلاح ستاره امروزی بوده، اما ستارههای نسل گذشته رفتارهای افسارگسیخته امروزیها را نداشتند و به زندگی خانوادگیشان پایبند بودند که این نکته بسیار حائز اهمیت زندگی ورزشی آنهاست. اخلاق را به هیچ قیمتی زیر پا نمیگذاشتند و فوتبال پاک را به همه مسائل ارجح میدانستند. با وجود چنین گنجینههایی که یکییکی از دستمان میروند، سالهاست
که شرایط فوتبال کشورمان تغییر کرده، تغییراتی گسترده که سبب شده تا کوچکترین اثری از نسل قبل به چشم نیاید. حجازی، مظلومی، پورحیدری و بهزادی تا زمانی که بودند تلاش کردند نسلی اخلاقمدار را به فوتبال ایران تحویل دهند. اگرچه شاگردان درخشانی را به این عرصه معرفی کردند، ولی در فوتبالی که اسیر ناپاکیها شده دیگر کمتر بازیکنی با خصوصیات اخلاقی این مردان دیده میشود.
از دست دادن مردی چون منصور پورحیدری برای فوتبالی که اسیر بیاخلاقی است یک فاجعه به حساب میآید، مردی که خود و خانوادهاش در بطن ورزش بودند، برای ورزش ایران افتخار آفریدند، اما منصور پورحیدری هیچگاه اسیر حواشی نشد، هیچگاه بیاخلاقی نکرد و همیشه به عنوان یک بزرگتر، یک پیشکسوت و یک استاد مورد احترام تمامی فوتبالیها بود. اینکه امروز بخواهیم تا لقب پدر، اسطوره، بزرگ، فراموش نشدنی و هزار و یک عنوان دیگر چاپلوسانه از او یاد کنیم، دردی از فوتبال دوا نمیکند. همه خوب میدانیم که تمامی این عناوین را برای بزرگان قبلی نیز به کار بردهایم و خیلی زود آنها را فراموش کردهایم و این قصه تلخ برای منصور پورحیدری نیز تکرار خواهد شد. آنچه مهم است اینکه منش و راه درستی که منصور پورحیدری در زندگی و ورزش انتخاب کرده بود را به فوتبالیستهای جوان و پولکی امروز بیاموزیم هرچند که کاری است بسیار سخت در فوتبالی که شهرت و پول در آن حرف اول و آخر را میزند. پورحیدری تا روزی که زنده بود و توان هدایت فوتبالیها را داشت در این راه گام برداشت، هرچند که نه او و نه بقیه بزرگان اخلاقمدار فوتبال ایران طی سالهای اخیر در این مهم موفق نبودند
و این فاجعهای است که با از دست رفتن این نسل طلایی هر روز بیشتر از قبل خود را به فوتبال ایران نشان میدهد. فوتبال ایران دیروز دوباره یتیم شد. یتیم مردی که اخلاق و ورزش را با هم داشت. دو فاکتوری که امروز در فوتبال ایران کیمیاست و با از دست رفتن پورحیدریها بیشتر از قبل دست نیافتنی خواهد شد، چراکه فوتبال امروز الگوپذیر خوبی از این نسل تکرار نشدنی نیست و فوتبالیستهای امروز هم نمیخواهند و نمیپسندند که پیرو این نسل طلایی باشند.
ارسال نظر